معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گفتوگو با «ایران»:
تواضع و فروتنی پزشکیان و عارف فضای سیاسی را انسانی کرده است
سیدضیاءهاشمی، استاد دانشگاه تهران سوابقی چون مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامیو وابسته فرهنگی سفارت ایران در سوئد را در کارنامه خود دارد. در دولت چهاردهمهاشمیسمت معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور را دارد. باهاشمیدرباره شرایط آغاز به کار دولت، چشمانداز پیش رو و مهمتر از همه، درباره شیوه کار و مدیریت محمدرضا عارف معاون اول رئیس جمهور گفتوگو کردهایم.
رضوانه رضاییپور
گروه سیاسی
هرچند این سؤال تکراری است و بارها از دیگر مسئولان هم پرسیده شد، اما باتوجه به اهمیت آن، به نظر میرسد همچنان باید پرسیده شود. این سؤال این است که دولت در چه شرایطی کار خود را آغاز کرد؟
خب پاسخ به این سؤال، چیزی است که مردم ما بهتر میدانند، یعنی اکثریت رأیدهندگان ایرانی که به دکتر پزشکیان رأی دادند، خودشان میدانند که چرا و به چه دلایلی چنین رئیس جمهوری را انتخاب کردند. یک دلیل مهم این بود که مشکلات کشور فزونی گرفته بود و باید مسیر جدیدی برای اداره کشور دنبال میشد. از اینجا میتوان به سؤال شما پاسخ داد. به عبارت دیگر، دولت چهاردهم در شرایط فوقالعاده پیچیده و حساسی شروع به کار کرد؛ در شرایطی که کشور هم از نظر اقتصادی با نابسامانیها و چالشهای شدید مواجه بود، هم در داخل به لحاظ سیاسی مشکلات وجود داشت. به عنوان مثال فضای مشارکت اجتماعی کاهش چشمگیری داشت. در بعد مسائل بیرون نیز، دولت زمانی فعالیت خود را آغاز کرد که دشمنان خارجی بیشترین هجمهها را به کشور وارد کردند. برای تقریب به ذهن عمق مسائل بیرونی کشور، میتوان به این واقعیت اشاره کرد که در همان روزهای آغاز به کار دولت، شاهد ترور یک میهمان عالیرتبه جمهوری اسلامیایران بودیم که خود این ترور، علاوه بر این خسارت سنگینی برای کشور بود و میهمان عالیرتبه و شخصیت عالی قدر محور مقاومت را از دست دادیم، اما به نوبه خود روزهای پرتنش و سخت دیگری را هم نوید میداد. پیش از همه اینها هم، کشور واقعه تلخ شهادت رئیسجمهوری خود را، آن هم در یک حادثه ناگهانی و بیسابقه تجربه کرد که این امر نیز به نوبه خود فضای کشور را تا حد زیادی متأثر کرد.
اگر یک فرد عادی قرار باشد زندگی خود را با دشواریهای زیادی آغاز کند، شرایط متفاوتی خواهد داشت. حتی یک رئیس سازمان هم در شرایط بحرانی، کارهای به مراتب سختتری نسبت به شرایط عادی خواهد داشت. در شرایطی که برای دوره آغاز به کار دولت برشمردید، مسأله این است که در کنار این همه مسائل، پشتوانه دولت چه بود و دولت با تکیه بر چه سرمایهای کار خود را آغاز کرد؟
واقعیت این است که در این شرایط دشوار، پشتوانه روانی، پشتوانه سیاسی و پشتوانه اجتماعی دولت، مشارکت سیاسی-اجتماعی مردم بود. به عبارت دیگر، همان مردمیکه این مسیر را برای اداره کشور انتخاب کردند، همانها هم سرمایه دولت بودند و هستند.
اما این مشارکت نه فقط برای انتخابات 1403 بلکه اساساً در انتخاباتهای گذشته هم مشارکت کاهش یافته بود.
همین طور است. اما مسأله این است که دولت به این قضیه از زاویه ویژهای نگاه میکرد. ببینید! سالهایی بود که مردم به دلایل مختلف از حضور فعال در عرصه سیاسی به ویژه مشارکت در انتخابات فاصله گرفته بودند. به همین دلیل بازسازی اعتماد عمومی، نه یک انتخاب، بلکه یک اضطرار بود و این اضطرار برای کلیت کشور بیش از هر زمان دیگری احساس میشد. انتظار از دولت جدید این بود که بتواند رضایت عمومیرا جلب و موجبات حضور پررنگتر مردم در تصمیمگیریها و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی را فراهم کند. به همین دلیل بود که باوجود همه مشکلات، در دوره دوم انتخابات مشارکت قابل توجه
۵۰ درصدی مردم، امیدهایی برای تغییر به وجود آورد که متعاقباً انتظارات زیادی را نیز برای دولت به همراه داشت.
