جنگ برای آب
جنگهای آبی اثر واندانا شیوا پرده از جدالها برای تسلط بر مایع حیات برمیدارد
راضیه خوئینی
گروه کتاب
«جنگهایی که به ظاهر جنگ مذهبی یا انرژی و نفت خوانده میشوند؛ اغلب درگیریهایی برای تصاحب منابع آبی هستند.» این مخلص کلام کتاب واندانا شیوا؛ دانشمند هندی مشهور است؛ زنی که روزنامه گاردین او را «برجستهترین دانشمند رادیکال جهان» نامید. این فیلسوف پرآوازه و مبارز محیطزیست، در اثر تکاندهنده خود با عنوان «جنگهای آبی: خصوصیسازی، آلودگی و سودجویی/Water Wars: Privatization, Pollution, and Profit» پرده از جدالی برمیدارد که در سکوت پنهانی و عطش روزافزون ابرقدرتهای جهان برای تسلط بر منابع آبی جریان دارد. او به ماجرای اشغال سرزمینهای ساحلی طی جنگهای خونین و حتی خصوصیسازی بیرحمانه آب به دست شرکتهای چندملیتی که مانع دسترسی آزاد و رایگان انسانها و جانداران به آب میشوند، میپردازد. کتابی ارزشمند که حاصل ۲۵ سال تحقیق و فعالیتهای زیستمحیطی این دانشمند است.
وقتی خشکسالی و بیابانزایی سایهای سنگین روی زمین میگستراند، سرمایهداری جهانی، به شکل تهاجمیتر رودها و چشمهها را به بطریهایی پرسود تبدیل میکند. آنگونه که شیوا 22 سال پیش در کتاب «جنگهای آبی» هشدار داده، جنگها برای تصاحب منابع آبی در سده بیستویکم میتواند از جنگهای نفتی قرن پیش خونبارتر و سرنوشتسازتر باشند. او با نگاهی ژرف به تاریخ مصادره حقابه مردم و جانداران روی زمین، تمامیجنگها در سرزمینهای مختلف را روایت میکند و از آسیب سدسازیها، معدنکاویها تا کشاورزی صنعتی و تجارت جهانی آب به ما میگوید! او نشان میدهد چگونه فقرای جهان از نخستین حق مسلم خود؛ آب، به تدریج محروم میشوند. کتاب «جنگهای آبی» نه تنها افشاگری است، بلکه دعوتی است به خیزش علیه اقلیتی سودجو. شیوا بر اساس تجربههای جنبشهای مردمی، نقشهای برای مقاومت جهانی در برابر سوداگری با سرچشمه حیات ترسیم میکند؛ ندایی برای پاسداری از آبی که باید میراث همگان بماند، نه ثروت جمعیت اقلیت نخبگان.
تشکیل رژیم اشغالگر و آغاز جنگهای آبی
سخنان اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی درباره آزادسازی منابع آبی کشورمان، توجه ما را بیشتر به نکات مهم مطرح شده در این کتاب جلب میکند؛ پیامیناشیانه که جای بسی تأمل دارد. این کتاب اگرچه 22 سال پیش منتشر شده؛ ولی همچنان برخی پیشبینیهای دقیق این فعال محیط زیست میتواند رمزگشای بسیاری از تحولات و جنگهای امروزی باشد. بیاناتی که تاحدودی پرده از برخی اهداف خبیثانه رژیم اشغالگر برمیدارد.
