درباره فیلم «خدای جنگ» که قبل از اکران در سینما از تلویزیون پخش شد
قصه اولیــن پرتــاب موشــکی ایـــران
گرو فرهنگی - فیلم سینمایی «خدای جنگ» با محوریت اولین پرتاب موشکی ایران به کارگردانی حسین دارابی، تهیهکنندگی سعید سعدی و طراحی پروژه محمدرضا شفاه، برای اولین بار از قاب تلویزیون روی آنتن رفت. نه تنها این فیلم برای اولین بار در تلویزیون پخش میشود که برای اولین بار است که فیلمیسینمایی پیش از اکران در سینما روی آنتن میرود که دلیل آن هم شرایط جنگی موجود و نسبت آن با قصه این فیلم است.
فیلم خدای جنگ روایتی از یک اتفاق واقعی و مهم معاصر در حوزه پیشرفتهای موشکی ایران را به تصویر کشیده است. طبق شنیدههای قدیمی، خدای جنگ عنوانی است که آمریکاییها به موشکی که ایران در زمان جنگ تحمیلی با اتکا بر توان داخلی تولید کرد، دادند.
«خدای جنگ» در تلاش است رویکردی معقولتر و در عین حال ملیتر به موضوعات و حوادث انقلاب داشته باشد. در این فیلم چندان خبری از تانک و میدان نبرد و سرباز عراقی و … نیست.
ویژگیهای فیلم
سومین ساخته حسن دارابی پس از دو اثر ملتهب «مصلحت» و «هناس»، به یک رویداد مهم زندگی شهید حسن طهرانیمقدم پرداخته است.
با توجه به سابقه اجرایی که از دارابی سراغ داریم و البته وسواس بالای او در پرداخت سوژههای حساس، از هماکنون خدای جنگ را باید یکی از آثار قابلتوجه این دوره لحاظ کنیم.
موضوع اصلی فیلم، موشک و دست یافتن به تکنولوژی ساخت آن است و هدفش تجلی شعار «ما میتوانیم.»
در این بین فیلم به طرح داستان تاریخی اهدای موشک توسط لیبی به ایران اشاره میکند و اندیشهها و انگیزههای این اقدام را نیز مورد بررسی قرار میدهد. جمع شدن یک گروه در دل جنگ برای انجام مأموریتی سخت که در ابتدا نشدنی هم به نظر میرسد، ایده همچنان جذاب و امتحان پس دادهای است که حسین دارابی در فیلم از آن بهره گرفته است. احسان ثقفی در فیلمنامه خدای جنگ سراغ الگوی شخصیت محور رفته و با تکیه بر جوانی به نام ابراهیم قصه خود را شکل میدهد.
حسین دارابی در مقام کارگردان تا حدود زیادی موفق عمل کرده و فیلم شسته رفتهای را روانه پرده سینما کرده که اجزای آن تعامل خوبی با یکدیگر دارند. از تدوین تا فیلمبرداری و موسیقی که این آخری حجم بیش از اندازهای دارد.
در فیلم سینمایی «خدای جنگ» هیچ بازیگری کاراکتر شهید طهرانی مقدم را بازی نمیکند و روایت خاصی از این شهید دارد.
در این فیلم ساعد سهیلی نقش یکی از همرزمان شهید طهرانیمقدم را بازی میکند. یکی از نقاط قوت فیلم بازی ساعد سهیلی در نقش فرماندهی به نام ابراهیم شریفی است؛ فردی که به همراه چند همراه برای آموزش چگونگی کار با موشک به خارج فرستاده میشود اما در بازگشت اجازه شلیک پیدا نمیکند.
با اینکه فرماندهی عملیات موشکی ایران به عهده ابراهیم گذاشته شده اما لیبیاییها که مسئول این حملات هستند چندان زیر بار تبعیت از او نمیروند و بیشتر قصد دارند منافع خودشان را دنبال کنند.
اینجاست که فعالیت اصلی او برای ساخت قطعات ایرانی برای شلیک موشک شروع میشود. یکی از عوامل موفقیت فیلم تمرکز روی احساسات شخصی ابراهیم است.
او همسرش را در یک عملیات موشکی از دست داده و مدام درگیر خاطرات او و همچنین آینده دختر کوچکش است. سهیلی علاوه بر ایفای نقش یک فرمانده جدی، بازی احساسی خوبی هم از خود به نمایش میگذارد.
روایت عوامل فیلم
سعید سعدی؛ تهیهکننده: از خانواده شهید طهرانی مقدم که با مهربانی کنار ما بودند و همچنین سردار حاجیزاده و برادر بزرگوارم احسان محمدحسنی بسیار سپاسگزارم که بدون حضور این عزیزان چنین فیلمیساخته نمیشد.
