چرا ۴۰ ساله‌های امروز جوان‌تر از نسل های پیشین به نظر می‌رسند؟

تغییر مرزهای پیری در جامعه مدرن

مفهوم میانسالی در دهه‌های اخیر تغییر کرده است؛ یعنی افراد ۴۵ تا ۷۰ ساله نه‌ اینکه فقط از نظر جسمی سالم‌تر هستند، بلکه از نظر ذهنی نیز خود را جوان‌تر از سن تقویمی‌شان تصور می‌کنند. این «سن ذهنی» باعث شده رفتارها، انتخاب‌ها و حتی سبک پوشش این گروه سنی به نسل‌های جوان‌تر نزدیک‌تر شود. این تغییر، حاصل تعامل میان پیشرفت‌های پزشکی، آگاهی‌های روان‌شناختی و تحول در الگوهای فرهنگی است. در خیابان‌های شهر، چهره‌هایی را می‌بینیم که با انرژی هستند و با لباس‌های مدرن و پوست‌های بی‌چین‌وچروک، انگار در سال‌های جوانی هستند تا میانسالی. نسل ۴۰ ساله‌ امروز با نگاهی نو به بدن، زیبایی و... مرزهای سنتی پیری را جابه‌جا کرده‌اند اما پشت این ظاهر جوان، فشارهای پنهانی نهفته است؛ از اضطراب حفظ جوانی تا نابرابری‌های جنسیتی در مسیر جوان ماندن.

مرجان  قندی
گروه گزارش 

برای بعضی‌ها، چهل‌سالگی یعنی آغاز افول؛ اما برای طلیعه، مادر 45 ساله‌ که لبخند از صورتش محو نمی‌شود، این سن نقطه‌ اوج شکوفایی است. او با شور و هیجان می‌گوید: «من 45 سالم است، اما واقعاً احساس نمی‌کنم 45 ساله هستم! نه مثل آدم‌های 45 ساله فکر می‌کنم، نه آن تصوری را دارم که اغلب از چهل‌سالگی دارند؛ قبلاً می‌گفتند؛ کسی که 40 ساله شده سن‌اش بالا رفته و وارد دوره سرازیری زندگی‌اش شده. من هنوز مثل وقتی که 30 سالم بود فکر می‌کنم، گاهی حتی مثل 20 سالگی‌ام!»
طلیعه باور دارد که سن فقط یک عدد است و آنچه اهمیت دارد، لذت بردن از لحظه‌لحظه‌ زندگی‌ است، اومی‌گوید: «وقتی سنت بالا می‌رود، مهم‌ترین چیز این است که باید درگیر زندگی باشی. باید همچنان از مغزت استفاده کنی، با آدم‌ها تعامل داشته باشی و فعال بمانی. خیلی‌ها فکر می‌کنند در زندگی مشکلی ندارم و در رفاه و آرامشم که اینطور درباره زندگی صحبت می‌کنم؛ اما نه، من هم مثل همه برای خودم مشکلاتی دارم. اما هر روز به خودم یادآوری می‌کنم که خوش‌شانسم که هر صبح که بیدار می‌شوم می‌دانم کی هستم، کجا هستم و برای خودم هدف دارم.»
او از اهمیت ارتباط با نسل‌های جوان‌تر می‌گوید: «باید درگیر دنیا بمانی و آگاه باشی. باید بتوانی با جوان‌ترها حرف بزنی و در این فکرها گیر نکنی که «من پیر شدم» و این کار به سن و سال من نمی‌خورد، من به همه می‌گویم بلند شو و کاری که دوست‌داری را انجام بده. از خودت، از نظر ذهنی، جسمی و احساسی مراقبت کن و بخشی از این دنیا باش!»

