احمد توکلی در سن ۷۴ سالگی درگذشت
وداع با پرچمدار محافظهکاری
پرونده «ایران» درباره فعالیتهای سیاسی و رسانهای وزیر کار دوران جنگ
احمد توکلی سیاستمدار، اقتصاددان، روزنامه نگار، فعال مدنی و یکی از چهرههای برجسته و اثرگذار تاریخ معاصر ایران، دیروز در 74 سالگی قلبش از حرکت ایستاد و چشم از این جهان بست. هرچند برای کسی که در مناصب مختلف، از وزارت و نمایندگی مجلس تا نامزدی انتخابات ریاستجمهوری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، تا بنیانگذاری نهادی مدنی برای رصد و پیگیری فسادهای کلان اقتصادی، سعی داشته است در خدمت وطن باشد و در این مسیر گاه منتقد بوده و گاه در تیررس انتقادات قرار گرفته؛ رخت بر بستن از جهان خاکی، به معنای پایان نیست و میتوان و باید مسیر حرکت و تصمیمات او را بازخوانی کرد.
توکلی از سال 1348 به عنوان دانشجوی مهندسی برق دانشگاه شیراز پا به مسیر مبارزههای انقلابی گذاشت. وی پس از پیروزی انقلاب مناصبی چون ریاست شهربانی و کمیته انقلاب اسلامی و سمت دادیاری و دادستانی انقلاب زادگاهش بهشهر را به عهده گرفت، ورودی رسمی به عرصه حکمرانی که از ظهور کارگزاری فعال و جویای نام حکایت داشت. او در انتخابات مجلس اول به عنوان نماینده بهشهر به مجلس راه یافت و گرچه از وزارت در کابینه شهید رجایی به دلیل مخالفت ابوالحسن بنیصدر رئیس جمهوری وقت بازماند، اما از آبان 1360تا دو سال بعد که استعفا داد، سکان وزارت کار و امور اجتماعی و سخنگویی دولت سوم را بر عهده داشت. پس از آن بود که توکلی با تجربههایی کوتاه اما سطح بالا از حضور در هر سه قوه به ساحت رسانه پا گذاشت. سال 1364 در همراهی با جمعی از سیاستمدارانی که در آن دوره تحت عنوان جناح راست و محافظهکار و مخالفان دولت چپ گرای میرحسین موسوی شناخته میشدند، روزنامه رسالت را بنیان گذاشت. روزنامهای منتقد سیاستهای دولت وقت.
سالهای انتقاد از دولتها
منش فردی توکلی با روحیه استقلال رأی، صداقت در ابراز نظرها و پرهیز از سازشکاری در بزنگاههای سیاسی شناخته میشد. در دورانی که اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری وقت در دولتهای پنجم و ششم سیاست تعدیل اقتصادی را در پیش داشت و با تقویت بودجه عمرانی نام دولت سازندگی را برازنده خود میدانست، تندترین و صریحترین انتقادات در روزنامه رسالت منتشر میشد که توکلی دبیری صفحه اقتصادیاش را بر عهده داشت. رویکردی که از سیاستمدار متعلق به جناح راست محافظه کار که بعدها به عنوان عضو جناح اصولگرا شناخته شد، در منظر اقتصادی یک مردم گرا با شعار عدالت خواهی به نمایش گذاشت. روزنامه رسالت سنگر بیان انتقادات بود، اما توکلی بنا نداشت پشت همان سنگر بماند. این بود که سال 1372 در قامت رقیب جدی و تمام عیار هاشمی رفسنجانی ظاهر شد و از قبال بیش از 4 میلیون رأیی که در انتخابات آن سال به خود اختصاص داد، وجهه سیاستمداری شناخته شده و مؤثر را به خود گرفت. همان سالها به انگلستان رفت و دکترای اقتصادش را از دانشگاه ناتینگهام گرفت و پس از بازگشت به کشور، روزنامه «فردا» را به عنوان دومین سنگر رسانهای انتقاد از سیاستهای اقتصادی که در دولت اصلاحات امتداد داشت، بنیانگذاری کرد. او باز هم در انتخابات ریاست جمهوری سال 1380 به انتقاد بسنده نکرد و رقیب سیدمحمدخاتمی رئیس جمهوری وقت شد و البته بازهم بیش از 4 میلیون و 600 هزار رأی بدست نیاورد و منتقد دولت ماند.
