ایران در مسیر تعاملات شرق دستاوردها و چالشها
نوذر شفیعی
استاد دانشگاه تهران
در سالهای اخیر، روابط ایران و چین وارد مرحلهای جدید شده است که میتوان آن را «مشارکت استراتژیک» توصیف کرد؛ رویکردی که البته برای ایران دستاوردهای مشخصی داشته است؛ از جمله تثبیت جایگاه چین به عنوان یکی از شرکای مهم در سیاست خارجی، ایجاد ظرفیتهای همکاری امنیتی و نظامی و دستیابی به چهارچوبی طولانیمدت تحت قالب توافق ۲۵ ساله که میتواند جهتگیری دو کشور را در یک افق مشخص تعیین کند. این توافق نه تنها نشاندهنده اهمیت ایران برای چین است، بلکه زمینهای برای برنامهریزی بلندمدت و کاهش تردیدها در روابط دو طرف فراهم میکند.
حضور ایران در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای نیز از منظر دیپلماسی منطقهای و بینالمللی، گامی مهم و قابل توجه در این راستا محسوب میشود. ایران توانست در عالیترین سطح ممکن در این سازمان حاضر شود و قدرت نهادی تازهای کسب کند. این عضویت، دستاوردی برای کشور ماست که میتواند در بلندمدت به افزایش نفوذ منطقهای و باز کردن کانالهای جدید همکاری بینجامد. در واقع، حتی اگر اکنون بهرهبرداری ملموس از این ظرفیت کامل نباشد، همین حضور رسمی و سطح بالا یک سیگنال جدی به دیگر اعضا و ناظران بینالمللی است که ایران نقش مؤثری در تحولات منطقهای دارد.
با این حال، نباید به دستاوردها بسنده کرد. نگاه نوسانی سیاست خارجی ایران نسبت به چین، باعث شده است که پکن در تعامل با تهران همواره محتاط باشد. «خاکستری بودن» روابط، همان نگرانی چینیها، محدودیتهایی را برای ایران ایجاد کرده است و بهرهبرداری کامل از ظرفیتهای موجود را دشوار میسازد. افزون بر این، سازمان همکاری شانگهای هنوز ایران را به عنوان عضوی تأثیرگذار که بتواند سهم فعال و هزینهبردار در تصمیمگیریها داشته باشد، نمیبیند. وضعیتی که نیازمند مدیریت هوشمندانه و شفافیت بیشتر است تا هم دستاوردها تثبیت شوند و هم اعتماد طرف مقابل افزایش یابد.
به نظر میرسد که ایران در مسیر تعاملات با شرق، به دستاوردهای مهمی رسیده است، اما برای تبدیل این دستاوردها به مزیتهای پایدار، نیازمند تدوین سیاست خارجی شفاف، همسویی دیدگاهها و تقویت ظرفیتهای نهادی است. اگر تهران نتواند این گامها را بردارد، خطر آن میرود که سرمایهگذاریها و فرصتهای ایجادشده، نتوانند به نتیجه ملموس و استراتژیک تبدیل شوند. همزمان، ایران میتواند از این موقعیت به عنوان فرصتی برای یارگیری و تقویت دیپلماسی منطقهای بهره ببرد؛ فرصتی که اگر به درستی مدیریت شود، میتواند نه تنها روابط با چین بلکه جایگاه کشور در معادلات آسیایی و جهانی را تثبیت کند.