در گزیدهای از کتاب واندانا شیوا میخوانیم: «درگیریهای آبی در سال ۱۹۴۸ شروع شد، زمانی که اسرائیل پروژه ملی انتقال آب را آغاز کرد؛ پروژهای که شامل یک خط لوله آب غولپیکر بود که از رودخانه اردن تا صحرای نقب امتداد مییافت و محصولات کشاورزی اسرائیل را آبیاری میکرد. این پروژه منجر به اختلاف با سوریه شد. در سال ۱۹۵۳، اریک جانستون، فرستاده ایالات متحده، طرح توسعه یکپارچه منابع آب را برای حل اختلافات میان اسرائیل، سوریه و اردن آغاز کرد. سوریه این طرح را رد کرد و از آن زمان، درگیریهای مرزی اسرائیل و سوریه ارتباط نزدیکی با انحراف آب رودخانهها از سوی اسرائیل داشته است. لوی اشکول، نخستوزیر سابق رژم صهیونیستی، سال ۱۹۶۲ اعلام کرد که «آب، خون در رگهای ماست» و جلوگیری از دسترسی به آن باعث جنگ خواهد شد. بین سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸، رژیم اسرائیل ۶۷ درصد از آب خود را برای کشاورزی استفاده کرد و مابقی را به مصارف خانگی و صنعتی اختصاص داد. مصرف آب کشاورزی رژیم اسرائیل تا سال ۱۹۹۲ به ۶۲ درصد کاهش یافت، اما همچنان بخش پیشرو در مصرف آب بود. در سال ۲۰۰۰ نیز ۵۰ درصد از کل زمینهای زراعتی در سرزمینهای اشغالی آبیاری میشد؛ در حالیکه، روستاهای فلسطینی تنها دو درصد از این آب را مصرف میکردند. این آپارتاید آبی که بر اساس خطوط قومیو مذهبی تعیین شده، به درگیری داغ رژیم اسرائیل و فلسطین دامن میزند./ ص 72»
این نویسنده در بخشی دیگر نوشته: «جنگهای آبی مربوط به آینده نیستند. آنها همین حالا ما را احاطه کردهاند، هرچند همیشه بهراحتی بهعنوان جنگ آب قابل تشخیص نیستند. این جنگها هر دو پارادایمیاز- جنگ بر سر نحوه درک ما از آب - و جنگهای سنتی هستند که با اسلحه و نارنجک جریان دارند. نزاعها میان فرهنگهای آبی در هر جامعهای در حال وقوعاند... برخورد میان دو فرهنگ؛ فرهنگی که آب را مقدس و تأمین آنرا وظیفهای برای حفظ حیات میداند و فرهنگ دیگر آب را کالایی تحت مالکیت خود و تجارت آنرا حق اساسی شرکتها میداند.»
شیوا آشکار میسازد که بسیاری از مهمترین درگیریهای دوره ما، مانند درگیری رژیم اشغالگر و فلسطین، اغلب در لباس جنگهای قومیو مذهبی پنهان شدهاند؛ در حالی که هدف واقعی این درگیریها، کنترل منابع طبیعی حیاتی مانند آب است. شیوا درباره جنگ آبی در قالب جنگی مذهبی، نوشته: «چنین تحریفهایی از جنگهای آب، انرژی سیاسی لازم را از راهحلهای پایدار و عادلانه به سمت تقسیم آب منحرف میکند. مشابه این اتفاق را در درگیریهای فلسطینیها با اسرائیلیها بر سر زمین و آب شاهدیم. درگیری بر سر منابع طبیعی بعنوان درگیریهای مذهبی بین مسلمانان و یهودیان ارائه شده است. در طول دو دهه گذشته، شاهد بودهایم که چگونه درگیریها بر سر توسعه و منابع طبیعی به درگیریهای فرقهای تبدیل و منجر به افراطگرایی و تروریسم شدهاند. کتاب من با عنوان «خشونت انقلاب سبز» تلاشی برای درک بومشناسی تروریسم بود... سیستمهای اقتصادی غیردموکراتیک که بر کنترل تصمیمگیریها درباره منابع متمرکزند و مردم را از اشتغال مولد و معیشت آواره میکنند، فرهنگ ناامنی ایجاد میکنند وهر تصمیم سیاسی به سیاست «ما» و «آنها» ترجمه میشود.»