از تثبیت قیمتها
تا دیدهبانی فساد
احمد توکلی منتقد، در ادامه با ورود به مجلس هفتم در خرداد سال 1383 فرصت داشت تا از جایگاه قانونگذار در برابر سیاستهای دولت بایستد و اثرگذاری بیش از تیترهای جنجالی رسالت و فردا از خود باقی بگذارد. یکی از بحث برانگیزترین اقداماتش از جایگاه نمایندگی، تدوین طرح تثبیت قیمتها بود که با حمایت اکثریت جناح اصولگرا در مجلس هفتم به تصویب رسید و تا همین امروز محل بحث و انتقاد اقتصاددانان قرار دارد. آن طرح در یک ارزیابی راهکاری برای بستن دست دولت اصلاحات و کاهش درآمدهای دولت وقت تعریف شد و در ارزیابی دیگر تلاشی برای حفظ قدرت خرید مردم و کنترل تورم. با این حال، هر چه بود آن طرح از احمد توکلی یک عامل اثرگذار برای تغییر جهت سیاسی و مقدمهای برای پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات سال 84 ساخت.
دیدهبان شفافیت
احمد توکلی سیاستمداری بود که در پیگیری رویکردهای مردم گرایانه و عدالت طلبانهاش اسیر حمایت از دولت نماند و خیلی زود ذرهبین انتقادش را روی عملکرد دولتی هم که از جناح سیاسی همسو سر برآورده بود، گرفت. رویکردی که وجه بارزش در مخالفت او با دولت نهم در جریان استیضاح مرحوم علی کردان وزیر وقت کشور و بعد استیضاح عبدالرضا شیخالاسلامی وزیر وقت کار دولت دهم نمود داشت.
توکلی که در مجالس اول، هفتم و هشتم به کسوت نمایندگی درآمده بود، در مجلس نهم به همراه تعدادی از نمایندگان همسو که اغلب در زمره منتقدان و مخالفان دولت حسن روحانی به شمار میرفتند، نهاد مدنی تحت عنوان «دیدهبان شفافیت و عدالت» را تأسیس کرد تا به زعم خود در سالهای ریش سپیدی سیاست، افشا و مبارزه با فساد اقتصادی را در اولویت خود قرار دهد. در عمل هم رد پیگیریهای او در تعداد قابل توجهی از پروندههای مهم اقتصادی هویدا بود.
او زندگی این جهانی را با بر جا گذاشتن خاطرهای گرانقدر از اثرات یک اقتصاددان عدالتطلب و سیاستمدار شجاع به پایان برد. باشد که تلاش او برای تحقق شفافیت و عدالت اجتماعی میراث ماندگار و ثمرگذارش برای سیاست ایران باشد. همچنانکه در طول حیات سیاسی خود میراث دار و پرچمدار محافظه کاری بود.
