شور رنگ و روشنایی در آثار حقیقی

حسین نوروزی
گرافیست

در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴، گالری سهراب تهران میزبان تازه‌ترین آثار ابراهیم حقیقی است؛ هنرمندی که هرچند سال‌ها در عرصه طراحی گرافیک شناخته شده، اما این‌بار با مجموعه‌ای از نقاشی‌های بی‌واسطه، گرم و انسانی ما را به تجربه‌ای تازه فرا می‌خواند.
نمایشگاه پیش‌رو، نه صرفاً تماشای چند اثر تصویری که ورود به جهانی آشنا و درعین‌حال رازآمیز است؛ جهانی که در آن شور و سکوت، نور و رنگ و شوریدگی و امید با هم آمیخته‌اند. نقاشی‌های حقیقی در این مجموعه، لبریز از رنگ‌های زنده و ناب‌اند؛ سرخ‌هایی که بوی سیب و هندوانه می‌دهند، سبزهایی که بهار را به خاطر می‌آورند و آبی‌هایی که عمق آسمان و خیال را در ذهن تداعی می‌کنند.
 میوه‌ها، گاه در مرکز بوم، گاه در حاشیه، اما همواره با حضوری بی‌تکلف و معناگر، همچون استعاره‌هایی از زندگی، میل و امید در آثار او جا گرفته‌اند. رنگ در این آثار تنها ابزار نیست، جوهره بیان است؛ حامل انرژی، شور و روشنی.
در دل این جهان رنگین، سکوتی تأثیرگذار جاری‌ است. نگاه حقیقی در این نقاشی‌ها نه تبلیغ‌گرانه است و نه نمایشی؛ بلکه نگاهی درونی، تأملی‌ست بر لایه‌های ناپیدای زیستن. چیدمان ساده اما پرجزئیات عناصر، ضربه‌های کنترل‌شده قلم‌مو و حضور بافت‌های زنده به بیننده اجازه می‌دهد تا لایه‌های پنهان تصویر را کشف کند و با آن ارتباطی شخصی برقرار سازد.
او با وسواسی درخشان، سطح بوم را آماده می‌کند تا رنگ‌ها در آن بجوشند و بتپند. قرمزی یک سیب، سبزی یک برگ یا زردی مایل به خاکی یک پوست هندوانه، در نگاه اول ممکن است ساده به‌نظر برسند، اما همگی حامل حس و عاطفه‌اند. این آثار نه تنها چشم را می‌نوازند، بلکه دل را نیز به بازی می‌گیرند. در هر نقاشی، نوعی «مواجهه» اتفاق می‌افتد؛ با طبیعت، با زندگی و با خودِ درون مخاطب. در برخی قاب‌ها، سکون میوه‌ها در میان فضای خالی، حسی از انتظار و تعلیق را منتقل می‌کند.  در برخی دیگر تنش رنگ‌ها، چرخش قلم‌مو و حضورهای ناگهانی لکه‌های تیره یا روشن، ما را به دل شوریدگی می‌برند. این تضادهاست که آثار حقیقی را زنده و تنفس‌دار می‌کند. او نقاشی نمی‌کند تا تصویری زیبا بیافریند؛ بلکه می خواهد چیزی بگوید، حسی را منتقل کند و ذهنی را بیدار سازد. تماشای این آثار، تجربه‌ای است که تماشاگر را بی‌اختیار دگرگون می‌کند.
از گالری که بیرون می‌آییم، همه‌چیز همان است، اما چیزی در درون ما جابه‌جا شده. گویی این رنگ‌ها، این فرم‌های ساده لبریز از زندگی، نوری در ذهن ما روشن کرده‌اند؛ نوری که از جنس امید است، از جنس زیبایی و از جنس حضور. این نمایشگاه نه‌فقط مجموعه‌ای از تابلوها بلکه فضایی‌ست برای مکث، برای نگریستن دوباره به چیزهایی که ساده‌اند اما ژرف.
در روزگاری که سرعت، شتاب و تکرار ذهن‌ها را خسته کرده‌اند، مواجهه با این آثار فرصتی‌ست برای بازآفرینی نگاه؛ نگاهی تازه به اشیای معمولی به لحظات ساده به رنگ‌هایی که از نو جان گرفته‌اند. نمایشگاه اردیبهشت در گالری سهراب، فرصتی است تا بار دیگر، نه با تصویر هنرمندی شناخته‌شده، بلکه با انسانِ درون آثار او روبه‌رو شویم؛ انسانی که با رنگ و فرم، با جسارت و آرامش و با شور زندگی در جهان امروز حضور دارد. خیابان سمیه، گالری سهراب.

 

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • زیست بوم
  • گزارش
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و سی و هشت
 - شماره هشت هزار و هفتصد و سی و هشت - ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