محسن روحی صفت دیپلمات پیشین در گفت‌و‌گو با «ایران» مطرح کرد

همگرایی اقتصادی و امنیتی؛ دو ستون ثبات در مرزهای شرقی

رضا عدالتی پور - گروه دیپلماسی/ میان خطوط سیاست خارجی ایران، پاکستان همیشه حضوری پررنگ اما مبهم وجود داشته است؛ سفر رئیس‌ جمهوری مسعود پزشکیان به پاکستان، در حالی انجام شد که افکار عمومی ایران مواضع صریح و بی‌سابقه اسلام‌آباد در جریان جنگ اخیر و حمایت از تهران را در یاد دارد. محسن روحی صفت دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل شبه قاره در گفت‌و‌گو با «ایران» در تعریف جایگاه پاکستان می‌گوید: «پاکستان به عنوان همسایه‌ای نزدیک در حوزه‌های تمدنی اما با مرزهای پرچالش، ظرفیت‌های فراوان اقتصادی، و جایگاهی ارزشمند در معادلات واشنگتن که به تازگی تقویت هم شده، ظرفیت قابل توجهی برای این دارد که هم شریک امنیتی باشد، هم تسهیل‌گر دیپلماتیک و هم مکمل اقتصادی.» در این بین تمایل پاکستان با ظرفیت‌های امنیتی‌اش، شناخت عمیق‌ترش از تهران و جایگاهش در واشنگتن، برای تبدیل شدن به یک موازنه‌گر در روابط دو کشور موضوع مبهمی نیست و اسلام آباد از این موضع حمایت می‌کند که به بازیگر جدیدی در موازنه‌ منطقه‌ای تبدیل شود. از این رو می‌توان اینطور نتیجه گرفت که در سفر رئیس‌ جمهوری ایران به پاکستان چیزی فراتر از مناسبات تشریفاتی نهفته است؛ تلاشی برای مهار افراط ‌گرایی در مرزها، عبور از موانع اقتصادی و شاید تقویت یک شراکت دیپلماتیک در زمانی که منطقه بیش از همیشه به ثبات نیاز دارد و باید با واقع‌گرایی مانع از برهم زدن این فضا توسط دشمنان مشترک دو کشور شد.‌

سفر رئیس جمهوری به پاکستان در شرایط کنونی متأثر از چه اولویت‌هایی است؟
جهان کنونی، جهانی متغیر، پرچالش و سیال گونه‌ای از جنبه سیاسی و مسائل امنیتی است و ایران هم در مرکز و متن این تحولات قرار دارد. به‌طور طبیعی، بازیگران مختلف در سطح منطقه و جهان، در حال بازیگری و کنشگری هستند. ایران هم برای اینکه بتواند از منافع ملی خود صیانت و حفاظت کند، باید دیپلماسی فعالی داشته باشد.
ما هرچقدر هم فعال باشیم، طرف مقابل ما مثل آمریکا هم فعال است. اگر ما نتوانیم در این صحنه پا به پای حریف پیش برویم، منافع‌مان دچار خلل خواهد شد. پس این نکته مهم است که ما در فضای خلأ زندگی نمی‌کنیم که بگوییم، خب، در گذشته رابطه خوبی با یک کشور داشتیم و پس در آینده هم خواهیم داشت؛ نه، ممکن است چنین نباشد، چون طرف مقابل ما فعال است و ممکن است صحنه را برای ما سخت کند.
از یک بُعد دیگر، از چند سال پیش، نشانه‌هایی دیده می‌شد  خصوصاً برای کسانی که در مسائل سیاسی منطقه‌ای فعال بودند که یکی از تهدیدات آینده، ممکن است از از مرزهای شرقی باشد. براس سال‌ها سیاست انگلیس و آمریکا بر این بود که حضور تمدن ایرانی را در منطقه شرق ایران محدود کند؛ چون اینجا حوزه تمدنی و فرهنگی زبان فارسی است.
همچنین، ناآرامی‌هایی در این مناطق دیده شده؛ از جمله فعالیت داعش در مرزهای شرقی که علیه دولت پاکستان هم فعالیت دارد. در واقع، این گروه‌ها فقط پاکستان را تهدید نمی‌کنند، بلکه می‌توانند کشورهای آسیای مرکزی، روسیه و چین را هم تهدید کنند. همه این تحولات این ضرورت را برجسته کرده است که ما باید چشم باز و دقیقی به تحولات شرق داشته باشیم. از این جهت، حضور آقای پزشکیان در پاکستان، به‌عنوان یک کشور مهم و همسایه شرقی ما، اهمیت بالایی دارد.

