ناکامی‌های پیاپی بزرگترین مجمع بین المللی، فشارها برای فروپاشی آن را افزایش داده است

سازمـان ملل در دوراهی تسلیم یا تداوم

در هشتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل متحد، جهان با چالش‌های عمیقی مواجه است که کارآمدی این نهاد را زیر سؤال برده است. با بی‌اعتنایی دونالد ترامپ، رئیس‌ جمهوری آمریکا به دستاوردهای این سازمان و خروج ایالات متحده از توافقات کلیدی مانند توافق اقلیمی پاریس و یونسکو، همراه با بدهی ۳ میلیارد دلاری به سازمان ملل تا آوریل ۲۰۲۵، فشارهای مالی و سیاسی بر این نهاد افزایش یافته است. سازمان ملل که با هدف «نجات نسل‌های آینده از بلای جنگ» تأسیس شد، در زمینه‌هایی مانند حفظ صلح، توسعه و حقوق بشر موفقیت‌ها و ناکامی‌هایی داشته است. از اعزام نیروهای حافظ صلح به مناطق درگیری تا کمک‌های بشردوستانه به ۱۱۶ میلیون نفر در سال ۲۰۲۴، این سازمان دستاوردهای قابل توجهی داشته، اما ناتوانی در مقابله با نقض حقوق بشر و ناکامی در تحقق اهداف توسعه پایدار، ضرورت اصلاحات فوری را برجسته می‌کند. آدیکیه آدِبایو، پروفسور و محقق ارشد دانشگاه پروتوریا در مقاله‌ای برای وبگاه پراجکت سیندیکت به این پرسش می‌پردازد که آیا سازمان ملل می‌تواند با همکاری قدرت‌های بزرگ و اصلاح ساختار خود، به مأموریت‌هایش پایبند بماند یا در برابر تهدیدات فروپاشی تسلیم خواهد شد؟

با بی‌اعتنایی دونالد ترامپ، رئیس ‌جمهوری ایالات متحده به دستاوردهای متعدد سازمان ملل متحد، لازم بوده که به موفقیت‌ها و ناکامی‌های این سازمان در طول سال‌ها نگاهی دوباره بیندازیم. در حالی که بدیهی است برجسته‌ترین نهاد چندجانبه جهان باید اصلاح شود، به همان اندازه روشن بوده که بدون آن، همه ما وضعیت بدتری خواهیم داشت. بیش از ۱۴۰ رهبر جهان در ماه سپتامبر به نیویورک سفر کردند تا هشتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل متحد را گرامی بدارند. این نهاد چندجانبه پس از جنگ جهانی دوم با هدف «نجات نسل‌های آینده از بلای جنگ» تأسیس شد. اما همان‌طور که آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل اخیراً اذعان کرده، این نهاد «سالگرد خود را در جهانی جشن می‌گیرد که زخم‌های ناشی از درگیری‌های وحشیانه و گسترده، نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های عمیق، نقض آشکار حقوق بشر و تهدیدات وجودی قریب‌الوقوع بر آن سنگینی می‌کند.»
 
