فرهنگ؛ زبانی فراتر از دیپلماسی

حسین نوروزی
پژوهشگر حوزه مطالعات هنر


هفته فرهنگی روسیه در ایران، که به‌تازگی با حضور هنرمندان، اندیشمندان و مقامات فرهنگی دو کشور در تهران و چند شهر دیگر برگزار شد، جلوه‌ای روشن از روابط پایدار و دوستانه میان دو ملت ایران و روسیه بود.
در این رویداد، مجموعه‌ای از برنامه‌های فرهنگی چون نمایشگاه‌های تجسمی، اجراهای موسیقی کلاسیک، نشست‌های ادبی و اکران فیلم‌های سینمایی برگزار شد که با استقبال چشمگیر مخاطبان ایرانی همراه بود. اما اهمیت این هفته فراتر از نمایش فرهنگی صرف است؛ چرا که ریشه‌های پیوند ایران و روسیه، عمیق‌تر از سطح دیپلماسی رسمی بوده و سابقه‌ای چندلایه در ادبیات، هنر و سینما دارد.

تأثیر ژرف ادبیات روسیه بر فرهنگ ایرانی
روسیه از جمله کشورهایی‌ است که ادبیات فاخر آن تأثیری گسترده بر ذهنیت و ذائقه فرهنگی ایرانیان گذاشته است.
از اواخر قرن نوزدهم تا امروز، آثار نویسندگانی چون فئودور داستایفسکی، لئو تولستوی، آنتوان چخوف، ایوان تورگنیف و ماکسیم گورکی در ایران ترجمه و خوانده شده‌اند و بارها مورد تحلیل و الهام اهل قلم قرار گرفته‌اند. رمان‌های بزرگ روسی، با رویکردهای فلسفی، روانشناسانه و اجتماعی، نه‌تنها مخاطبان ایرانی را با دغدغه‌های مشترک انسانی آشنا کردند، بلکه زمینه‌ساز شکل‌گیری نوعی گفت‌وگوی ادبی میان دو فرهنگ شدند. در واقع، ادبیات روسیه به دلیل نزدیکی فرهنگی، اخلاقی و دغدغه‌های وجودی با روحیات ایرانی، جایگاه ویژه‌ای در میان اهل اندیشه و هنر ایران داشته است. ترجمه‌های ارزشمندی که از دهه‌های میانی قرن بیستم به بعد در ایران منتشر شد، بسیاری از نویسندگان ایرانی را با فرم و ساختار داستان‌نویسی مدرن روسی آشنا کرد؛ به‌گونه‌ای که برخی جریان‌های ادبی نو در ایران، در سایه همین ترجمه‌ها بالیدند.

سینمای روسیه؛ بازتابی از تأمل و انسان‌گرایی
 سینمای روسیه نیز در دوران پس از انقلاب، جایگاه رفیعی در میان مخاطبان و فیلم‌سازان ایرانی یافت. بویژه در دهه ۱۳۶۰ شمسی، که اولین دوره‌های جشنواره فیلم فجر برگزار می‌شد، فیلم‌های روسی – که آن زمان در قالب سینمای شوروی عرضه می‌شدند– حضوری درخشان در جشنواره داشتند. آثار اندیشمندانی چون آندری تارکوفسکی، الِم کلیموف، گریگوری چوخری و بوندارچوک، که جهان‌بینی‌ای عمیق و معناگرا را در قالب تصویر به نمایش می‌گذاشتند، الهام‌بخش نسلی از سینماگران ایرانی شدند.
این سینما که بر مبنای تفکر، معنویت، سکوت‌های گویا و قاب‌بندی‌های شاعرانه بنا شده بود، بی‌گمان در شکل‌گیری جریان‌های هنری و متفکرانه در سینمای ایران مؤثر بود.
 فیلم‌سازان نوگرای ایرانی، با گرایش به فرم‌های تأملی و درون‌گرایانه، تحت تأثیر مستقیم روایت‌های روسی قرار گرفتند و این تأثیر تا امروز نیز در آثار برخی کارگردانان برجسته کشور دیده می‌شود. پیوند دوباره در قاب معاصر هفته فرهنگی روسیه، فرصتی بود برای بازتاب دوباره این روابط عمیق فرهنگی.
اکران مجموعه‌ای از فیلم‌های معاصر روسیه، بازدید از نمایشگاه‌های هنرهای تجسمی و گوش سپردن به اجراهای موسیقی سنتی و کلاسیک روس، مخاطب ایرانی را با حال و هوای فرهنگی امروز این کشور آشنا کرد.
نکته قابل توجه آن بود که بسیاری از مضامین به نمایش درآمده، همچنان در امتداد سنت فرهنگی و هنری گذشته روسیه قرار داشتند؛ از جست‌وجوی معنا و هویت تا نقد مناسبات انسانی و اجتماعی. در کنار جنبه‌های نمایشی، این رویداد بستری برای گفت‌وگو و همکاری فرهنگی بیشتر میان دو کشور فراهم کرد. نشست‌های مشترک میان هنرمندان، نویسندگان و متفکران ایرانی و روسی، افق‌هایی تازه برای تبادل تجربه و تولید مشترک در حوزه‌های گوناگون فرهنگی گشود.
این تبادل نه صرفاً یک امر نمادین، بلکه گامی مؤثر در جهت هم‌افزایی فرهنگی در دنیایی است که فرهنگ در آن همچنان یکی از ابزارهای نرم قدرت محسوب می‌شود.
در عصری که سیاست‌های جهانی اغلب بر منازعه و رقابت استوار شده‌اند، فرهنگ می‌تواند نقش پلی برای تفاهم و هم‌زیستی ایفا کند. برگزاری چنین رویدادهایی، بویژه در شرایط کنونی منطقه و جهان، اهمیتی دوچندان دارد؛ چرا که با تقویت سرمایه فرهنگی میان ملت‌ها، می‌توان از چالش‌های ژئوپلیتیک عبور کرد و به سوی ساختن آینده‌ای بر پایه احترام، تعامل و هم‌فهمی گام برداشت.