نتانیاهو در آمریکا، تیم های مذاکره کننده در قطر
محمدمحسن فایضی
کارشناس مسائل فلسطین
نتانیاهو برای سومین بار در 5 ماه گذشته است که به آمریکا سفر میکند. سفری حدوداً سه روزه که برخلاف سفرهای پیشین به نظر میرسد هدف آن اقدامات رسانهای نیست و بیشتر حول مسأله ایران و آینده جنگ مستقیم آغاز شده با تهران و همچنین آتشبس در غزه میچرخد.
به طور ویژه براساس آنچه رسانههای آمریکایی میگویند، ترامپ به دنبال آن است که همزمان با حضور نتانیاهو در آمریکا از آتشبس با حماس و آزادی حداقل10 اسیر از 20 اسیر زنده در غزه رونمایی کند. ترامپ با ناکامی در پایان دادن به پروندههای بینالمللی از جمله پرونده هستهای ایران، جنگ اوکراین-روسیه و همچنین نبرد تعرفهای با چین حالا به دنبال رسیدن به آتشبس در غزه است. آتش بسی که بسیاری معتقدند دیگر زمان آن فرارسیده است.
طرحی که اکنون از سوی میانجیگران بالاخص قطر ارائه شده، تفاوت چندانی با طرحهای مطرح شده در سه ماه گذشته که از سوی نتانیاهو رد شده، ندارد. لیبرمن وزیر جنگ سابق اسرائیل گفته است: «امیدوارم ترامپ یک توافق جامع را به نتانیاهو تحمیل کند؛ هیچ توجیهی برای یک توافق جزئی وجود ندارد. دولت تنها به یک دلیل در این مسیر تلاش میکند، حفظ ائتلاف.»
گفتنی است منظور اسرائیلیها از توافق جامع آزادی همه اسرا و پایان جنگ است. در آتشبس پیشنهادی کنونی ۶۰ روزه تنها نیمی از اسرای زنده یعنی ۱۰ نفر آزاد خواهند شد و 10 اسیر بعدی را حماس منوط به آتشبس دائمی و تکمیل مذاکرات کرده است.
همچنین رادیو ارتش اسرائیل در خبری مدعی شد که ارتش رژیم صهیونیستی به کابینه نتانیاهو اطلاع داد که در حال حاضر دستیابی به هر دو هدف جنگ به طور همزمان غیرممکن است (آزادی همه اسرا و نابودی حماس). ارتش معتقد است که ابتدا باید اسرای اسرائیلی در غزه بازگردانده شوند و زمان آتشبس فرا رسیده است.
نتانیاهو هم به خوبی میداند که در این دوراهی قرار گرفته است و در جلسه کابینه پیش از سفر به آمریکا هم گفته بود: «از هدف نابودی حماس دست نخواهم کشید.»
اما سؤال اینجاست که چرا نتانیاهو آتش بسی را که در ماههای اخیر رد میکرد و آن را اشتباه میدانست حالا پذیرفته و در حال گفتوگوی جدی حول آن است. یکی از دلایل آن نگرانی از فروپاشی کابینه بود. اما حالا این نگرانی وجود ندارد. روزنامه معاریو مفصل توضیح میدهد: «نتانیاهو خودش علاقه آشکاری به توافق غزه دارد. هر کسی که در بحثهای اخیر او را شنیده باشد، متوجه شده است که او از این توافق حمایت میکند، زیرا آزادی اسرا یک برگ برنده سیاسی قدرتمند است، برگ برندهای که میتواند به عنوان یک دستاورد اخلاقی، با هدف کاهش انتقادات در داخل و خارج و پیشروی به سوی افقهای سیاسی جدید، ارائه دهد. مهمترین سؤالی که در ماههای اخیر به حاشیه رانده شده بود، اکنون به خط مقدم بازگشته است: آیا این توافق منجر به سقوط دولت خواهد شد؟ پاسخ امروز کاملاً متفاوت از پاسخی است که تا همین اواخر بدیهی به نظر میرسید. فرض اساسی هر ارزیابی معقول این است: هیچ کس انتخابات نمیخواهد، نه ائتلاف و نه اپوزیسیون.
به نظر میرسد بنیامین نتانیاهو امروز تنها کسی است که از شنیدن این کلمه نمیلرزد. دلیل اول: کل اردوگاه اسرائیل دچار اختلاف شده است. گادی آیزنکوت کنارهگیری کرد و باعث ایجاد شکاف شد؛ نفتالی بنت سیگنالهای وسوسهانگیزی ارسال میکند اما هنوز به هیچ حزبی متعهد نشده است؛ و یائیر لاپید کاملاً از نتایج نظرسنجی راضی نیست. در این شرایط، اپوزیسیون به هیچ وجه برای یک رویارویی انتخاباتی آماده نیست. دلیل دوم پیچیدهتر است: از قبل مشخص است که در انتخابات آینده، لیکود دو رهبر خواهد داشت که آن را به نبرد انتخاباتی هدایت میکنند. درست است که ترامپ نمیتواند رسماً در سیاست اسرائیل بازیگر باشد، اما چه زمانی تشریفات مانعی برای او بوده است؟ در عمل، او بخشی از مبارزات انتخاباتی خواهد بود. هر کسی که او را باور ندارد، باید دو متنی را که رئیس جمهوری آمریکا در حمایت از لغو محاکمه نتانیاهو منتشر کرده است، با دقت بخواند. ترامپ و نتانیاهو در حال حاضر در حال هماهنگی برای آمادهسازی برای انتخابات هستند و اپوزیسیون این را میبیند و از آن میترسد، به حق از پیروزی احتمالی لیکود که با حمایت واشنگتن تقویت میشود، میترسد. حتی وضعیت فعلی رهبران جناح راست، ایتامار بن گویر و بزالل اسموتریچ، با گذشته متفاوت است. این دو وزیر برجسته راست افراطی با این توافق مخالفند و مخالفت آنها موضعی قاطع است. با این حال، آنها عجلهای برای از هم پاشیدن ائتلاف ندارند.
باید دید که نتانیاهو به اصلاحیات حماس روی طرح آتشبس که بیشتر شامل اشخاص خاص از اسرای فلسطینی برای آزادی میشود، پاسخ مثبت خواهد داد یا خیر. اکنون نتانیاهو میتواند آتش بسی را امضا کند و از پاسخ به خط قرمزش یعنی عدم آتشبس تا نابودی کامل حماس در افکار عمومی فرار کند.