درباره فعالیت دولت چهاردهم، یکی از اولین احکامیکه دکتر پزشکیان برای شکلگیری دولت خود صادر کردند، حکم معاون اولی دکتر عارف بود. به نظر شما دلیل یا پیامد این انتخاب چه بود؟
همان طور که اشاره کردید، با آغاز فعالیت آقای دکتر پزشکیان به عنوان رئیس جمهوری و انتخاب آقای دکتر عارف به عنوان معاون اول دولت چهاردهم عملاً شکل گرفت. دکتر عارف چهرهای شناختهشده در حوزههای علمی، دانشگاهی، مدیریتی و سیاسی است، به همین دلیل معتقدم ترکیب این دو شخصیت برجسته علمیکه دولتمردان مجربی هم هستند، یک زوج مکمل و بسیار امیدبخش را ایجاد کرد. این ترکیب فرصتی بود تا بتوانند در بستر سختیها، دستاوردهای قابل توجهی به بار آورند.
این دستاوردها چه بود؟ این سؤال را از این منظر میپرسم که هنوز کاستیهایی چون ناترازیها برای مردم ملموستر است تا بخشی از دستاوردهای دولت.
باید به خاطر داشت که بحرانهای بزرگ، زمینه ایجاد فرصتهای بزرگتر را هم فراهم میکنند و این، بسته به این است که چگونه با بحرانها مواجه شد. با این نگاه، باید گفت یک سال گذشته برای دولت چهاردهم سرشار از چالشهای متنوع و پیچیده بود. مسائلی همچون ناترازیهای برق و آب که به شدت به اقتصاد و زندگی مردم فشار میآورد، یا خشکسالی بیسابقه که علاوه بر کشاورزی، امنیت غذایی را نیز تحت تأثیر قرار داد و در کنار آن بروز جنگ تحمیلی و تجاوز اسرائیل و آمریکا علیه ایران که امنیت ملی و منطقهای را تهدید کرد. مجموعه اینها فشارهای فراوانی بر دوش حاکمیت گذاشت. در چنین شرایطی، ضرورت برخورداری دولت از یک تیم کارشناسی قوی، انسجام داخلی و هماهنگی کامل میان خود برای مدیریت بحرانها مهمتر و ضروریتر از هر مسأله دیگری بود. از سوی دیگر، برقراری تعامل سازنده و توأم با همدلی با دیگر قوا و مؤسسات حکومتی نیز حیاتی بود. خوشبختانه، با رویکرد وفاقی رئیس جمهوری و معاون اول رئیس جمهور، این تعامل به بهترین شکل، شکل گرفت، به گونهای که در اندک فاصلهای پس از شکلگیری دولت چهاردهم، هر سه قوه توانستند در مسیر حل مشکلات همکاری کنند و بسیاری از مسائل، با هماهنگی سه قوه، به توسعه و پیشرفت نزدیک شدند.
میبینیم که در کنار جلسات رئیسجمهوری، معاون اول رئیسجمهوری هم جلسات همدلی و همفکری با معاونان اول قوای دیگر برگزار میکند. باوجود این، نقش دکتر عارف در شکلگیری وفاق میان قوا را چطور میتوان توضیح داد؟
پاسخ این است که شخصیتهای اخلاقی و تواضع مثالزدنی رئیسجمهوری و معاون اول رئیسجمهوری باعث شد که به فضای سازمانی و سیاسی کشور جلوهای تازه داده شود، وضعیتی که میتوان آن را با عنوان «جلوه انسانی» یاد، یا توصیف کرد. تواضع، صداقت، صمیمیت و پاکدستی این دو بزرگوار، نه تنها میان اعضای دولت بلکه در سطح جامعه، اعتماد و محبوبیت ویژهای ایجاد کرد. این روحیه سبب شد تا در بدنه دولت چالشهای معمول سازمانی به طرز چشمگیری کاهش یافته و فضا برای مدیریت صمیمی، رو به جلو و امیدوارانه فراهم شود. رئیسجمهوری محترم و معاون اول رئیسجمهور با این ویژگیهای انسانی و اخلاقی، الگویی برای سیاستمداران و مدیران کشور شدند و سهم مهمیدر اعتمادسازی اجتماعی ایفا کردند.
