نگاهی به حضور ارکستر سمفونیک تهران در بحرانها که همواره امیدآفرین بوده است
همـــراه شـــو عزیـــز
نسیم قاضیزاده
روزنامه نگار و منتقد موسیقی
«همه ما این روزها، برای آدمهایی که حالمان را پرسیدند، پیگیرمان بودند، کنارمان بودند و آبی به دستمان در روزهای سخت دادند شکل دیگری از ارزش را قائلیم. احساس میکنیم این همدلی نشانهای نه فقط از عشق که نماد بارز امیدواری به آینده است. زیبایی همراهی همنوع، چیزی است که نمیتوان آن را با هیچ قاعده و قانونی کتمان کرد و چقدر تک تک ما نیازمند این همدلیها در بحران هستیم. چقدر احساس میکنیم آنان که به یادمان در لحظههای سخت بودهاند، برایمان عزیزترند؛ ارزشمندترند، همراهترند و چقدر در ادامه زندگی بیشتر میشود رویشان حساب کرد. همهمان پیامهای متعددی را چه در شبکههای مجازی و چه روی گوشیهای تلفن همراهمان دریافت کردهایم با این مضمون که یادتان باشد آنهایی را که در این روزها به یادتان بودند، کمکتان کردند، احوالتان را پرسیدند و به هر نحوی حمایتتان کردند.
این داستان روح آدمیست که همیشه علاقهمند به درک همنوع است. هنرمندان را حتماً باید در زمره بادرکترین و همدلترین موجودات این کره خاکی دانست که در لحظههای سخت با آنچه از عالم غیب خدا بهشان اعطا کرده است، سعی میکنند به کمک همنوعهایشان بشتابند.
ارکستر سمفونیک تهران، نماد بارز موسیقی کلاسیک در ایران است؛ ارکستری که شاید به واسطه قطعات نسبتاً دشواری که مینوازد به نظر میرسد، ارتباط عامه با آن، آنچنان وصل نیست، هرچند که تعداد مخاطبان خاص این ارکستر در کنسرتهای فصلی و گاه ماهانه (بسته به رهبر ثابت و میهمان ارکستر و البته میزان فعالیتهای تبلیغاتی) بسیار بالا بوده و هست. اما نکته اینجاست که اعضای ارکستر سمفونیک تهران یا بهتر بگوییم همان نوازندگان این ارکستر قدیمی و معتبر، همواره ثابت کردهاند که قدمی از مردمشان فاصله نگرفتهاند و همیشه در خط مقدم حضور معنوی حاضر بودهاند. نوازندگانی که شاید بسیاری از مردم نام سازشان را هم به درستی نمیدانند اما پیوسته خودشان را موظف دانستهاند که از بدنه جامعه جدا نباشند و در لحظات سخت، کنارشان باشند و در زمره آن دستهای قرار بگیرند که میشود در بحرانها رویشان حساب کرد.
آنهایی که قدیمیترین و بزرگترین ارکستر ایران را دنبال کرده و یا تاریخچهاش را دنبال کردهاند، میدانند که در جنگ هشت ساله ایران و عراق چگونه اعضای ارکستر در خط مقدم جبههها حاضر شدند و برای روحیهدهی به سربازان و رزمندگان سازهایشان را کوک کردند. اجراهایی که به دلیل شرایط خاص منطقه جنگی با سازهای بادی و کوبهای انجام میشد، چراکه شرایط جوی و فضای باز اجرای سازهای زهی را دشوار میکرد.
رهبری این ارکستر در آن سفرها بر عهده ابراهیم نظری بود و خوانندگانی چون مهرداد کاظمی، محمد گلریز و رشید وطندوست نیز همراهیشان میکردند. برخی از این هنرمندان، مانند مهرداد کاظمی، حتی در جریان این سفرها آسیب دیدند و بعدها برای درمان به خارج از کشور منتقل شدند.
طی روزهای گذشته و بعد از آتشبس جنگ تحمیلی 12 روزه اسرائیل- ایران، ارکستر سمفونیک تهران بار دیگر این همدلی را نشان داد. میدان آزادی میزبان هنرمندان تراز اول موسیقی کلاسیک ایران بود تا در روز سوم تیرماه نواهایی را در رثای صلح و همبستگی ملت ایران نواختند.
این کنسرت که بعد از حدود دو هفته خستگی و اضطراب اهالی پایتخت از تهاجم اسرائیل به شهرشان اجرا شد به عنوان بخشی از کمپین فرهنگی و اجتماعی «#به_نام_ایران» بود و در آن قطعات مختلفی با مضامین وطنی به رهبری نصیر حیدریان و اجرای آوازی محمدرضا صفی از جمله «فردای وطن» با تنظیم استاد روحانی، «پاوانه» از گابریل فوره، «پولکا» از یوهان اشتراوس، «ای ایران» از زندهیاد روحالله خالقی و «به نام ایران» اجرا شد. قطعاتی که در انتخاب هرکدام آنها سعی شده بود، وجه وطنی و مردمی لحاظ شود. «در این ۱۲ روز خواب نداشتیم؛ قلبمان میلرزید، اما ایستادیم تا با موسیقی، آرامش را به مردم هدیه کنیم و این اجرا نقطه عطفی برای آشتی مردم با موسیقی فاخر بود. در این ۱۲روز، طبیعتاً وقت زیادی برای تمرین نداشتیم. مثل بقیه، بعضی مواقع از صداهای حاصل از جنگ میلرزیدم. بالاخره صداها ترسناک بود و من هم یک انسان هستم و قلبم از صداها میلرزید. شبها خواب نداشتیم، با وجود این مثل بقیه تصمیم گرفتیم در کنار مردم تهران باشیم.
در این شرایط، بچههای ارکستر - این ۷۰-۸۰ نفر – واقعاً کار درستی انجام دادند و من هم حس و حال خیلی خوبی در این اجرا داشتم چون انرژیای که آدم از ارکستر و از جمعیت میگیرد، با آن هیجانی که دارند، معلوم است که احساس بسیار زیبایی است. حس و حال این رویداد که به خاطر همدردی با مردم آسیبدیده از جنگ تحمیلی اخیر اتفاق افتاد باعث شد که اجرای خوبی داشته باشیم.» اینها را نصیر حیدریان رهبر ارکستر سمفونیک تهران در توضیح این اجرا ارائه کرد تا تماشاگرانی که برای دیدن این کنسرت خاص آمده بودند در جریان حال و روز مشابه نوازندهها با خودشان قرار بگیرند و بدانند که هنرمندان نیز همان حس و حالی را تجربه کردهاند که در این دوازده روز، مردم عادی درگیر آن بودند.