معاون سیاسی وزیر کشور دیروز در دفاتر دو حزب اتحاد ملت و پایداری حضور یافت
مسئولیت احزاب در حفظ انسجام ملی
الهام یوسفی
گروه سیاسی
دیروز معاون سیاسی وزیر کشور در دفتر دو حزب اصلاحطلب و ا صولگرا که در منتهی الیه جریانهای سیاسی خود تعریف میشوند حضور یافت. حزب اتحاد ملت در منتهیالیه جریان موسوم به چپ یا اصلاحطلب و حزب پایداری در منتهیالیه جریان راست یا اصولگرا، میزبان علی زینیوند بودند.
حضور معاون سیاسی وزیر کشور در دفاتر دو حزب با این ویژگیها و جایگاههای متفاوت، بیانگر یک چیز است: تلاش دولت و وزارت کشور برای حفظ وضعیت انسجام که پس از جنگ ایجاد شد. برهمین اساس صحبتهای زینیوند در این دو دفتر تقریبا یکسان و یک جهت بود: وحدت را پاس بداریم و در حفظ انسجام بکوشیم.
با گذشت چند هفته از پایان جنگ اخیر و فروکش کردن التهابات ناشی از آن، فضای سیاسی کشور به تدریج در حال بازسازی و بازتعریف نقش جریانها و احزاب در سپهر سیاسی کشور است. اما برخی روندها این نگرانی را ایجاد کرد که این بازتعریف، به جای تقویت انسجام ملی یا دستکم ترسیم زمین جدید بازی برای احزاب ایران، شرایط پیشین بازتولید شود، یعنی شرایطی که نه انسجام، بلکه اختلاف و شکاف محوریت داشت.
این میان، دولت نه تنها خود را متعهد به «وفاق ملی» میداند، بلکه بخشی از مسئولیت تحقق این آرمان را متوجه احزاب میداند. به باور دولت پزشکیان، نه فقط شکلگیری وفاق ملی، بلکه حرکت برای رفع مشکلات کشور بدون همراهی و همفکری احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی ممکن نیست. پزشکیان بارها تأکید کرد که دولت او به دنبال انحصارگرایی سیاسی نیست و تلاش خواهد کرد با جذب مشارکت همه نیروها مسیر سخت اصلاح حوزههای حکمرانی را با کمترین هزینه طی کند.
در همین راستا وزارت کشور جلسات متعددی با احزاب و جریانهای سیاسی برگزار کرد، جلساتی که زمینه همفکری با گونههای متفاوت فکری را فراهم آورد. به عنوان پیامد این همگرایی بود که دیروز معاون سیاسی وزیر کشور در دفاتر احزاب متفاوت، در سخنانی یکسان، ضمن قدردانی از حضور احزاب در شرایط حساس کشور، گفت که «در دوران جنگ اخیر، احزاب پای کار نظام آمدند و با صدور بیانیههای حمایتی، از میهن اسلامی دفاع کردند.»
به گفته علی زینی وند، «این تجربه نشان داد در روزهای سخت، احزاب میتوانند بازوی دولت و ملت باشند.»
بیانیههای احزاب در جنگ نشان داد پیوند جامعه و دولت میتواند در شرایط حساس نقشآفرینی مؤثری داشته باشد و نیروی جدیدی برای کشور ایجاد کند. ضمن اینکه در هر شرایطی، انتقادها به دولت میتواند زمینه پویایی و رفع کاستیها را فراهم آورد. باوجود این، آنچه مورد توجه دولت و احزاب و جریانها قرار دارد، ضرورت حفظ انسجام و خودداری از تکرار و بازتولید وضعیتهای گذشته است.
در وضعیتهای گذشته، شکاف وجه غالب بود، حال آنکه جنگ فرصتی فراهم کرد تا اختلاف جای شکاف را بگیرد و پذیرش تفاوتها جایگزین طرد و حذف شود. معاون سیاسی وزیر کشور دیروز گفت: «هیچ گروه و حزبی حق ندارد به وحدت و انسجام ملی خدشه وارد کند. وزارت کشور بهعنوان متولی مدیریت سیاسی کشور خود را موظف میداند از این سرمایه اجتماعی پاسداری کند.» وی با اشاره به نقش مثبت احزاب در روزهای جنگ تأکید کرد: «احزاب پای کار نظام آمدند و با صدور بیانیههای حمایتی، از میهن اسلامی دفاع کردند. این تجربه نشان داد که در روزهای سخت، احزاب میتوانند بازوی دولت و ملت باشند.»
اکنون پرسش این است که آیا دولت و احزاب خواهند توانست سرمایه ملی ایجاد شده طی یک سال گذشته یا در دوره جنگ را به میدان اصلاحات و زمین توسعه پایدار منتقل کنند؟ ماهیت رابطه یا ماهیت کنش و واکنش میان سه جریان یا سه بخش، یعنی دولت، احزاب اصلاحطلب و احزاب اصولگرا، روشن میکند که پاسخ به این سؤال چه خواهد بود.


