روزی روزگاری چین (بخش اول)

تأملی بر جشن نظامی

دلارام شاعر
کاندیدای دریافت دکتری در چین

چهارشنبه 3 سپتامبر هشتادمین سالگرد جشن پیروزی چین در جنگ جهانی دوم بود. جنگی که چینی‌ها از آن به‌عنوان جنگ میان فاشیسم و آنتی فاشیسم یاد می‌کنند که آنها در جبهه مبارزه با فاشیسم قرار داشتند. جنگی که هنوز خاطرات تلخ‌اش برای مردم چین زنده است.
در این جشن نظامی شاهد عکس‌ چهره‌های رهبران جهان بودیم، اما موضوع بسیار مهم‌تر از عکس‌ها و حضور رهبران، موضوع شکوفایی و دوام این حزب است. آن هم با رضایت عموم مردم چین.
درواقع سؤال اصلی این است که چگونه یک دولت می‌تواند مسیر پرآشوب را به‌سرعت طی کند، دعواهای داخلی را پشت سر بگذارد، جنگ مستقیم و غیرمستقیم با آمریکا را پشت سر بگذارد، با همسایه بالایی خود که پهنای وسیع مرزهایش درست بالای سرش قرار دارد سازش و مدارا کند تا در نهایت به نقطه و مرحله تعامل با جهان برسد و جهان هم حاضر شود او را بپذیرد. این تنها نشأت گرفته از خرد چینی است.
احتمالاً به باور خیلی از ما ایرانیان چین یک کشور کمونیستی عقب مانده است اما اگر به چین سفر کرده باشید در نگاه اول از میزان مدرن بودن این کشور شگفت زده خواهید شد، و در نگاه دوم از میزان سنتی بودن آن شگفت زده خواهید شد! پس چگونه می‌شود این دو تضاد در کنار هم؟
ما و کتاب‌های تاریخ عادت داریم نسل‌های پی در پی، جنگ‌های پی در پی و عمری که گذشتگان ما به سختی ثانیه به ثانیه آن را گذراندند را در یک خط یا یک بند بخوانیم و تمام.  آن چیزی که دنباله دار است و در ثانیه‌ها نمی‌گنجد «فکر کردن» به آن است و از آن سخت‌تر «عمل کردن» به آن چیزی است که نیاکان ما سعی بر ساختن آن داشته‌اند.
در این زمینه باید گفت چینی‌ها نیاکانشان را خرسند می‌کنند؛ با این حال هنوز در این زمان و در فضای جهانی بخصوص در ایران هستند کسانی که فکر می‌کنند چین راه خاصی نرفته است.
اگر این گفته درست باشد، پرسش اینجاست چرا مردم چین از وضعیت خود و کشورشان راضی هستند؟ چینی‌ها به طور خاص از دو چیز بسیار راضی هستند: یکم امنیت و دوم سطح زندگی.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و بیست و هشت
 - شماره هشت هزار و هشتصد و بیست و هشت - ۱۵ شهریور ۱۴۰۴