گفت وگو
عباس عبدی در گفتوگو با «ایران»:
احمد توکلی نان زندان و مبارزهاش را نمیخورد
آقای توکلی جزو نسل اول سیاستمداران اصولگرا بودند. تفاوت سیاستمداران نسل آقای توکلی و خود آقای توکلی با نسل بعدی اصولگرایان در چه بود؟
به طور طبیعی نسل اول جوانان در انقلاب گرایشهای گوناگونی داشتند و از همان ابتدا نیز مرزبندیهایی داشتند، بویژه پس از اختلافات درون زندان شاه، این مرزبندیها ابتدا میان مذهبیها و غیر مذهبیها و سپس میان خود مذهبیها شدید بود. بخشی از آنان روحیه مخالف دیدگاههای جدید داشتند و تعلق خاطر فراوانی به روحانیت به عنوان حاملان اسلام راستین داشتند و همه چیز را در فقه خلاصه میکردند. گروه مقابل چنین نگاهی نداشتند و عقل بشر، عرف و علم را فدای فقه نمیکردند. این تفاوت آن زمان خیلی برجسته شد. مرحوم توکلی نیز در چهارچوب فقهی فکر میکرد و با اینکه در جوانی وزیر کار و سخنگوی دولت شد، با قانون کار مخالف بود و شورای نگهبان هم نسبت به این قانون همین رویه را داشتند تا اینکه توجیهاتی برای تأیید آن قانون پیدا کردند و آقای توکلی هم به راحتی از دولت رفتند. آن نسل از جوانان انقلاب که به اصولگرا مشهور و سپس در روزنامه رسالت متمرکز شدند، چند ویژگی مثبت داشتند که آنان را متمایز میکند. اول اینکه اغلب در دانشگاههای خوب درس خوانده بودند و دانشگاه آنان رانتی نبود. دوم اینکه به آنچه میگفتند معتقد بودند و برای منافع شخصی نبود. سوم و مهمتر اینکه بسیار اخلاقی و اهل گفتوگو بودند. من با تعدادی از آنان در جلسات زیادی مناظره و گفتوگو میکردم. به یاد ندارم پا را از روی ادب فردی و انسانی فراتر گذاشته باشند. بسیار مؤدب و مبادی آداب بودند. درک خوبی از ادب اسلامی و احترام متقابل داشتند. صداقت آنان نیز با نسل جدید به کلی متفاوت است. هنگامی هم که آقای توکلی دید فساد ریشههای انقلاب و نظام را خشک میکند، از امکان و موقعیت خود استفاده کرد و نهادی ضد فساد ایجاد کرد که تا حدودی موفق بود. شاید موانع بیرونی و بیماری ممتد او را از این کار مهم بازداشت.توکلی زندان رفته و مبارزه کرده و هزینه داده بود، اما یادم نمیآید که بخواهد نان این رفتارش را بخورد، در حالی که امروزیهای آنان اغلب نانخوری مبارزان قبلی را میکنند. خداوند رحمتش کند.
شما در دورهای دعوت شدید تا در نهاد «دیده بان شفافیت» با آقای توکلی و گروه او فعالیت کنید. این دغدغه آقای توکلی، به نظر شما ناشی از چه بود؟ چقدر موفق بود و اشکالات این دیدگاه آقای توکلی، در مبارزه با فساد چه بود؟
ایشان معتقد بود که مبارزه با فساد جناحی نیست، یا این ویروس مرگباری است که به کالبد نظام رخنه کرده. سابقه اقدامات مرا در روزنامه «سلام» در مبارزه با فساد میدانست. در ماجرای ۱۲۳ میلیاردی پرونده مشهور بانک صادرات، در ماجراهای واگذاری کارخانجات دولتی، در ماجرای بانک سپه پاریس یا در ماجرای فساد برنج، دیده بود که چگونه دقیق و مؤثر ورود کرده بودیم. من هم هر گاه دعوت کرد رفتم، اما در مقطعی دیدم توان انتشار برخی از گزارشها را ندارد و از این جهت طبعاً ناراحت بود. مهمترین اشکالی که به مبارزه آن مرحوم با فساد وجود داشت، عدم تمرکز بر اصلاحات ساختاری اقتصادی بود، هر چند در این مورد هم باید منصف بود، زیرا کوشش زیادی کرد تا «قانون دسترسی آزاد به اطلاعات» را تصویب کرد و برای اجرای آن هم خیلی کوشید، اما الان آن قانون به تاریخ پیوسته و هیچ کس ترهای برای آن خرد نمیکند.
سیاستمداران میروند، اما سیاستها و نتایج سیاست هایشان میماند. شما نه به عنوان یک فرد، بلکه از احمد توکلی به عنوان یک سیاستمدار، چه داوریای میتوانید داشته باشید؟
طبعاً من در مقاطع زیادی بویژه در دو دهه اول در جناح مقابل ایشان بودم، اما در دو دهه اخیر آن مرزبندیها را دیگر نمیدیدم. حتماً قدری ایشان تغییر کرده بود و قدری هم من. شاید ویژگیهای اخلاقی دو طرف هم در این ماجرا مؤثر بوده است.