حسین دارابی کارگردان: فیلمنامه این اثر برای پنج سال پیش است که به همراهی آقای ثقفی و شفاه کار را آغاز کردیم و مستندهایی را سازمان صنایع هوافضا در اختیار ما قرار داد.
ما به دنبال رویکرد بودیم و میخواستیم چالش داشته باشیم و قدری تخیل کردهایم.
بحث زندگی قهرمان ما اقتباسی است و فکر کردیم نزدیک شدن به شخصیت بزرگی مانند شهید طهرانی مقدم بسیار سخت خواهد بود و ما به این شهید بزرگوار نزدیک شدیم و فیلم را به شهید طهرانی مقدم تقدیم کردیم. سینما جای تمثیل است و فکر کردیم میتوانیم کُنه زحمات این شهید بزرگوار را در این فیلم نشان دهیم. مشاوران زبدهای در این فیلم کنار ما بودند و در برخی موارد هم به دلیل اقتضای سینمایی بودن کار دیگری میکردیم. ما الهامیاز فیلم اوپنهایمر نگرفته بودیم.
احسان ثقفی، نویسنده: زمانی که ماجرا را شنیدیم به این فکر کردیم که حقیقت این ماجرا را نمیتوان در دو ساعت ارائه کرد. ما از المانهای واقعی استفاده کردیم و بخشهایی از واقعیت را نگه داشتیم و قصه خود را ساختیم.
ساعد سهیلی بازیگر: من نقشهایم را حسی انتخاب میکنم و به این انتخاب خود افتخار میکنم. عموی من بازیگر تئاتر بود و در جوانی زیر شکنجههای عراقیها شهید میشود و حتی اسمشان را در فیلم نوشتم. مستندهایی دیدم و مصاحبههای زیادی داشتیم که بسیار به من کمک کرد. معتقدم این فیلم فارغ از هر ایدئولوژی یک فیلم ملی بود.
برای عربی صحبت کردن بسیار تمرین کردم و بازیگری نیستم که صرفاً با استعداد کار خود را پیش ببرم و معتقدم که بازیگر سختکوشی هستم. یک گروه در ارائه این بازی به من کمک کردند و من هم تلاش خود را کردم.
داریوش کاردان بازیگر: در همه جنگها و هشت سال دفاع مقدس بسیاری از نکات مغفول مانده است. چیزی که معمولاً از آن غفلت میشود، تبعات جنگ است. دو سال در جبهه بودم. جنگ تحمیل شده بود و ما باید دفاع میکردیم.
چه زمانی ما در فیلمهای خود به همسران شهدا، مادر سه شهید، فرزندان شهید و چنین بزرگوارانی پرداختهایم؟ سینما به این بخش از جنگ بدهکار است. امیدوارم در آینده فیلمهایی درباره جنبههای دیگر جنگ هم ساخته شود.
محمدرضا شفاه طراح پروژه: آنچه که دیدید نتیجه زحمات برادرم جناب سعدی بود که با اعتماد بینظیر بخشهای مختلف به ایشان، کار پیش رفت.
شرایط تولید زمانی فراهم شد که من داخل ایران نبودم و آقای سعدی تمام قد کنار ما ایستادند و مشکلات فراوان اجرایی را به جان خریدند.
درباره اهمیت ساختن چنین فیلمیصحبت میکنیم ولی میخواهم بگویم فردای روزی که عملیات وعده صادق اتفاق افتاد در فرانسه با کسی صحبت میکردم و از شجاعت و شرافت ما تعریف میکردند. این فیلم اگر ساخته شده است معتقدم ما تازه سر خط هستیم. باتوجه به فرصتهای بینالمللی باید چنین فیلمیرا فیلم بینالمللی بدانیم و این فیلم را به دید مردم برسانیم.
سیاوش کردجان؛ تدوینگر: پروژه بسیار سنگینی بود و تصور من فیلمبرداری بالای ۱۰۰ جلسه بود و ما پروسه مونتاژ طولانی داشتیم. در کنار حس و حال، ریتم فیلم بسیار برای ما مهم بود.
تدوین، بازنویسی نهایی فیلمنامه است و تمام سعی خود را کردیم تا کار خود را با رضایت پیش ببریم.
محمد برادران، مدیر جلوههای ویژه بصری: اگر اجر و ثوابی از این پروژهها نصیب شده آن را به روح پدرم تقدیم میکنم.
دوستان هوافضا ماز و موشک را سر صحنه آوردند و در جاهایی که موشک ایستاده بود، واقعی بود.
سکانسهایی که مربوط به شلیک و پرواز موشک بود کار جلوههای ویژه بصری بود. ما کار تخصصی نظامیانجام دادیم و عزیزان هوافضا کنار ما بودند.