روایت یکی از جنگزدهها از دیدار سرزده رئیس جمهوری
حرف زد و به حرفش عمل کرد
سمیه افشین فر
گروه اجتماعی
دکتر مسعود پزشکیان رئیس جمهوری با حضور در یکی از هتلهای شهر تهران، با جمعی از خانوادههای آسیبدیده از جنگ 12 روزه دیدار و گفتوگو کرد و از نزدیک در جریان مسائل و مشکلات آنها قرار گرفت. مشکلاتی که در یک شب و با یک انفجار ایجاد شد. شبی که بمب و موشک، خانه برخی از شهروندان تهرانی را به ویرانه تبدیل کرد. مصداق عینی ماجرا خانه خانم فهیمجو 56 ساله بود که نه خانهاش در نزدیکی مکانی نظامی قرار داشت و نه کسی از اهل خانه نظامی بود. خانه ویران، تاریکی و صدای جیغ دختر جوانش تنها تصاویری است که از خانه در ذهنش مانده است. خانهای که سالها برای او مأمن امن و پناه بود، ناگهان در نیمه شب 23 خردادماه ویرانه شد. 14 روز را به همراه خانواده در خانه ویران میگذرانند، اما با اصرار اطرافیان، مجبور میشوند خانه را ترک کنند. ولی خانه که ویران میشود، کجا باید رفت؟ با رد خاطرههای خانه چه باید کرد؟ «سردرگم بودم و نمیدانستم باید کدام وسیله را از میان خاکها جمع کنم.» این را خانم فهیمجو میگوید: «آن شب مثل همه شبهای دیگر خوابیده بودیم، اما ساعت سه نیمه شب با صدای جیغ دخترم از خواب پریدم. به اتاقش رفتم، همه جا تاریک بود، در لحظات اول فقط زلزله به ذهنم آمد و تصور کردم زلزله آمده. دخترم وحشت کرده بود، دستانش را در دستانم گرفتم، سعی کردم او را آرام کنم و ببینم چه شده. سر و صدا و همهمه از بیرون به گوش میرسید، به همراه همسرم به میدان 8 نارمک رفتیم، شلوغ بود، در گوشهای نشستیم و به نزدیکانم زنگ زدم تا از احوال آنها جویا شوم...»
روز دوشنبه 23 تیرماه رئیس جمهوری به همراه شهردار و استاندار تهران به یکی از مراکز اسکان افراد جنگزده رفت و از نزدیک با آنها گفتوگو کرد. خانم فهیمجو درباره این دیدار میگوید: «رئیس جمهوری به همراه چند نفر به هتل ما آمد. در اتاقها را باز میکردند و با همه به گرمی احوالپرسی میکردند. با دقت به صحبتها گوش میدادند. از همه میپرسیدند از امکانات هتل راضی هستید؟ مشکلی ندارید؟ البته من در اتاقم نبودم وقتی در حال رفتن بودند، ایشان را دیدم. دو مورد را با ایشان مطرح کردم که به یکی از نیروهای همراهشان گفت بنشینید و مشکلات مردم را گوش بدهید؟ دو نفر در لابی هتل نشستند و ما با آنها صحبت کردیم.» یکی از مواردی که خانم فهیمجو مطرح کرده مربوط به بازسازی خانهاش بوده و یکی مربوط به طرح ترافیک: «چون هتلی که در آن ساکن هستیم در طرح ترافیک است باید روزی 200هزار تومان پول طرح میپرداختیم. ایشان خیلی سریع مشکل طرح ترافیک را برطرف کردند. در مورد خانه هم ما به دنبال حکم تخریب بودیم که به ما اعلام شد با بازسازی خانه موافقت شده است.»
اضطراب و استرس و خاطرات تلخ آن شب هنوز خانم فهیمجو و دختر جوان 27 سالهاش را رها نکرده است «میترسم به خانه برگردم، هنوز نگرانم سقف بر سرم بریزد. انگار بالکن خانه کج شده، درختهای حیاط و موزاییکها له شدهاند. گلدانها شکسته و همه وسایل در انبوهی خاک دفن شده است. ساختمان خانه ما حدود 40 سال قدمت دارد، قرار بود حکم تخریب بدهند ولی امروز به من گفتند که با بازسازی موافقت شده است. در ابتدا مبلغ بازسازی را 127 میلیون تومان عنوان کردند ولی امروز که به شهرداری مراجعه کردم متوجه شدم با 70 میلیون موافقت شده است.» به گفته خانم فهیمجو کولر، فرش، مبلمان، سایر وسایل زندگی حتی لباسهایشان آسیب دیده و داغان شده است. «آسیب خانه و وسایل یک طرف ما میترسیم به خانه برگردیم، اگر همسایه کناری یک کلنگ بزند قطعاً خانه فرو میریزد. البته کارشناسان شهرداری مراجعه کردند و گفتند ستونها را بررسی کردهایم و ستونهای خانه محکم است. برای همین حکم بازسازی دادهاند ولی من فکر میکنم سنگها میریزد و هر لحظه خانه خراب میشود.»
