خیاطخانهای که معیشت ۲۰۰ زن سرپرست خانوار را تأمین میکند
زن،چرخ، زندگی
نیلوفر منصوری - روزنامه نگار/ کارگاهی در یکی از محلههای مشهد، پر از زنان میانسال و بعضاً سالمند، زنانی که خیلیهایشان، پیش از آمدن به اینجا حتی سوزن هم به دست نگرفته بودند، اما حالا لباسهایی تولید میکنند که به بازار تهران میرسد. محوطه کارگاه پر از صدای قرقر چرخ خیاطی هایی است که روی میزهای ردیفشده در حال کارند. سرها همه پایین و دست ها بی وقفه در کار دوخت و دوز؛ کوکبهکوک، بندبهبند، تکهتکه، تا بشود پیراهنی ساده، یا تونیکی پرنقشونگار. اینجا کارگاهی است که چرخ زندگی ۲۰۰ زن را میچرخاند. هرچند گرمای هوا و جای تنگ، کار را سخت میکند، اما به گفته مدیر کارگاه صدای قرقر چرخ در این فضا دلنشین است، زیرا میتواند نانآور زندگی باشد. الهه نظامیمقدم، با پشتکاری که از برادر کارآفرینش آموخته و تجاربی که از بازارهای چین و دوبی به دست آورده، حالا کارگاهی دارد با ۷۲ چرخ خیاطی و درآمدزایی برای حدود ۲۰۰ زن. این داستان یک زن است که زندگی را کوک زد، نخ به نخ، تا چیزی بیشتر از لباس بدوزد؛ امید، کار، استقلال و امنیت خاطر برای زنان سرپرست خانوار.
خط تولید زنجیرهوار است، هر کدام بخشی از کار دستشان است و به قول خودشان طراحها، الگوی لباس در سایزهای مختلف را طراحی میکنند و برشکارها، پارچههای رسیده از چین را برش میزنند تا در نهایت کار کامل و آماده، بستهبندی و آمادهسازی میشود و به دست مشتریان میرسد. شاید در نگاه بسیاری، خیاطی صرفاً هنر دوختودوز باشد، اما الهه نظامیمقدم، برخلاف این دیدگاه، معتقد است: «داشتن خلاقیت و ابتکار در هر کاری موجب تخصص در آن حوزه و تولید محصولات و طرحهای بهروز و بازارپسند میشود.» او با وجود اینکه تخصصی در حوزه دوختودوز لباس و خیاطی نداشت 15 سال قبل، شغل حسابداری در دانشگاه علوم پزشکی را رها کرد و به همراه 3 کارگر و 5 چرخ خیاطی کارگاه کوچکی را در شهر مشهد راهاندازی کرد تا روی پای خود بایستد و برای عدهای اشتغالزایی کند. خیلی زود کسبوکارش رونق گرفت و حالا حاصل سالها تلاش او به بار نشسته است.
کارگاهی زنانه، برای زنها
فضای کارگاه کاملاً زنانه است. بسیاری از کارگران، زنان سرپرست خانوار یا بازنشستهاند. برخی از صفر شروع کرده و حالا استاد دوخت و تولید شدهاند و اگر خلاقیت و ابتکار داشته باشند میتوانند در آینده، کارگاه مســـــــــتقلی برای خودشان راهاندازی کنند. الهه نظامی درباره کارگاه خیاطیاش میگوید: «هرچند خیاطی بلد نیستم، اما عاشق خرید و فروش هستم، از 25 سالگی به بازارهای چین میرفتم و پارچههایی را که مناسب پوشاک ایرانی و سلیقه مردم است انتخاب و تهیه و در کارگاه خودم طرحهای بهروز را تولید میکردم.» او با بیان اینکه اشراف کاملی به بازار پوشاک ایران دارد، میگوید: «نقاط قوت و ضعف پوشاک ایران را میشناسم و دقیقاً میدانم که سبک مورد پسند جامعه به چه چیزی نیاز دارد و در آن مسیر قدم برمیدارم. به عنوان نمونه، کشور ما در زمینه پوشاک سایز بزرگ ضعیف است و در این زمینه پوشاک مناسب و امروزی تولید میکنم. برای تولید کارهای خاص در فصول خاص و مد شدن، در بازارهای چین و دوبی پارچه خاص را پیدا و آن کار خاص را بموقع تولید میکنم. به جرأت میتوانم بگویم که تمام تولیداتم به فروش میرود و مورد استقبال جامعه قرار میگیرد.»
از حسابداری تا چرخ خیاطی
زندگی برای او به قبل و بعد از وارد شدن به کارخانه برادرش تقسیم میشود: «در 22 سالگی به عنوان حسابدار در دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشغول به کار شدم. در همین حین، به صورت پارهوقت نزد برادرم که در زمینه خیاطی تولیدکننده قوی و کاربلدی است، میرفتم و امور حسابداری او را انجام میدادم. بعد از 4 سال متوجه شدم میتوانم مثل برادرم چنین کارگاهی راهاندازی کنم. هرچند خانوادهام مخالف و معتقد بودند این شغل زنانه نیست، اما مخفیانه آپارتمانی را اجاره و با 5 چرخ خیاطی و 3 کارگر شروع کردم. بعد از یکسال که مشکلات کمتر شده بود خانوادهام را در جریان گذاشتم. یکبار هم در 30 سالگی ورشکست شدم اما تلاشم را ادامه دادم و بیکار نماندم. مستمر و قویتر کار کردم تا موفق شدم.»