میخ آمریکا بر تابوت سازمان ملل
مشکل اصلی این بوده که موفقیت سازمان ملل همیشه به همکاری بین پنج عضو دائم دارای حق وتو در شورای امنیت وابسته بوده است. توافق بزرگ در زمان تأسیس سازمان ملل به دنبال ایجاد توازن بین برتری قدرت‌های بزرگ و اعطای مقداری نفوذ به قدرت‌های کوچکتر در مسائل اجتماعی-اقتصادی و بودجه سازمان ملل بود. اما نهایتاً نمی‌توان فراموش کرد که مقر این سازمان در نیویورک بوده و منشور آن عمدتاً توسط مقامات وزارت امور خارجه ایالات متحده تحت نظارت دقیق فرانکلین دی روزولت تدوین شده است.
با توجه به این واقعیت، سخنرانی مجمع عمومی دونالد ترامپ عملی در جهت نابودی این نهاد بود. او نه‌تنها سازمان ملل را بی‌اهمیت خواند، بلکه اصولی بنیادین، از جمله حفظ صلح، سازمان‌دهی پاسخ‌ها به چالش‌های جهانی، تقویت همکاری بین‌المللی و تأمین مالی توسعه که ۱۹۳ عضو این سازمان را به هم پیوند داده، زیر سؤال برد: از زمان بازگشتش به کاخ سفید، ایالات متحده از توافق اقلیمی پاریس، سازمان بهداشت جهانی و سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) خارج شده است.
علاوه بر این، تا آوریل ۲۰۲۵، آمریکا ۳ میلیارد دلار به سازمان ملل بدهکار است؛ تعهدات بودجه‌ای پرداخت‌نشده‌ای که علاوه بر عقب‌ماندگی شدید این کشور در تأمین مالی توسعه و کمک‌های بشردوستانه است. این فشارهای مالی فعالیت‌های حیاتی سازمان ملل در سراسر جهان را مختل کرده است. تنها نیمی از ۵۰ میلیارد دلار بودجه بشردوستانه درخواستی در سال ۲۰۲۴ جمع‌آوری شده و کاهش‌های بیشتر تأمین مالی برای ۱۱.۶ میلیون پناهنده و ۱۶.۷ میلیون نفر در معرض ناامنی غذایی تحت حمایت برنامه‌های امدادی مختلف سازمان ملل را تهدید می‌کند.
با بی‌اعتنایی ترامپ به دستاوردهای متعدد سازمان ملل، ارزش آن را دارد که موفقیت‌ها و ناکامی‌های این سازمان را بررسی کنیم تا ببینیم در آینده به کجا خواهد رفت. این موارد را می‌توان در سه مأموریت اصلی آن تقسیم‌بندی کرد: امنیت جهانی، توسعه و حقوق بشر.
 
عملکرد امنیتی
در زمینه امنیت، اثربخشی سازمان ملل به دلیل جنگ سرد که مانع ایفای نقش پیش‌بینی‌شده آن می‌شد، به مدت چهار دهه با محدودیت روبه‌رو بود؛ زیرا وتوهای ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در شورای امنیت، عملاً این نهاد را فلج کرد. با این حال، سازمان ملل توانست با اعزام نیروهای حافظ صلح به بسیاری از مناطق درگیری در طول سال‌ها، به طور خلاقانه عمل کند. اولین مأموریت از این نوع در سال ۱۹۴۸ به نظارت بر آتش‌بس سرزمین‌های اشغالی کمک کرد. در ۳۰ سال بعد، ۱۲ مأموریت دیگر به مناطقی مانند لبنان، مصر، جمهوری دموکراتیک کنگو و یمن انجام شد. اگرچه این تلاش‌ها همیشه موفق نبودند، اما به جهان کمک کردند تا از یک فاجعه هسته‌ای ناشی از رقابت ابرقدرت‌ها جلوگیری کند.
پایان جنگ سرد سپس امکان همکاری نزدیک‌تر قدرت‌های بزرگ و گسترش تلاش‌های حفظ صلح سازمان ملل را فراهم آورد. بین سال‌های ۱۹۹۲ و ۲۰۰۶، دو دبیرکل آفریقایی، بطرس بطرس-غالی و کوفی عنان، ساختار امنیتی پساجنگ سرد را که هنوز هم استفاده می‌شود، بنا کردند.
این سیستم موفقیت‌های بزرگی در کامبوج، السالوادور، موزامبیک و سیرالئون به دست آورد، اما همچنین ناکامی‌های چشمگیری در رواندا، بوسنی، آنگولا و سومالی داشت. در حالی که سازمان ملل هنوز بیش از ۶۰هزار نیروی حافظ صلح در مکان‌هایی مانند جمهوری دموکراتیک کنگو، سودان جنوبی، کوزوو و کشمیر دارد، کارایی آنها مورد سؤال قرار گرفته است. نیمی از ۵۸ مأموریت پس از جنگ سرد در آفریقا انجام گرفته است؛ جایی که سازمان ملل اغلب فاقد ظرفیت اجرایی بوده که حل آن به اراده سیاسی بستگی دارد.
 