با این همه روایت خانم فهیمجو از حضور رئیس جمهوری همانند دیگر همسایگانشان در مرکز اسکان است «آقای رئیس جمهوری با روی باز و خندان از ما استقبال کردند به صحبتهایمان خوب گوش کردند و گفتند به مشکلاتمان رسیدگی میکنند. دو موردی را که من مطرح کرده بودم مورد رسیدگی قرار دادند.»
رئیس جمهوریِ در میدان چگونه حین و پس از جنگ اقدام کرد؟
گروه سیاسی - الهام یوسفی / رئیس جمهوری 23 تیرماه با حضور در یکی از هتلهای تهران با خانوادههایی که در طول تجاوز رژیم صهیونیستی خانههای خود را از دست داده بودند، دیدار کرد و جویای مشکلات و وضعیت اسکان آنان شد. این اتفاق درحالی افتاد که 10 تیرماه هم مسعود پزشکیان به برخی از مناطق تهران رفته و با خانوادههای آسیب دیده از جنگ گفتوگو و آسیبها را از نزدیک بررسی کرد. در حضور پزشکیان در یکی از هتلهای تهران، تصویری وجود دارد که رئیس جمهوری را درحال شنیدن دغدغهها و حرفهای یک نوجوان کمتر از 15 سال نشان میدهد. در این تصویر پزشکیان به میز داخل اتاق هتل تکیه داده و سراپا به حرفهای این نوجوان گوش سپرده است. بقیه تصاویر نشان میدهد زنان و مادران با چه شور و هیجان و با چه صمیمیتی مشکلات خود و آنچه براثر تجاوز دشمن بر آنان گذشت را با رئیس جمهور در میان میگذارند. میدانیم که نفس حضور رئیس جمهور در این هتل یا بازدید از خانهها به معنای حل مشکلات نیست، اما اینکه این حضور چه معنا و چه اثراتی دارد را باید از خود این خانوادهها پرسید؛ از آن نوجوان یا از مادری که در راهروی هتل با شور و حرارت رنجهای خود را با رئیس جمهوری در میان میگذارند. از این تصاویر و از این اقدامات رئیس جمهوری چه میتوان دریافت کرد یا فهمید؟ واقعیت این است که مسعود پزشکیان در دوره جنگ تصویری با دو جلوه ویژه به بیرون ارائه کرد؛ یکی تصویری از رئیس جمهوری شهادتطلب که به رغم هدف قرارگرفتن جلسه شورای عالی امنیت ملی، حاضر نشد حضور در میان مردم را لغو یا جلسات هیأت دولت را به جای امن منتقل کند، بلکه این جلسات در همان مکان همیشگی در پاستور برگزار شد. جلوه دیگر ارائه شده از رئیس جمهوری در دفاع مقدس اخیر است که خود و همه ارکان دولتش با همه ظرفیت پای کار هستند.
یادداشت
پزشکیان و تقویت پیوند حاکمیت و مردم
حسین کنعانیمقدم
دبیرکل حزب سبز
دولت در مدیریت بحران و مواجهه با تبعات جنگ تحمیلی اخیر نمره قبولی را دریافت کرد. به باور من مشخصاً این نمره قبولی از سوی مردم به دولت داده شد که البته در این میان شخص رئیسجمهوری تأثیر بسیاری در کسب این نمره داشت. این اتفاق، در شرایطی رخ داد که بروز چنین شرایطی یعنی جنگ، در بسیاری از کشورها میتواند به کمبود مایحتاج عمومی و سوخت، قطعی آب و برق و گاز و در مواردی به بروز مشکلات و اعتراضهای داخلی بینجامد. اما حضور دولتمردان و بویژه شخص رئیسجمهوری در میدان و بدون هیچ ترسی از تهدیداتی که وجود داشت و جلسات، سفرها و بازدیدهایی که انجام داد، بسیار اثرگذار بود. زیرا این حس شجاعت و حضور عالیترین مقام قوه اجرایی پیوند حاکمیت و مردم را تقویت کرد. مردم هم هنگامی که همراهی و همگامی و دلسوزی رئیسجمهوری را دیدند با قلبی مطمئنتر رویکرد مبتنی بر انسجام، وحدت و همدلی ملی خود را به نمایش گذاشتند.