با وجود اهمیت راهبردی کشور پاکستان در ملاحظات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، شاهد نمودهای جدی اقتصادی در روابط دوجانبه نیستیم. از نظر شما، دلیل این امر چیست؟
متأسفانه به دلایل مختلف، تاکنون نتوانسته‌ایم آن‌گونه که شایسته است، از نظر اقتصادی مکمل یکدیگر باشیم. این در حالی است که ظرفیت‌های مهمی هم در ایران و هم در پاکستان وجود دارد که هنوز بالفعل نشده‌اند.
البته تلاش‌های زیادی نیز از سوی رؤسای جمهوری و وزرای امور خارجه در ادوار مختلف صورت گرفته است و در مقایسه با گذشته، گام‌هایی رو به جلو برداشته‌ایم. حجم مبادلات تجاری ما به حدود سه میلیارد دلار نزدیک شده، اما این رقم با توجه به ظرفیت‌های موجود، بسیار کمتر از سطح مطلوب است.
ما در حوزه خدمات فنی و مهندسی دارای توانمندی‌های خاص و تخصصی هستیم که می‌تواند به‌طور جدی در خدمت توسعه زیرساخت‌ها و صنایع پاکستان قرار گیرد. در مقابل، پاکستان نیز در حوزه‌هایی نظیر کشاورزی و برخی زمینه‌های دیگر، ظرفیت‌هایی دارد که می‌تواند برای ایران مفید باشد.
یکی از موانع اصلی تحقق این ظرفیت‌ها، موضوع تبادلات مالی بوده است. به‌دلیل محدودیت‌های بانکی، این تبادلات از طریق کانال‌های رسمی بانک مرکزی ممکن نیست و در حال حاضر عمدتاً از طریق صرافی‌ها انجام می‌شود. البته این صرافی‌ها می‌توانند نقش مهم و مؤثری ایفا کنند.
علاوه بر این، کریدورهایی در منطقه وجود دارد که ایران و پاکستان می‌توانند در آنها به‌عنوان شرکای راهبردی ایفای نقش کنند. همچنین، مسأله انرژی از دیگر موضوعات مهم در روابط دوجانبه است؛ پاکستان نیاز شدیدی به انرژی دارد، اما به دلیل فشارهای خارجی و تحریم‌های اعمال‌شده از سوی طرف‌های ثالث، تاکنون امکان اجرای پروژه‌های مشترک فراهم نشده است.
اگر رؤسای جمهوری و مسئولانی که پیگیر روابط دوجانبه هستند، بتوانند حتی یکی از این موضوعات کلیدی را به نتیجه برسانند، گام بسیار مهمی در جهت توسعه روابط اقتصادی و تجاری بین دو کشور برداشته خواهد شد.

مهم‌ترین پرونده اقتصادی یا امنیتی مشترک میان دو کشور چیست؟ پرونده‌ای که به‌ویژه جمهوری اسلامی ایران باید تلاش بیشتری برای به سرانجام رساندن آن داشته باشد.
در حوزه مسائل امنیتی، سازوکارهایی تعریف شده که لازم است فعال‌تر شوند. ما در گذشته چندین سازوکار امنیتی را در نواحی مرزی دو کشور مورد توافق قرار دادیم تا بر اساس آنها بتوان فعالیت‌های مخرب، از جمله اقدامات گروه‌های تندرو و اشرار را رصد کرد و از طریق جلسات مشترک، مانع ضربه‌زدن به منافع دو کشور شد.
ما در منطقه با نیروهای افراطی و تندرو مواجه هستیم که نه‌تنها به منافع جمهوری اسلامی ایران، بلکه به منافع ملی پاکستان نیز لطمه می‌زنند. حوزه اصلی فعالیت این گروه‌ها نیز منطقه‌ای است که با نام «بلوچستان» شناخته می‌شود؛ چه در ایران و چه در استان بلوچستانِ پاکستان.
یکی از اصلی‌ترین بسترهای رشد نیروهای افراطی در این منطقه، فقدان توسعه اقتصادی و رفاه عمومی بوده است. اگر دو کشور در جهت توسعه اقتصادی و بهبود شرایط معیشتی مردم این مناطق همکاری و تلاش مشترک داشته باشند، بخش مهمی از بسترهای شکل‌گیری این فتنه‌ها از میان خواهد رفت.
در عین حال، باید در نظر داشت که دشمنان منطقه‌ای ما- از جمله رژیم صهیونیستی- و برخی دیگر از کشورها، احتمالاً در راستای تقویت همین گروه‌های افراطی و مذهبی تندرو تلاش‌هایی کرده‌اند، با هدف آسیب رساندن به منافع دو کشور.
در چنین شرایطی، سفرهایی مانند سفر اخیر رئیس‌جمهوری و دیدارهای مشابه می‌توانند نقش مؤثری در کنترل و مدیریت این تهدیدات ایفا کنند. از طریق چنین تعاملاتی و با بهره‌گیری از اصل «توسعه اقتصادی»، می‌توان زمینه‌های رشد افراط‌گرایی را خشکاند و ثبات بلندمدت را در مرزهای مشترک برقرار ساخت.
 