نقش «سن ذهنی» در احساس جوانی
دکتر بهناز ارتضایی، روان‌شناس درباره نقش «سن ذهنی» و احساس جوانی افراد می‌گوید: «سن ذهنی یعنی فرد خودش را چند ساله احساس می‌کند، نه عددی که در شناسنامه‌اش ثبت شده است. تحقیقات روان‌شناسی نشان می‌دهد کسانی که خود را جوان‌تر از سن تقویمی‌شان تصور می‌کنند، انرژی، انگیزه و شادی بیشتری دارند و سبک زندگی فعال‌تری را دنبال می‌کنند. برای مثال، فردی 40 ساله که خودش را 30 ساله می‌بیند، ممکن است صبح‌ها با دوچرخه به محل کار برود، در باشگاه ورزش سنگین کند، در کلاس‌های هنری یا موسیقی شرکت کند و حتی سفرهای کوتاه و ماجراجویانه داشته باشد. این افراد معمولاً در جمع‌ها شوخ‌طبع‌اند، با دوستان‌شان بیشتر معاشرت می‌کنند و با انگیزه به دنبال یادگیری مهارت‌های جدید یا حتی تغییر مسیر شغلی می‌روند.»
این روان‌شناس درباره تفاوت نگرش نسل‌های جدید نسبت به سن و پیری می‌گوید: «نسل‌های جدید نگرشی متفاوت نسبت به مفهوم سن دارند که باعث می‌شود جوان‌تر به نظر برسند و حس جوانی را حفظ کنند. این تفاوت‌ها چند جنبه مهم دارد. اول، بالا رفتن سن نوجوانی است؛ سازمان بهداشت جهانی سن نوجوانی را از 19 سال به 24 سال افزایش داده است. این یعنی جوانان امروز زمان بیشتری برای رشد، یادگیری، شکل‌گیری هویت و آماده شدن برای مسئولیت‌های اجتماعی دارند و دیرتر وارد مرحله‌ای می‌شوند که طبق سنت به آن «میانسالی» گفته می‌شد. دومین تفاوت، تغییر نگرش به سن است. نسل جدید سن را صرفاً یک عدد نمی‌بیند. آنها باور دارند که کیفیت زندگی، انرژی و فعالیت‌ها مهم‌تر از عدد روی کارت شناسایی است. این دیدگاه باعث شده 40 یا 50 سالگی نه پایان یک دوره، بلکه شروع فصلی تازه در زندگی تلقی شود.»

مشارکت اجتماعی و یادگیری مادام‌العمر
ارتضایی به نقش خودمراقبتی اشاره می‌کند و می‌گوید: «نسل امروز نسبت به سلامت جسم و روان آگاه‌تر است. ورزش منظم، تغذیه سالم، مراقبت‌های پوستی و روانی جزو زندگی روزمره آن‌هاست. این رفتارها نه‌تنها ظاهر را جوان‌تر نگه می‌دارند، بلکه انرژی و نشاط روانی‌شان را نیز افزایش می‌دهند. آگاهی از رشد مادام‌العمر نیز یکی دیگر از عوامل مهم است. همین تغییرات فرهنگی و اجتماعی باعث شده افراد باور کنند که همیشه می‌توان یاد گرفت، تغییر کرد و خلاق بود. این نگرش باعث می‌شود مردم در سنین بالاتر نیز فعال، کنجکاو و پرانرژی باقی بمانند. مطالعات علمی نیز این اثرات را تأیید کرده‌اند؛ کسانی که خود را جوان‌تر احساس می‌کنند، از سلامت روانی بالاتر، تاب‌آوری بیشتر و حمایت اجتماعی بهتری برخوردارند.»
ارتضایی به نقش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در شکل‌گیری تصور جوانی اشاره می‌کند و می‌گوید: «رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری تصور ما از جوانی دارند. در گذشته، الگوهای جوانی و پیری بیشتر از خانواده یا محیط نزدیک گرفته می‌شد. اما امروز با گسترش رسانه‌ها و بویژه شبکه‌های اجتماعی، تصویر جوانی و معیارهای زیبایی به‌صورت گسترده و جهانی بازنمایی می‌شود.»
او توضیح می‌دهد: «از یک سو، این فضا باعث شده افراد الگوهای مثبت بیشتری ببینند؛ مثلاً کسانی که در 40 یا 50 سالگی هنوز پرانرژی ورزش می‌کنند، کار تازه‌ای شروع می‌کنند یا سبک زندگی خلاقانه‌ای دارند. چون این تصاویر الهام‌بخش می‌توانند به افراد کمک کنند تا باور داشته باشند که سن مانع جوانی ذهنی و جسمی نیست. اما از سوی دیگر، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی استانداردهای سختگیرانه و گاهی غیرواقعی از جوانی و زیبایی ایجاد می‌کنند. تصویر بدنی بسیاری از افراد تحت تأثیر این بازنمایی‌ها قرار می‌گیرد. افراد خود را با تصاویر دستکاری‌شده و فیلترشده مقایسه می‌کنند و گاهی دچار نارضایتی از ظاهر خود می‌شوند. این می‌تواند فشار روانی ایجاد کند و حتی به کاهش عزت نفس یا به بروز احساس اضطراب در افراد منجر شود. در مجموع، رسانه‌ها مثل یک تیغ دو لبه عمل می‌کنند؛ از یک سو می‌توانند انگیزه، الهام و الگوهای مثبت بدهند و از سوی دیگر، فشار اجتماعی و انتظارات غیرواقعی درباره جوانی و زیبایی ایجاد کنند.»

