از تعزیه و شاهنامه به تئاتر رسیدم

«عشق به تئاتر را از همان بچگی و زمانی که هنوز نمی‌توانستم به‌خوبی کلمات را ادا کنم، احساس کردم. از تعزیه محلات مختلف بوشهر گرفته تا شاهنامه‌خوانی پدر و نقش‌دادن به بچه‌های کوچه و وادارکردن آنها به بازی، همه و همه سرآغاز جوشش تئاتر در وجود من بود. بعدترها وقتی دانشجویی غریب در شهر امام هشتم بودم، آشنایی با دکتر شریعتی و بازی در نمایش تک‌پرسوناژ «بار دیگر ابوذر»، طرح «قلندرخونه» را در ذهن من کلید زد...»


بخشی از گفت‌و‌گوی
زنده یاد ایرج صغیری
پدر تئاتر بوشهر با ایرنا

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و بیست و پنج
 - شماره هشت هزار و هشتصد و بیست و پنج - ۱۱ شهریور ۱۴۰۴