اتفاقی که در جریان جنگ رخ داد، همراهی قابل توجه و متمایز پاکستان با مواضع ایران نسبت به دیگر کشورهای منطقه بود. این امر سبب شد تا افکار عمومی ایران به این سمت برود که چرا تاکنون رابطه‌ای منسجم و قوی با پاکستان نداشتیم؟ همچنین توقعی در رسانه‌ها و افکار عمومی ایجاد شد که از این پس، هر اتفاقی رخ دهد، پاکستان همراه ایران خواهد بود. در این باره نظرتان چیست؟
برای درک این وضعیت، ابتدا باید بدانیم اساساً نگاه پاکستان به جمهوری اسلامی ایران چیست. ما باید پاکستان را بر اساس ملاحظات روابط بین‌الملل این کشور و اولویت‌های امنیت ملی‌اش تحلیل کنیم. نباید توقعات غیرواقعی از پاکستان داشته باشیم، چرا که چنین توقعاتی ممکن است بعدها موجب سرخوردگی شود. واقعیت آن است که آنچه پاکستان می‌بیند، با آنچه ما می‌بینیم متفاوت است. پایه و اساس روابط ایران و پاکستان همواره بر رابطه‌ای خوب و در جهت دفاع متقابل بوده است.
برای نمونه، در گذشته و به‌ویژه در دوره رژیم گذشته، در جنگ میان هند و پاکستان، همکاری‌های سیاسی، تدارکاتی و عملیاتی میان ایران و پاکستان وجود داشت. 
پس از انقلاب و با بروز حوادث و سوء تفاهم‌هایی، روابط دچار چالش‌هایی شد، اما همکاری‌های حداقلی و پایه ای همیشه حفظ شده است.
از زمانی که پاکستان پا به عرصه وجود گذاشت، ایران همواره حامی این کشور بوده است. البته این رابطه فراز و نشیب‌هایی داشته اما هیچ گاه به سطح پایین‌تر از حد مشخصی نرسیده است.
یکی از پایه‌های مهم این همکاری آن بوده که پاکستان هیچ گاه اجازه نداده از خاک خود علیه ایران اقدام شود؛ علی‌رغم فشارهای فراوان به پاکستان، این کشور حتی در اوج اختلافات نیز اجازه استفاده از خاکش علیه ایران را نداده است و این مسأله همچنان پابرجاست.
با این حال، باید توجه داشت که پاکستان کشوری است که به لحاظ اقتصادی ضعیف است، به کمک‌های خارجی وابسته است و روابط نزدیکی با ارتش آمریکا دارد. این رابطه هم ریشه‌های تاریخی و عمیقی دارد و در جهت مقابله با کمونیسم شکل گرفته است.
پس ما باید با واقع‌گرایی و واقع‌نگری این را بپذیریم که پاکستان در این حوزه نمی‌تواند نوسان زیادی داشته باشد. 
خود پاکستان تلاش می‌کند در نظام بین‌الملل توازنی میان ایران و آمریکا ایجاد کند تا از این طریق منافع خود را تأمین نماید. مشابه همین رویکرد را در روابط میان ایران، عربستان و پاکستان نیز می‌بینیم؛ پاکستان همواره تلاش کرده که طرف هیچ‌یک از طرفین قرار نگیرد و روابط خوبی را حفظ کند. به همین ترتیب، روابط پاکستان با ایران نیز به معنای مقابله با آمریکا نیست و روابطش با آمریکا به معنای مقابله با ایران نیست.
شهید سردار باقری، فرمانده پیشین ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان تلاش‌های قابل تقدیر و مؤثری در زمینه تقویت روابط نظامی دو کشور انجام داد. ایشان به‌خوبی می‌دانست که ارتش پاکستان نقش اساسی در سیاست و اقتصاد این کشور دارد و در چند سال گذشته، با سفرها و ملاقات‌های متعدد با مقامات پاکستانی توانست به تقویت روابط دو کشور کمک کند. 
نتایج این تلاش‌ها باعث ایجاد اعتمادسازی و گسترش روابط شد که همه ما از آن خوشحال بودیم. لذا لازم است که این روند حفظ شود وادامه حفظ ارتباط میان نیروهای مسلح ایران و پاکستان مورد اهتمام مسئولان امر باشد.