جوانی پیوندی با کودک درون
ارتضایی درباره حفظ حس جوانی در سنین بالاتر بدون انکار واقعیت می‌گوید: «حفظ حس جوانی در سنین بالاتر به معنای زندگی در انکار واقعیت یا جنگیدن با گذر زمان نیست بلکه بیشتر به این برمی‌گردد که فرد بتواند ارتباط خود را با بخشی از روانش که ما آن را «کودک درون» می‌نامیم، حفظ کند. کودک درون نماد توانایی ما برای تجربه شادی‌های ساده، شگفت‌زده شدن، خلاق بودن و نگاه کنجکاوانه به زندگی است. وقتی فرد با افزایش سن، تمام توجه خود را بر تغییرات جسمی متمرکز می‌کند یا تحت فشار اجتماعی به دنبال معیارهای غیرواقعی جوانی ظاهری می‌رود، در واقع این بخش زنده و شاد درونی را سرکوب می‌کند. نتیجه چنین وضعیتی معمولاً اضطراب، نارضایتی و مقایسه دائمی با دیگران است. اما کسانی که یاد گرفته‌اند با کودک درون خود ارتباط داشته باشند، می‌توانند سن تقویمی را بپذیرند، اما همچنان حس زندگی و طراوت را درونی نگه دارند.» این روان‌شناس با تأکید بر اینکه کودک درون به ما یادآوری می‌کند که جوانی فقط به تعداد سال‌ها یا وضعیت پوست و مو مربوط نیست، می‌گوید: «جوانی یعنی توانایی لذت بردن از لحظات، تخیل کردن، خندیدن، یاد گرفتن چیزهای تازه و خلاق ماندن. وقتی فرد به این بخش اهمیت می‌دهد، حتی در دهه‌های پنجم و ششم زندگی هم حس پرانرژی و جوانی دارد.»

تعادل روانی؛ کلید حفظ حس جوانی در سنین بالا
او به نقش فشار اجتماعی نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: «آزادی از فشار اجتماعی بخش مهم دیگری از این ماجراست. فرهنگ امروز گاهی تصویری از جوانی می‌سازد که بیشتر شبیه یک مسابقه ظاهری است؛ بدون چروک بودن، اندام خاص داشتن یا سبک زندگی نمایشی در شبکه‌های اجتماعی. اما اگر فرد بتواند از این مقایسه‌های بیرونی فاصله بگیرد و ارزش جوانی را در تجربه‌های اصیل و درونی تعریف کند، هم سلامت روان بیشتری خواهد داشت و هم جوانی پایدارتر.»
ارتضایی با تأکید بر اهمیت تعادل روانی در حفظ حس جوانی، می‌گوید: «حس جوانی در سنین بالاتر حاصل یک تعادل است؛ تعادلی میان پذیرش واقعیت سن و تغییرات طبیعی بدن و مراقبت از کودک درون. وقتی این دو در کنار هم قرار می‌گیرند، فرد بدون انکار واقعیت و بدون فشار اجتماعی، می‌تواند زندگی‌ سرشار از طراوت، معنا و خلاقیت داشته باشد.»