همچنین در صفحه 70 میخوانیم: «درگیریهای بزرگ مرتبط با سدسازیها تنها به دولتها محدود نمیشود؛ بلکه شامل جنگهایی میان ملل نیز میشوند. دجله و فرات، رودخانههایی حیاتی که هزاران سال آب کشاورزی در ترکیه، سوریه و عراق را تأمین میکردهاند، منجر به چندین درگیری بزرگ میان این سه کشور شدهاند. هر دو رودخانه از آناتولی شرقی سرچشمه میگیرند و ترکیه حاکمیت مطلق بر آنها را در قلمرو خود دارد. موضع ترکیه این است که «آب به همان اندازه مال ماست که نفت عراق مال آنهاست.» از سوی دیگر، عراق برای اثبات حقوق تاریخی خود، به دکترین «استفاده قبلی» استناد میکند، آنچه حقوق آب را بر اساس منطق کابویی «اولین در زمان، اولین در حقوق» بنا میکند و با رجوع به تاریخ 6 هزار سال پیش، نخستین استفاده از این رودخانهها را به مردم بینالنهرین (عراق امروزی) نسبت میدهد. در سالهای اخیر، درگیریها به دلیل افزایش تقاضا برای آب بهمنظور صنعتیسازی آغاز شده است. بنابراین انتظار میرود درگیری میان عراق و ترکیه تشدید شود، زیرا ترکیه تلاش میکند تا طرح ۳۲ میلیارد دلاری برای ساخت 22 سد بر روی فرات با هدف آبیاری ۱.۷ میلیون هکتار زمین را پیش ببرد. هنگامیکه این دو سد در کنار سد آتاتورک به بهرهبرداری برسند، عراق ۸۰ تا ۹۰ درصد از سهم آب فرات خود را از دست خواهد داد. پروژههای توسعه آب بر روی فرات، عامل درگیریهای مسلحانه بین ترکیه، سوریه، عراق و کردها بوده است. در سال ۱۹۷۴، درگیریهایی میان سوریه و عراق رخ داد. پ.ک.ک؛ حزب کارگران کردستان هم تهدید کرد که سد آتاتورک و خط لوله انتقال گاز (GAP) را منفجر خواهد کرد.»
او درباره اشغالگری و جنگ آبی میان رژیم صهیونیستی و فلسطین در صفحه 72 آورده: «جنگ میان اسرائیلیها و فلسطینیها تا حدودی بر سر آب است. رودخانه مورد مناقشه، رود اردن است که توسط اسرائیل، اردن، سوریه، لبنان و کرانه باختری مورد استفاده قرار میگیرد. کشاورزی صنعتی گسترده اسرائیل، به آب این رودخانه و آبهای زیرزمینی کرانه باختری نیاز دارد. در حالی که تنها ۳ درصد از حوضه رود اردن در اسرائیل قرار دارد؛ اما ۶۰ درصد از نیازهای آبی اسرائیل را تأمین میکند. شکلگیری اسرائیل هم بر اساس تضمین دسترسی آنها به آب بوده است. دیوید بن گوریون، نخستوزیر سابق اسرائیل، در سال ۱۹۷۳ تأکید کرده بود: «ضروری است، منابع آبیای که آینده این سرزمین به آنها وابسته است، در خارج از مرزهای سرزمین آینده یهودیان نباشد. به همین دلیل ما همیشه خواستار آن بودهایم که سرزمین اسرائیل شامل کرانههای جنوبی رودخانه لیتانی، سرچشمههای رود اردن و منطقه حوران از چشمه العوجا در جنوب دمشق باشد.»
این محقق برجسته هندی در ادامه صفحه 72 نوشته: «جنگ ۱۹۶۷ که منجر به اشغال کرانه باختری و بلندیهای جولان توسط اسرائیل شد، در واقع اشغال منابع آب شیرین بلندیهای جولان، دریای جلیله، رود اردن و کرانه باختری بود. همانطور که ایوان اندرسون، محقق خاورمیانه، اشاره میکند: «کرانه باختری به منبع حیاتی آب برای اسرائیل تبدیل شده است و میتوان استدلال کرد که این ملاحظه بر سایر عوامل سیاسی و استراتژیک دیگر غلبه دارد.» بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۲، آبهای کرانه باختری تحت کنترل نظامیارتش اسرائیل درآمد. اکنون این آبها توسط شرکت آب اسرائیل، مِکوروت، کنترل میشوند و با شبکه کلی آب اسرائیل ادغام شدهاند. آبهای کرانه باختری ۲۵ تا ۴۰ درصد از آب اسرائیل را تأمین میکنند؛ اسرائیل مصرفکننده
۸۲ درصد از آب کرانه باختری است، در حالیکه فلسطینیها ۱۸ تا ۲۰ درصد از آن بهره میبرند. میزان مصرف آب فلسطینیها توسط دولت اسرائیل کنترل و محدود میشود.»این نویسنده همچنین به برخی دستورات نظامیرژیم صهیونیستی درباره محدودیت دسترسی فلسطینیها به آب اشاره کرده است: «در سال ۱۹۹۹، به فلسطینیها فقط اجازه حفر هفت چاه داده شد. علاوه بر این، عمق چاههای آنان نمیتوانست از
۱۴۰ متر بیشتر باشد، در حالی که عمق چاههای یهودیان میتوانست تا ۸۰۰ متر باشد.»