این حضور و همراهی نه تنها در طول جنگ، بلکه پس از آن هم ادامه داشت. یک نمونه بارز آن گفتوگوی رئیسجمهوری با خانوادههای جنگزده و اسکان داده شده در یکی از هتلهای تهران بود که بازتاب بسیاری داشت و نشان داد که دولت به معنای واقعی کلمه پای کار حل مشکلات این مردم است.
مدیریت هوشمندانه رئیسجمهوری در جنگ
مرتضی مبلغ
معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات
ایران عزیز ما شاهد تعرض گسترده و ناگهانی نیروهای آمریکایی و اسرائیلی با حمایت دیگر کشورهای غربی بود.
این تجاوز که به مدت 12 روز ادامه یافت، آغاز یک چالش بزرگ برای کشور بود. اما به رغم این وضعیت، آنچه در عمل در این شرایط حساس رخ داد، نمایشی تمام عیار از ایستادگی، مقاومت و وحدت ملی بود.
نیروهای نظامی توانمند و پرتوان کشور به همراه مردمی که پشتوانه نظام هستند، با تمام وجود مقابل این توطئه ایستادند و مانع تحقق اهداف شوم دشمنان شدند. دولت هم در این مقطع بحرانی نقش بسیار مهم و حیاتی ایفا کرد. علیرغم چالشها و محدودیتها، دولت اجازه نداد فضا برای مداخلات و آسیب به مردم مهیا شود.
حضور مستمر رئیسجمهوری در میدان و مدیریت مسائل از جمله نقاط درخشان عملکرد دولت بود که جای قدردانی فراوان دارد. اقدامات دولت و مدیریت رئیسجمهوری در این بحران، علاوه بر واکنش سریع و کارآمد، به ایجاد اعتماد میان مردم و حفظ انسجام ملی کمک شایانی کرد و زمینههای لازم برای بازسازی و پیشرفت کشور را فراهم ساخت. البته نباید ضعفها و کاستیهایی که در عملکرد دولت وجود داشت را نادیده گرفت. بویژه هنگام عبور از این بحران، ضرورت دارد این نواقص شناسایی و به سرعت مرتفع شوند.
اکنون که کشور از آن مرحله بحرانی عبور کرده است، وظیفه همه قوا و اقشار جامعه است تا با همدلی و توجه به نقاط ضعف، نقشه مدون و درستی برای مدیریت بهتر و پیشرفت کشور ترسیم کنند. تقویت بنیه دفاعی و اصلاح مدیریت داخلی دو بال لازم برای عبور از این فصل سخت هستند.
اگر پزشکیان در میدان نبود...
حسن رسولی
عضو بنیاد امید ایرانیان
مسعود پزشکیان رئیسجمهوری، یکی از سیاستمداران ایرانی است که تلاش دارد آنچه میاندیشد و بر زبان جاری میکند را در عمل هم پیاده و اجرا کند. بنابراین به باور من، پزشکیان علاوه بر صفت راستگویی که قبلاً برای او به کار برده بودم، دارای صفت انطباق قول و عمل نیز هست. بویژه در این جنگ نابرابر اخیر مردم شاهد بودند که رئیسجمهوری همیشه در صحنه بود تا آنجا که حتی بسیاری از پروتکلهای حفاظتی و امنیتی را نادیده گرفت تا در میان مردم باشد. حتی پس از جنگ هم این حضور دیده شد. به عنوان مثال از اولین برنامههای پزشکیان بعد از جنگ، بازدید از خانههای آسیب دیده تهرانی در طول جنگ بود. بعد از آن هم کمک به این خانوادهها، اسکان و بازسازی خانههایشان یکی از برنامههای مهم و جدی دولت است. حتی خود رئیسجمهوری نیز با حضور در یکی از هتلهای تهران، از خانوادههای بیجا شده از جنگ دلجویی کرد و پای حرفها و نگرانیهای آنان نشست. اماغیر از همه اینها، کلیت دولت هم توانست عملکرد خوبی در تأمین خدمات عمومی ایفا کند. امروز دولتمردان باید مردم سخن بگویند و جامعه را از حالت تعلیق بیرون بیاورند. کما اینکه معتقدم اگر رئیسجمهوری در روزهای جنگ و پس از آن در میدان نبود، امکان همگامسازی مردم با روایت دولت از این جنگ نابرابر میسر نمیشد.