اما اگر بخواهم در میان مجموعه جوانان ابتدای انقلاب از اصولگرایان، چند نفر را نام ببرم که صادقانه و مؤثر، بر حسب توان خود برای بهبود اوضاع کوشیدند، حتماً یکی از آنان مرحوم توکلی است. شاید برخی دوستان ما انتظار داشتند که مرزبندی بیشتری داشته باشد، اما در همین حد هم نمونه بود و مرزبندیهای قابل قبولی داشت و در بند ملاحظات جناحی نبود و نقدهای خود را صریح انجام میداد و نان به نرخ روز نخورد. نزد آن جناح، اگر نگویم بینظیر، حداقل کمنظیر است.
یادداشت
شریف و ایراندوست بود
حشمتالله فلاحتپیشه
عضو وقت تحریریه روزنامه رسالت
درگذشت احمد توکلی، سیاستمداری که سالها در صحنه سیاسی و رسانهای کشور حضور فعال داشت، برای من یادآور سالهایی است که بهرغم اختلافنظرهای گاه عمیق در حوزه اقتصاد، همکار و همراه او بودم. آشنایی نزدیک من با مرحوم توکلی از سال ۱۳۷۲ و در روزنامه رسالت آغاز شد. آن روزها من دبیر سیاست خارجی بودم و او دبیر بخش اقتصادی روزنامه رسالت؛ سالهایی که با شکست او در انتخابات ریاستجمهوری همراه بود. از همان ابتدا برایم مشخص بود که او نگاه متفاوت و عدالتمحوری به اقتصاد دارد. نقش احمد توکلی در روزنامهنگاری سیاسی و انتقادی، بویژه در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی، نقشی کلیدی و جریانساز بود. روزنامه رسالت در دوران سردبیری و مدیریت او، تریبون منتقد سیاستهای دولتهای وقت شد؛ ابتدا مهندس موسوی و سپس مرحوم هاشمی رفسنجانی. تحلیلهای او از توسعه اقتصادی بیمهار و بدون عدالت، موجب شد که در میان طبقات ناراضی اقتصادی، جایگاه قابلتوجهی پیدا کند. کما اینکه در دوره دوم ریاستجمهوری مرحوم هاشمی، به عنوان یک رقیب جدی وارد عرصه شد و گفتمان اقتصادیاش پایهگذار بخشی از ادبیات عدالتطلبانهای شد که بعدها در گفتمان برخی چهرههای دیگر نیز دیده شد. من به هیچ عنوان نمیتوانم انکار کنم که احمد توکلی انسانی شریف، ایراندوست و دغدغهمند نسبت به معیشت محرومان بود. تلاش او برای کنترل افزایش قیمتها، اگرچه از منظر کارشناسی محل بحث است، اما نیت اجتماعی و دغدغه عدالت در آن انکارناپذیر بود.
جریانسازی اقتصادی یک سیاستمدار روزنامهنگار
علی میرزاخانی
روزنامهنگار اقتصادی
مرحوم احمد توکلی از ابتدای انقلاب بهعنوان یکی از چهرههای اثرگذار عرصه اقتصاد ایران شناخته میشد. اما نقطهعطف نقشآفرینی اقتصادی احمد توکلی به پس از مجلس هفتم باز میگردد: «طرح جنجالی تثبیت قیمتها». این طرح با رویکرد کنترل و تثبیت دستوری قیمت کالاها با وجود تورم، واکنشها و نقدهای جدی را حتی از طیف همفکران اصولگرای او برانگیخت. در این دوران، برخی منتقدان همجناحی و اقتصاددانان مطرح کشور با شفافیت نسبت به پیامدهای این رویکرد هشدار دادند. اگرچه رویکرد توکلی در برهههایی با انتقاداتی همراه بود، اما نمیتوان تأثیرگذاری او بر فضای اقتصاد ایران را نادیده گرفت. بررسی جامع تجربه اقتصادی احمد توکلی و پیامدهای طرح تثبیت قیمتها میتواند رمزگشای بسیاری از دشواریها و پویاییهای اقتصاد امروز کشور باشد، چرا که او هم منتقد و هم تصمیمگیر بود و تعارضات نظری و عملی دوران خود را پیش چشم جامعه گذاشت. به همین سبب، جایگاه و کارنامه احمد توکلی، همچنان بستری زنده برای نقد، تحلیل و گفتوگوی اقتصادی در ایران به شمار میرود.