بیقانونی و طمع انحصار منابع آبی
واندانا شیوا به اقتصاد سیاسی آب میپردازد؛ منبعی کمیاب که ارزش آن در جهان پیوسته رو به فزونی است. او دو الگوی متضاد مدیریت آب را در برابر هم قرار میدهد: مدیریت متمرکز وابسته به سرمایهداری سودمحور، و مدیریت غیرمتمرکز آب بر پایه تعاونیهای محلی. شیوا با بهرهگیری از تجربههای زیسته در هند، نشان میدهد که کنترلهای متمرکز، چه در دوران استعمار و چه پس از آن، نتوانستهاند نیاز مردم و محیط زیست را پاسخ دهند. سدهای عظیمیکه با سرمایه بانک جهانی ساخته شدند، جز تخریب طبیعت و آوارگی هزاران خانواده ثمر چندانی نداشتند. پمپهای مدرن نیز بهنام توسعه، با برداشت بیرویه، هزاران چاه را خشکاندند و رنج مضاعفی آفریدند. در برابر این ناکامیها، او نمونههایی از بازگشت روستاییان به شیوههای بومیمدیریت آب را بازگو میکند؛ روشهایی دموکراتیک که با همیاری جامعه محلی، چشمهها و رودخانههای خشکیده را احیا کردند و عدالت در تقسیم آب را پاس داشتند.
این اندیشمند محیطزیست از بین رفتن تدریجی حقابه مردم در جوامع مختلف را تحلیل کرده و نگاهی دقیق به بازار بینالمللی فروش آب و ساخت سدها بر روی رودخانهها دارد. او در صفحه ۷۶ کتابش درباره قوانین مرتبط با آب اشاره کرده: «نه قوانین بینالمللی و نه قوانین ملی آب به اندازه کافی پاسخگوی چالشهای زیستمحیطی و سیاسی ناشی از مناقشات بر سر مایع حیات نیستند. هیچ یک از سندهای قانونی در حقوق بینالملل معاصر به اساسیترین قانون - چرخه طبیعی جریان آب – اختصاص ندارند. ادعاهای (مالکیت) از ساخت سازههای بتنی مصنوعی سرچشمه میگیرند و حفاظت از آنها محدود به همان است. این محدودیت، مناطق و ایالتها را به سمت رقابت برای پروژههای آبی پرهزینهتر بهعنوان وسیلهای برای تثبیت حقوق خود بر آب سوق داده است. هرچه بیشتر جریان آب را از طریق پروژههای عظیم منحرف و استخراج کنید، میتوانید مدعی حقوق بیشتری شوید. مناقشات آب همچنان رو به افزایش است و تا امروز، هیچ چارچوب قانونی درخوری برای حل این مناقشات وجود ندارد.»