 

بــــرش

با توجه به ظرفیت موازنه‌گری پاکستان، آیا می‌توان برای این کشور نقشی مشابه عمان در روابط ایران و آمریکا قائل شد؟ و آیا سفر اخیر می‌تواند برای آمریکا و اسرائیل پیام خاصی داشته باشد؟

بله، طبیعتاً همینطور است. پاکستان هم علاقه‌مند است که در این زمینه نقش‌آفرینی کند. این تمایل در گذشته هم وجود داشته، هرچند که شاید در آن دوره موفقیت چندانی حاصل نشد. اما اکنون زمینه‌ای فراهم شده که امکان بازیگری مؤثرتر برای پاکستان را مهیا کرده است.
برای آنکه کشوری بتواند نقش میانجی یا موازنه‌گر ایفا کند، لازم است هر دو طرف- یعنی هم ایران و هم آمریکا ــ آن نقش را به رسمیت بشناسند و بپذیرند. در گذشته، ایالات متحده چنین جایگاهی را برای پاکستان قائل نبود و تمایلی به پذیرش آن نشان نمی‌داد. با این حال، به نظر می‌رسد که سیاست‌های جدید در کاخ سفید در حال بازنگری است. بویژه اینکه در اثر سیاست‌های جدید هند در قبال آمریکا، واشنگتن تمایل دارد تا نقش اسلام آباد را در منطقه شبه قاره برای هند برجسته کند و در برخی حوزه‌های اقتصادی و تجاری زمینه انعطاف و استفاده از ظرفیت‌های منطقه‌ای را برای آن فراهم کند.
در همین راستا، ایالات متحده امتیازاتی بیش از گذشته در اختیار پاکستان قرار داده و به آن جایگاه بالاتری نسبت به گذشته بخشیده است. برای نمونه، در دوران ریاست ‌جمهوری دونالد ترامپ، بعد از دیدار با مقامات پاکستانی، صراحتاً اعلام شد که «ما با پاکستان درباره ایران گفت‌و‌گو کردیم، زیرا آنها شناخت بهتری نسبت به ایران دارند.» این جمله نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها نیز به این واقعیت اذعان دارند که پاکستان می‌تواند درک عمیق‌تری از ایران به آنها ارائه دهد. از همین منظر، می‌توان اهمیت سفر اخیر آقای دکتر پزشکیان به پاکستان را نیز تحلیل کرد. این سفر از دو زاویه دارای معناست:
از جنبه سلبی، تقویت روابط دوجانبه می‌تواند مانع از آن شود که عوامل مخرب و بدخواه، روابط میان دو کشور را تخریب کنند یا زمینه نفوذ بازیگران بی‌ثبات‌کننده را فراهم آورند. از جنبه ایجابی، پاکستان انگیزه کنشگری و ایفای نقش در ایجاد توازن در روابط قدرت‌های جهانی را دارد. با توجه به این انگیزه و جایگاه خاص دیپلماتیک آن، بویژه در ارتباط با ایران و آمریکا، می‌تواند در مسیر صلح و ثبات منطقه‌ای نقش ایفا کند.
در مجموع باید گفت که در مورد پاکستان، ما اکنون در یک بازه زمانی خاص و حساس قرار داریم؛ بازه‌ای که می‌تواند یک فرصت طلایی برای استفاده از ظرفیت پاکستان به‌عنوان میانجی یا تسهیل‌گر منطقه‌ای فراهم کند. این فرصت باید به‌درستی توسط سیاست‌گذاران و تصمیم‌سازان کشور درک و بهره‌برداری شود، پیش از آنکه بازیگران رقیب آن را خنثی کنند یا به نفع خود مصادره نمایند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و سه
 - شماره هشت هزار و هشتصد و سه - ۱۲ مرداد ۱۴۰۴