او درخصوص فعالیت خود اینگونه توضیح میدهد: «اکنون 15 سال است که فعالیت مستمر تولید و پخش مستقیم پوشاک دارم. پارچه را از کارخانههای کشور چین و دوبی که قیمت مناسب و جنس خوب دارند وارد و همزمان با طراحی بهروز، پوشاک را تولید و به صورت مستقیم به مصرفکننده عرضه میکنیم. با هزینههای زمانی، مکانی و گمرکی که برای ما دارد، تلاشمان را میکنیم که با قیمت مناسبی به دست مصرفکننده برسد که در توان خرید عموم مردم باشد.»
نظامیمقدم میگوید: «من در اینجا بانوانی را دیدم که ابتدای کار هیچ چیزی از خیاطی بلد نبودند، اما با تلاش و پشتکار خودشان توانستند در مدت کوتاهی به یک خیاط حرفهای تبدیل شوند. وقتی این بانوان را با این پشتکار و تلاش میبینم، دوست دارم کارم را توسعه دهم تا تمام بانوان سرپرست خانوار جویای کار را مشغول به کار کنم.»
کارگاهی بدون تعطیلی
این کارآفرین در کارگاه خیاطی خود کالاهایی همچون لباسهای اسپرت، شومیز، تونیک، لباسهای خانگی، ساحلی و بیرونی با طرحها و نقوش متفاوت تولید میکند. او با اعتقاد به اینکه یکی از برندهای معتبر و محبوب در زمینه پوشاک در ایران است که با کیفیت بالا و قیمت مناسب خود، رضایت مشتریان را جلب کرده است، میگوید: «این مجموعه تا جایی که امکان داشته باشد تعطیلی ندارد و قیمت کالاهای ما پایین است. زنانی که اینجا فعالیت میکنند، زمانی بیمه روستایی بودند و حدود 60 درصد آنان زنان بالای 50 سال هستند که از بیمه همسرانشان استفاده میکنند و مستمریبگیر هستند.»
او گلهمند است که جوانان ایرانی از این فرصت استفاده نمیکنند و تمایلی به کار در این حوزه ندارند: «در این 15 سال تلاش کردم دختران جوان را وارد این کار بکنم اما به محض اینکه اوستا شدند سراغ کار دیگری رفتند چون نمیتوانند 9 ساعت پای یک کار بنشینند. برای همین گاهی اوقات مجبور میشویم برای کم نشدن تولید سراغ کارگران اتباع مجاز برویم.»
الهه نظامی مدتی است که برندی برای کالاهای خود استفاده نمیکند زیرا معتقد است خریداران در هر صورت بارکد مخصوص خود را میچسبانند و برند برندش را حذف میکنند. با وجود این میگوید به فکر راهاندازی سایت و برند مخصوص خود است. مشتریهای او بیشتر در مغازهداران بازار بزرگ تهران، مشتریهای قدیمی و مردم هستند: «سفارش قبول نمیکنم و نمونه و عکس کالای تولیدی را برای مشتریانم میفرستم و آنها که مرا میشناسند از یک هزار تا 5 هزار سفارش میدهند و من آمادهشده برایشان میفرستم. تنوع کالا زیاد است. در ماه چند مدل جدید تولید میکنم و هر کسی که زودتر واریزی داشته باشد صبح به صبح برایشان ارسال میکنم.»
او در پاسخ به اینکه اشتغالزایی برای 200 نفر چه حسی دارد، میگوید: «از اینکه کارگاه خیاطی برای این تعداد خانواده درآمدزایی ایجاد کرده است خوشحالم و دعای این خانوادهها بهترین پاداش من است. خیلی وقتها علاقه داشتم از ایران بروم اما این کار را نکردم. متأسفانه تنها مشکلی که داریم این است که با وجود اینکه یک تیم زنانه هستیم هیچ حمایتی نمیشویم. بانکها، دولت، بخش بیمه و درمان و بخش واردات و صادرات حمایتی از ما انجام نمیدهند. همین 200 نفری که مستقیم از این محل نان درمیآورند میدانند که حتی 10 مرد هم نمیتوانند این مجموعه را بچرخانند.»
کارگاهی کوچک، اثرگذاری بزرگ
کارگاه خیاطی الهه نظامیمقدم نمونهای است از آنچه در سایه پشتکار، شناخت بازار و استفاده بجا از فرصتها میتوان رقم زد. زنانی که بسیاریشان بدون پیشزمینه قبلی وارد این کار شدهاند، امروز به مهارت و استقلالی دست یافتهاند که مسیر زندگیشان را تغییر داده است. هرچند نبود حمایتهای مالی و بیمهای، چالش نیروی کار جوان و دشواریهای واردات مواد اولیه از جمله موانعی است که این مجموعه با آن دستوپنجه نرم میکند، اما تداوم فعالیت، رشد تدریجی و ایجاد اشتغال برای حدود ۲۰۰ نفر، نشان میدهد که در همین شرایط هم میتوان بنایی پایدار ساخت. کارگاهی که از دل یک آپارتمان اجارهای آغاز شد، امروز نهفقط محل دوخت لباس، که نقطه اتکایی برای دهها زن شده است؛ زنانی که سهمی واقعی در تولید، اقتصاد خانوار و گاه حتی هدایت مسیر زندگی خود پیدا کردهاند.