طالع‌بین یا فیلسوف

کتابی علیه متخصصان خودگماشته اقتصاد

یانیس واروفاکیس در کتاب «حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد» می‌کوشد به دخترش سِنیا بگوید اقتصاد چگونه عمل می‌کند، از کجا آمده است، چگونه به عده‌ای سود می‌رساند و برخی دیگر را فقیر می‌کند. او با موشکافی در کار بانک‌دارها و سیاست‌مداران، منشأ تاریخی نابرابری اقتصادی بین ملت‌ها و کشورها را توضیح می‌دهد و این تصور غلط را که هر چیزی قیمتی دارد و با پول می‌توان هر چیزی را خرید زیر سؤال می‌برد و نشان می‌دهد چرا بی‌ثباتی اقتصادی یک خطر مزمن است و توضیح می‌دهد چگونه سیاست‌های بازارمحور در پرداختن به سلامتِ رو به زوال سیاره‌ای که نسل دخترش وارث آن هستند، کاملاً ناتوان بوده و خواهد بود.
 واروفاکیس در پیشگفتارش می‌نویسد این کتاب را به دعوت ناشر یونانی‌اش که در سال ۲۰۱۳ از او خواسته با جوانان به طور مستقیم راجع به اقتصاد حرف بزند نوشته است و بر مبنای این اعتقاد راسخ که «اقتصاد خیلی مهم‌تر از آن است که آن را به اقتصاددان‌ها بسپاریم.» معتقد است هر چه الگوهای اقتصادی علمی‌تر شوند رابطه‌شان با اقتصاد واقعی و موجود در جهان کمتر می‌شود. او توضیح می‌دهد در این کتاب هدف‌اش از بیان اقتصاد به زبان ساده عامه‌پسند کردن این علم نیست بلکه با این کار می‌خواهد مردم عادی را برانگیزد که اقتصاد را از انحصار متخصصان این علم بیرون آورند و خودشان آن را به دست گیرند و با اقتدار از آن سخن بگویند و «برای درک اقتصاد باید این را بفهمند که چرا متخصصان خودگماشته اقتصاد، یعنی اقتصاددان‌ها تقریباً همیشه به خطا هستند.» از نظر او تضمین اینکه هر کسی می‌تواند مقتدرانه از اقتصاد حرف بزند «پیش‌نیاز جامعه‌ خوب و پیش‌شرط دموکراسی اصیل است» و اگر تسلیم متخصصان اقتصاد شویم عملاً تمام تصمیم‌های مهم را به آنها سپرده‌ایم و می‌نویسد: «دوستان اقتصاددان، همان‌طور که می‌شود تصور کرد، خیلی با من چپ می‌افتند. وقتی به آنها می‌گویم که ما باید انتخاب کنیم: می‌توانیم همینطور وانمود کنیم که دانشمند هستیم، مثل کاری که طالع‌بین‌ها می‌کنند، یا بپذیریم که بیشتر شبیه فیلسوف‌ها هستیم که صرف‌نظر از اینکه تا چه حد خردمندانه و معقول استدلال می‌کنند، هرگز معنای زندگی را با قطعیت درنخواهند یافت. اما اگر قرار بود اعتراف کنیم که در بهترین حالت فیلسوف‌هایی این‌جهانی هستیم، بعید بود که سخاوتمندانه از سوی طبقه حاکم جامعه بازاری پاداش بگیریم که با تظاهر به اینکه دانشمند هستیم، مشروعیتش را تأمین می‌کنیم.»
به باور واروفاکیس اقتصاد یک علم فنی نیست، یک درام حماسی است: میدان نبردی از ایده‌ها، جنگ بین قدرتمندان برای کسب وفاداری و بیعت ما. در کتاب «حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد» او از داستان‌های زندگی‌اش و اسطوره‌های مشهور ـ از ادیپ و فاوست گوته گرفته تا فرانکشتاین و ماتریکس ـ کمک می‌گیرد تا نشان ‌دهد این درام چگونه برای اولین بار ظاهر شد و از آن زمان تاکنون بر سرنوشت جوامع بشری در سراسر جهان حاکم است. واروفاکیس در پاسخ به سؤالات بزرگ درباره پول و بدهی، قدرت و نابرابری، نشان می‌دهد که اقتصاد چگونه به دنبال حل مشکلات جهان ما بوده اما در نهایت علت اصلی بسیاری از آنها بوده است. این کتاب صمیمی و الهام‌بخش با تکیه بر تاریخ و ادبیات، داستان‌های علمی و خاطرات شخصی، برای برخی از سؤالات گیج‌کننده و چالش‌های مهمی که بشریت با آن روبه‌رو است، برای خوانندگان در هر سنی چیزهای زیادی را روشن می‌کند. در واقع واروفاکیس خوانندگانش را با زبانی جدید به علم اقتصاد و سیاست مجهز می‌کند و از اقتصاد افسون‌زدایی می‌کند.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و نود و هفت
 - شماره هشت هزار و هفتصد و نود و هفت - ۰۵ مرداد ۱۴۰۴