ما اشتباه کردیم

مصطفی آرانی
دبیر ایران آنلاین


اشتباه کردیم مردم ایران، ما اشتباه کردیم. ما برج عاج نشین‌هایی که شما را از پشت عینک‌های روشنفکری خودمان می‌دیدیم، ما اقتصاددان‌هایی که فکر می‌کردیم شاخص‌های تورم انسانیت آدم‌ها را تغییر می‌دهد، ما جامعه شناسانی که از خشم در جامعه ایرانی سخن می‌گفتیم و از آینده تاریکی که در روز مبادا انتظارمان را می‌کشد، ما سیاستمدارهایی که آدم‌ها را دم انتخابات تقسیم می‌کردیم به سفید و سیاه و خاکستری، همه ما اشتباه کردیم.
مردم ایران! شما آن کسانی نبودید که ما فکر می‌کردیم. هشت روز می‌گذرد از روزی که دشمن آمده و سنگ‌هایی روانه خانه ما کرده است، اما شما خم به ابرو نیاوردید. خودتان رفتید به فروشگاه‌ها و جای چهار کنسرو تن ماهی، دو تا برداشتید تا به همسایه تان هم چیزی برسد. خودتان رفتید در صف پمپ بنزین و شربت پخش کردید بین آنانی که می‌خواستند بنزین بزنند در این هوای گرم که شاید تشنه شده باشند. عده زیادی از شما تا وقتی آب‌ها از آسیاب بیفتد، رفتید به سفر اجباری به شمال، اما یکی تصویری از نزاع و درگیری در آن‌‌جا ندید. مازندران آغوشش را باز کرد برای تهران. همان مازندرانی که برخی می‌گفتند برخی مردمانش خسته شدند از این میهمانی‌های همیشگی.
مردم ایران! مردم باشکوه و تاریخمند ایران! ما آنچه خودمان بودیم به شما نسبت می‌دادیم. ما خودمان را می‌دیدیم و شما را تصویر می‌کردیم. ما فکر می‌کردیم شما همانی هستید که ما خودمان هستیم؛ یعنی مملو از خشم، مملو از سختی‌های روزمره زندگی و پیچیده در دو دوتا چهارتاهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، اما شما این طور نبودید مردم.
شما بسیار ساده‌تر تصمیم گرفتید. معادله شما چند مجهول نداشت. پیش خودتان فقط این را گفتید که دشمنی به خاک ما حمله کرده و حالا دیگر وقت مدارا است، وقت گذشت به یکدیگر است، وقت اختلاف میان «ما» نیست، وقت دوستی با یکدیگر است، با هر «ایرانی» که کنار ما است، یا دست کم وقت نمایش دوستی است. بنابراین شما مردم ایران، هر آنچه فکر می‌کردید در این هشت روز انجام دادید.
چه باید گفت در برابر شما؟ چه باید گفت برای شمایی که آن خیرندیده و سیاه روی لعین، از آن سر دنیا نتوانست زندگی روزمره‌تان را (حالا با سختی یا به زیبایی) ببیند و شما حالا دارید با همان زندگی سرکوبش می‌کنید. با ورزش کردن هر روز صبح، با خرید کردن‌های مقتصدانه از فروشگاه‌ها، با رساندن پیغام پدر و مادرها به بچه‌هایی که آن سر دنیا دارند و نمی‌دانند در این بی اینترنتی چطور باید حالشان را بپرسند. چه باید گفت برای شما مردم که هفته پیش همه ما، ما برج عاج نشین‌ها فکر می‌کردیم دیگر طاقتتان تمام شده و تاب هیچ چیز را ندارید. اما پای اسم ایران که به میان آمد، نشان دادید صبرتان بسیار بیش‌تر از این حرف‌هاست. فقط اینکه ما اشتباه کردیم مردم. ما را ببخشید مردم ایران.

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • زیست بوم
  • اندیشه
  • ورزشی - ایران زمین
  • علم و فناوری
  • اجتماعی - حوادث
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و شصت و هشت
 - شماره هشت هزار و هفتصد و شصت و هشت - ۳۱ خرداد ۱۴۰۴