در حافظه موقت ذخیره شد...
حملهای برای پوشاندن ناکامیهای جنگ
روزنامهنگار
حمله اسرائیل به ساختمان صدا و سیما چهار دلیل روشن دارد. این رژیم از آگاه سازی به صورت عمومی ناراحت و عصبانی است. بالاخره این رژیم یک رژیم کودک کش و خون آشام است که سابقه جنگ غزه را در همین دو سال اخیر دارد و همواره هرجا که پرچم آگاهی برافراشته بوده را مورد حمله قرار داده است. ما این تجربه را داشتیم که ارتش این رژیم به محل استقرار خبرنگاران و دفاتر رسانهای حمله می کرد. در واقع یکی از دستور کارهای رژیم مقابله با آگاهی بخشی به افکار عمومی است. زیرا هیچ کدام از جنایاتش مورد تأیید افکار عمومی نیست و این رژیم می خواهد با این امر مقابله کند. دومین دلیل عملکرد خود صدا و سیماست که بالاخره در این جنگ نقش خودش را به خوبی ایفا کرد. زیرا این جنگ یک جنگ ترکیبی است از جنگ سخت و نرم. صدا و سیما در جنگ نرم اطلاع رسانی خوب عمل کرده بود و توانست هیمنه پوشالی که رژیم صهیونیستی برای خودش ساخته بود را افشا کند. زیرا این رژیم به رغم تبلیغات و هیاهویی که داشت، شکستهای سنگینی خورد، شکستهایی به لحاظ نظامی و آفندی و نیز شکستهای پدافندی که رسانه ملی صحنه را به خوبی پوشش داد. به همین دلیل هم رسانه ملی در فهرست اهداف رژیم قرار گرفت تا به قلب اطلاع رسانی ایران حمله کند . دلیل سوم این حمله به سبک جنگ رژیم صهیونیستی بازمی گردد، سبکی که متناسب با کشوری که در هنجارهای بینالمللی تعریف بشود، نیست. کشورهای دیگر به لحاظ حقوق و قوانین بینالمللی حتی هنگام جنگ به مراکز رسانهای و خبرنگاران حمله نمیکنند و اینها را خط قرمز خود در جنگ ها قرار میدهند. اما رژیم صهیونیستی جنایت جنگی را دستاوردی برای خود می داند و به همین دلیل به چنین اقدامی دست میزند. دلیل آخر به این مسأله بازمیگردد که معادلات رژیم درست از آب در نیامد. آنان بر این تصور بودند که با ترور فرماندهان، جمهوری اسلامی دچار توقف میشود و به این ترتیب فقط با یک عملیات روانی بزرگ خواهند توانست دل مردم را خالی کرده و فتنهای داخلی راه بیندازند و در نهایت هم ایران را وادار به شرکت در مذاکرات تسلیم کنند. اما پس از برهم خوردن این تصورات و اثبات باطل بودن آنها، به یک عملیات نیاز داشتند تا توجهها را جلب کنند و شکست آنان در تحقق اهداف را بپوشاند. برای همین بود که به پوشش زنده اخبار در صداوسیما حمله کردند.