کوتاهی اقتصادی و حقوق‌بشری
در زمینه توسعه، با خروج کشورهای جنوب‌جهانی از یوغ استعمار و پیوستن به سازمان ملل در دهه ۱۹۵۰، آنها تلاش کردند تا مسائل اجتماعی-اقتصادی، خصوصاً کاهش فقر را در اولویت بالاتری قرار دهند. دو شخصیت مهم این تلاش‌ها را رهبری کردند: رائول پربیش که کمیسیون اقتصادی سازمان ملل برای آمریکای لاتین و سپس کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل را هدایت کرد و آدبایو آددجی که رئیس کمیسیون اقتصادی سازمان ملل برای آفریقا بود. هر دو با نسخه‌های سیاستی معمول بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول مخالفت کردند و در عوض، خواستار تجارت عادلانه‌تر شدند که در آن، کشورهای جنوب‌جهانی از طریق یکپارچگی منطقه‌ای توسعه را ترویج کنند.
اما این تلاش‌ها ناموفق بود، زیرا دولت‌های غربی قدرتمند کنترل نهادهای برتون وودز را در دست داشتند. با وجود برخی پیشرفت‌ها که بیش از ۳۰ کشور در حال توسعه تا سال ۲۰۱۹ به وضعیت درآمد متوسط ارتقا یافتند، واقعیت تلخ این بوده که تنها ۳۵ درصد از اهداف تعیین‌شده توسط اهداف توسعه پایدار سازمان ملل در مسیر تحقق یا پیشرفت متوسط قرار دارند. با این حال، کارنامه کاملاً منفی نیست. حتی پس از کاهش‌های عظیم بودجه، سازمان ملل در سال ۲۰۲۴ توانست به ۱۱۶ میلیون نفر کمک‌های بشردوستانه ارائه دهد.
حالا به مسأله حقوق بشر می‌رسیم؛ جایی که سازمان ملل رسماً ناتوان بوده است. کمیسیون مستقل بین‌المللی تحقیق سازمان ملل درباره سرزمین‌های اشغالی اخیراً اعلام کرد که اسرائیل در غزه مرتکب نسل‌کشی شده، اما این سازمان نتوانسته اقدام جدی برای توقف کشتار انجام دهد. شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو که دولت ترامپ در ماه فوریه از آن خارج شد، همچنان ناکارآمد و سیاسی باقی مانده است. نقض آشکار حقوق بشر در سایر کشورها نیز بدون مجازات ادامه دارد و مهاجران در سراسر اروپا و آمریکا مورد آزار قرار می‌گیرند.
منبع: Project-Syndicate

 

برش

تسریع کارآمدی و بهینه‌سازی
به دلیل وضعیت مالی رو به وخامت سازمان ملل، گوترش مجبور شده برنامه کاهش هزینه‌ها را که از قبل در جریان بود، تسریع کند. او پیشنهاد کرده که ۵۰۰ میلیون دلار از بودجه سال ۲۰۲۶ (۱۵ درصد از برنامه‌های سازمان ملل) کاهش یابد، ۱۹ درصد کارکنان تعدیل شوند، بودجه حفظ صلح ۱۱.۲ درصد کم شود، دفاتر از شهرهای گران نیویورک و ژنو به شهرهای ارزان‌تر منتقل شوند، کار آژانس‌های سازمان ملل ساده‌سازی شود، مأموریت‌های همپوشان پایان یابد و فعالیت‌های بیشتری تحت کمیسیون‌های منطقه‌ای سازمان ملل متمرکز شود. پیشنهادهای دیگر شامل ادغام حدود ۲۰ آژانس سازمان ملل بوده که اغلب برای منابع کمیاب در دفاتر کشوری با بودجه‌های کوچک رقابت می‌کنند، لغو برنامه سازمان ملل در مورد اچ‌آی‌وی/ایدز، ادغام برنامه توسعه سازمان ملل با دفتر خدمات پروژه سازمان ملل و ترکیب سازمان زنان ملل متحد با صندوق جمعیت سازمان ملل.
هنگامی که جامعه ملل، نهاد جهانی قبل سازمان ملل در آستانه جنگ جهانی دوم فرو پاشید، حتی مراسم خاکسپاری شایسته‌ای برای آن برگزار نشد. سازمان ملل به وضوح نیاز فوری به اصلاح یا مواجهه با چشم‌انداز نابودی خود را دریافته است. متأسفانه به نظر می‌رسد برخی اعضا، خصوصاً آمریکا از این چشم‌انداز استقبال می‌کنند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و چهل و هفت
 - شماره هشت هزار و هشتصد و چهل و هفت - ۰۸ مهر ۱۴۰۴