جوان‌تر دیده شدن پدیده‌ای فراتر از ظاهر
دکتر حمید مستخدمین حسینی، جامعه‌شناس درباره پدیده جوان‌تر دیده شدن افراد در دهه‌های اخیر چنین می‌گوید: «پدیده‌ جوان‌تر دیده شدن نسل جدید را نباید صرفاً به پیشرفت‌های پزشکی یا مراقبت‌های فردی نسبت داد. این موضوع بیشتر محصولی پیچیده از تغییرات در ساختارهای اجتماعی، الگوهای زندگی، فرهنگ مصرف‌گرایی و هنجارهای فرهنگی است. این روند، هم فرصت‌هایی برای زندگی پربارتر و فعال‌تر فراهم می‌کند و هم چالش‌ها و فشارهایی را به همراه دارد که باید با نگاهی نقادانه و جامعه‌شناختی به آنها پرداخت.»
او با اشاره به تأثیرات روانی این پدیده توضیح می‌دهد: «میانسالی و پیری، امروز دیگر مفاهیم ایستا نیستند. این تغییرات می‌توانند تأثیرات عمیقی بر ادراک فرد از خود و جایگاهش در جامعه بگذارند.»
این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها نقش بسیار مهمی در بازتعریف سن به خصوص از میانسالی دارند، می‌گوید: «آنان به جای نمایش ضعف و کناره‌گیری تصویری پر از انرژی و جذاب از افراد میانسال ارائه می‌دهند، به خصوص صفحه‌های اینفلوئنسرهایی که در سنین میانسالی هستند پر از فیلم‌هایی است که مانند یک جوان پر انرژی در حال فعالیت هستند و مرزهای سنتی سن را در هم شکسته‌اند. این موضوع می‌تواند بر انتظارات جامعه از مراحل مختلف زندگی ازجمله میانسالی و پیری تأثیر بسیاری بگذارد. البته این رفتار آسیب و فشار مضاعفی نیز برای جوان ماندن روی بخش عظیمی از افراد جامعه می‌گذارد؛ افرادی که فاقد امکانات طبقه برخوردار و بالا هستند، اما می‌خواهند جوان بمانند این پارادوکس می‌تواند منجر به ایجاد تعارض، اضطراب و وسواس بیش ازحد در بخش زیادی از جامعه شود.»
مستخدمین حسینی همچنین به نقش جنسیت در این زمینه اشاره می‌کند و می‌گوید: «در این بحث، نباید نقش جنسیت را نادیده گرفت. نگاه به ظاهر و مدیریت بدن برای زنان و مردان یکسان نیست. انتظارات فرهنگی از زنان برای حفظ جوانی و زیبایی به‌مراتب سختگیرانه‌تر و بی‌رحمانه‌تر از مردان است. زنان اغلب با قضاوت‌ها و معیارهای زیبایی مواجه‌اند که می‌تواند تأثیرات عمیقی بر سلامت روان و عزت نفس آنها داشته باشد. در بسیاری از فرهنگ‌ها، موهای سفید برای مردان نشانه‌ پختگی و تجربه تلقی می‌شود، اما برای زنان به معنای پیری است که معمولاً باید پنهان شود.»
او با تأکید بر اینکه برای درک کامل این پدیده، باید تجربیات متفاوت زنان و مردان را در نظر گرفت و با نگاهی تحلیلی به آن پرداخت، می‌گوید: «فقط در این صورت می‌توان به فهمی عمیق‌تر از تأثیرات اجتماعی، روان‌شناختی و فرهنگی جوان‌ماندن در عصر مدرن دست یافت.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و سی و سه
 - شماره هشت هزار و هشتصد و سی و سه - ۲۳ شهریور ۱۴۰۴