سابقه سیاسی و علمیدکتر عارف مشخص است. شما در دولت دوازدهم در مسئولیتهایی بودید که شاید ارتباطی با دکتر عارف که آن زمان در مجلس حضور داشتند، نداشت. زمینه آشنایی و بعدها همکاری شما با معاون اول رئیسجمهور چه بود؟
اولاً کسانی که از نزدیک با دکتر عارف کار کرده باشند، گواهی میدهند که ایشان شخصیتی دانشمند و دولتمردی برخاسته از علم و تجربه است. اما به شخصه، دکتر عارف را از زمانی که دانشجوی دوره دکترا بودم میشناسم. در آن زمان، ایشان رئیس دانشگاه تهران بود و برای من و بسیاری از همنسلان، چهرهای علمیو استاد بزرگی بودند که وارد عرصه سیاست و مدیریت نیز شدند. وجه تمایز اصلی ایشان برای من و جامعه علمی، علمیبودن، در عین آوردن دانش به عرصه سیاست است.
در یک سال گذشته که در دفتر معاون اول فعال بودید، با چگونه مدیری مواجه شدید؟
در یک سال گذشته همکاری با ایشان، بیش از یک سیاستمدار، یک کارشناس برجسته و دقیق را دیدم که تجارب مدیریتی بسیار گستردهای در وزارت، مجلس، ریاست سازمان برنامه و بودجه و مدیریت فراکسیونهای مختلف دارد. همین تجارب موجب میشود که ایشان ساختارها و سازوکارهای رسمیو اداری کشور را به خوبی بشناسد و در مواقع بحرانی با نگاهی علمیو دقیق تصمیمگیری کند. پرکاری و دقت نظر آقای دکتر عارف ستودنی است. با اینکه برخی به سیاستمداری ایشان نگاه میکنند، اما فراتر از آن، سختکوشی و تعهدش به مطالعه و بررسی گزارشها و پیشنویسهای تصمیمات، نمونهای شاخص از مدیریت علمیو مدبرانه است. جلسات اداری و مدیریتی که از سوی ایشان برگزار یا مدیریت میشود، از صبحهای زود آغاز شده و تا دیر وقت ادامه دارد و این نشان از پشتکار و انرژی بیوقفه دارد.
احتمالاً مردم بخواهند بدانند کارکردن با معاون اول رئیسجمهوری یعنی دکتر عارف، چه ویژگیهایی دارد؟
کار کردن با آقای دکتر عارف مانند حضور در یک کلاس عملی و آموزشی است. دکتر عارف نه تنها مدیر بلکه معلم و مربی صبور و در دسترسی هستند که در فرآیند تصمیمگیری و اجرای سیاستها، دائماً اطرافیان خود را در یادگیری مشارکت میدهند. فضای کاری که ایشان ایجاد کردهاند، پر از نکتهسنجیهای دقیق، خلاقیتهای مدیریتی و فرصتهای آموزشی بینظیر است. یکی از ویژگیهای بسیار مهم دکتر عارف، قدرت شنیدن و نقدپذیری بالا است. نه تنها نظرات مختلف را با دقت گوش میدهند، بلکه پس از بررسی و تأمل، بهترین تصمیمات را گرفته و روابط مؤثر و سازندهای در محیط کار برقرار کردهاند. اهل مشورت واقعی و توجه به جزئیات است و به این دلیل محبوب است و مورد احترام همه اعضای تیم مدیریتی قرار دارد.
مسیر پیش روی دولت چهاردهم را چطور توصیف میکنید؟ باید منتظر چه چیزی باشیم؟
دولت چهاردهم با امید و همدلی کار خود را آغاز کرد و با همین ابزارها نیز کار خود را تا آخر دنبال خواهد کرد. دولت چهاردهم که گامهای اول خود را در شرایط بسیار سخت برداشت، با تکیه بر سرمایه انسانی و اخلاقی، علمیو مدیریتی توانست کشور را از بسیاری از بحرانهای پیش رو به نحوی عبور دهد و زمینه ساز اعتماد دوباره مردم به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی باشد. ترکیب یک شخصیت پرتوان و اخلاقگرا مانند رئیسجمهوری با مدیری قوی، علمیو پرکار مانند معاون اول رئیسجمهور، باعث شد تا این دولت بتواند در گام اول کار، دستاوردهای مهمیثبت کند. همدلی، شفقت و تلاش خستگیناپذیر این تیم مدیریتی نه تنها فضای دولت را متحول کرد، بلکه امید به تغییرات مثبت در جامعه را زنده نگه داشت. این تجربه نشان داد در مواجهه با چالشهای بزرگ، علم و اخلاق میتوانند چراغ راه و عامل پیروزی باشند.