شیوا به روشنی تخریب زمین و انقیاد فقرایی که از حقوق طبیعی خود برای برخورداری رایگان از این نعمت حیاتی محروم شدهاند، توصیف میکند، همچنین به بررسی و گرامیداشت نقش معنوی و سنتی آب در جوامع مختلف در طول تاریخ میپردازد و ما را آگاه میسازد که خصوصیسازی آب، فرهنگهای گوناگون و معیشت مردم در سرتاسر جهان را تهدید میکند. او درباره سودجویی شرکتهای بزرگ و محدود کردن دسترسی مردم به مایع حیات ادامه داده: «فرهنگ کالاییسازی در حال مقابله با فرهنگهای گوناگون اشتراکگذاری، دریافت و بخشیدن آب بعنوان نعمتی رایگان است. فرهنگ پلاستیک ناپایدار، تجدیدناپذیر و آلاینده در حال جنگیدن با تمدنهای مبتنی بر خاک و گل و فرهنگهای تجدیدشونده و قابل بازیابی است. تصور کنید که یک میلیارد هندی رسم آب خوردن با ظروف فلزی و سفالی را کنار بگذارند و تشنگی خود را با آب موجود در بطریهای پلاستیکی برطرف کنند. این کار چند کوه زباله پلاستیکی ایجاد خواهد کرد؟ چقدر آب درون آن پلاستیکهای رها شده نابود خواهد شد؟»
در بخش دیگری از این کتاب میخوانیم: «جنگهای پارادایمیبر سر آب در هر جامعهای، از شرق و غرب، شمال و جنوب، در حال وقوع است. از این منظر، جنگهای آب، جنگهایی جهانی هستند، با فرهنگها و اکوسیستمهایی متنوع. برخی اخلاقگرایی جهانی نسبت به آب را یک ضرورت زیستمحیطی در نظر میگیرند که این فرهنگ در مقابل فرهنگهای شرکتی و خصوصیسازی با طمع انحصار منابع آبی عمومیقرار دارد. در یک سوی این رقابتهای زیستمحیطی و جنگهای پارادایمی، میلیونها گونه و میلیاردها نفر قراردارند که به دنبال آب کافی برای تداوم حیات خود میگردند. در طرفی دیگر، تعداد انگشتشماری از بزرگترین کمپانیهای جهانی (توزیع آب) که تحت سلطه بزرگترین شرکتهای خصوصی مانند آبهای لیونز سوئز دِزاو؛ ویوندی آنویرونمنت و بَکتل هستند که توسط نهادهای جهانی مانند بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی (WTO)، صندوق بینالمللی پول (IMF) و دولتهای گروه هفت (G-7) پشتیبانی میشوند. در کنار این جنگهای الگویی، جنگهای واقعی بر سر آب، میان مناطق، درون کشورها و درون جوامع رخ میدهد. چه در پنجاب (هند) باشد و چه در فلسطین، خشونت سیاسی اغلب از درگیریها بر سر منابع کمیاب، اما حیاتی آب ناشی میشود. در برخی از درگیریها، نقش آب آشکار است، مانند سوریه و ترکیه یا مصر و اتیوپی. اما بسیاری از درگیریهای سیاسی بر سر منابع، پنهان یا سرکوب میشوند؛ یا کسانی که رأس قدرت هستند، ترجیح میدهند جنگهای آب را با عناوین درگیریهای قومیو مذهبی استتار کنند. چنین استتاری آسان است؛ زیرا مناطق کنار رودخانهها محل سکونت جوامع کثرتگرا با گروهها، زبانها و شیوههای متنوع است. بنابراین همیشه میتوان درگیریهای آب در چنین مناطقی را با نقاب درگیری میان مناطق مختلف، مذاهب یا قومیتها استتار کرد. در پنجاب، یکی از مؤلفههای مهم درگیریهایی که منجر به مرگ بیش از ۱۵۰۰۰ نفر در طول دهه ۱۹۸۰ شد، اختلاف نظر مداوم بر سر تقسیم آب رودخانهها بود. با این حال، این درگیری که بر اختلافات توسعهای از جمله استراتژیهای استفاده و توزیع رودخانههای پنجاب متمرکز بود، بهعنوان مسأله جداییطلبی سیکها توصیف شد.»
جنگهای آب
خصوصیسازی، آلودگی و سودجویی
Water Wars
Privatization, Pollution, and Profit
نویسنده: واندانا شیوا Vandana Shiva
انتشارات: North Atlantic Books
تعداد صفحات: 192 صفحه
قیمت : 25.95 دلار


