سرنوشت جانیها
دبیر ایران آنلاین
عکسی که مندال نگان، عکاس خبرگزاری فرانسه، در اسفند ۱۳۹۶ از ترامپ و نتانیاهو در کاخ سفید و زیر آفتاب ملایم آخر زمستان پایتخت آمریکا گرفته است؛ این روزها معنای دیگری دارد. آن روزها، آخرین روزهایی بود که ایالات متحده در توافق هستهای یا برجام مانده بود و نتانیاهو تمام تلاشهایش را میکرد که آمریکا از توافق خارج شود. آمریکا تقریباً سه ماه بعد (در اردیبهشت ۱۳۹۷) به این خواسته جامهعمل پوشاند؛ آن هم بعد از آنکه بنیامین نتانیاهو در فروردین آن سال، در یک شوی رسانهای مدعی سرقت اسناد هستهای ایران شد.
هشت سال بعد از آن روزها، حالا باز هم ائتلاف شوم این دو در پیرانهسری (ترامپ ۷۹ و نتانیاهو ۷۵ سال دارد) باعث ضرباتی به برنامه هستهای ایران شده است. اما شاید سؤال مهم این باشد که چه چیز این دو را به هم وصل میکند؟
زندگی نتانیاهو و ترامپ سه نقطه اشتراک جدی دارد. نقطه اول این است که هر دوی این افراد، در وهله اول به دنبال سود اقتصادی خود هستند. اولین تجربه کاری نتانیاهو در حوالی سی سالگی در یک گروه مشاوره مالی در بوستون آمریکا بود و در آنجا با میت رامنی دوست شد؛ جمهوریخواه شناخته شدهای که نامزد شکستخورده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۲ بود. ترامپ هم که فرزند یک دلال یا بسازبفروش املاک در آمریکاست. اما نکته مهم این است که هیچ یک از این فعالیتها، فعالیتهای سالم اقتصادی نیست. هم نتانیاهو و هم ترامپ پروندههای متعدد فساد اقتصادی در کشور خود دارند.
نقطه وصل دیگر این است که هر دوی آنان یعنی نتانیاهو و ترامپ، افرادی هستند که از جنگ فرار کردهاند. ترامپ در طول جنگ ویتنام به دلیل ادعای خار استخوانی در پاشنههایش از خدمت سربازی معاف شد و نتانیاهو در طول جنگ لبنان درخواست مرخصی از خدمت کرد و در ایالات متحده باقی ماند و از ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ به عنوان سفیر رژیم در ایالات متحده فعالیت کرد.
و نقطه وصل سوم شیفتگی عجیب این دو به قدرت است. نتانیاهو تقریباً سی سال پیش برای اولین بار به قدرت رسید و در این مدت هجده سال نخستوزیر رژیم اشغالگر بوده است و ترامپ هم که دیدید برای کسب قدرت در سال ۲۰۲۰ در ایالات متحده چه بلوایی بهپا کرد و حالا هم برای دور سوم خود از سال ۲۰۲۸ به آن سو برنامه میریزد.
دانستن این نکات چه کمکی به ما میکند؟ دشمن را میشناساند. ما گرفتار دو مفسد اقتصادی، دو بزدل از مشارکت در جنگ و دو قدرتطلب هستیم که بیش از هر چیز به سود خود فکر میکنند؛ به برند شخصی خود؛ به اینکه بخواهند در قدرت بمانند. معادله البته این است که غرب و اسرائیل نمیتوانند ایران قوی را بپذیرند ولی این هم هست که ما درگیر دو جانی شدهایم که برای اینکه به هدف خود برسند هر کاری میکنند کما اینکه در تاریخ پیوسته به ما نیز چنین بوده است. بنیامیه ساختار ظلم بود ولی یزید، ظالمی بود در آن ساختار که دست به آن جنایت تاریخی زد.
ایران البته در پس تاریخ چند هزار ساله خود از این جانیها کم ندیده است. مغولها به این کشور آمدند و روایت است که حتی سگ و گربه را در نیشابور زنده نگذاشتند. با این حال ایران ماند و ایرانی تقریباً هشتصد سال پس از آن فاجعه حالا جایی ایستاده و چنگیز دیگری، ادعای ضربه زدن به او میکند. چنگیز رفت همان طور که ترامپ و نتانیاهو خواهند رفت ولی اگر سالها بعد ما را از کنج آرشیو کتابخانهای میخوانید، بدانید که ما ایستادیم و ماندیم چون ایران وطن ماست.