کتابخوانی از توصیه تا توسعه
رضا صائمی
دبیر گروه فرهنگی
نمایشگاه کتاب هر ساله، نسبت کتاب و کتابخوانی و توسعه را در کانون بحث و نظر قرار میدهد و به اصطلاح مرکز مناقشه میشود. برخی معتقدند ما کم کتاب میخوانیم و به همین دلیل هم دیر توسعه پیدا میکنیم و برخی دیگر اما اعتقاد دارند برعکس مردم ایران کتابخوانند اما به دلیل توسعهنیافتگی، آگاهی آنها به اراده و کنش تبدیل نمیشود تا از دانستن به توانستن پل بزنند. یکی از پارادوکسهای عجیب در کشور ما، شلوغی نمایشگاه کتاب و آمار بالای بازدیدکنندگان از آن است، در حالی که گفته میشود سرانه مطالعه طبق آمارها بالا نیست. این دوگانگی را چگونه باید درک کرد؟ و کدامیک را باید باور کرد؟ جمعیت انبوهی که در نمایشگاه کتاب میبینیم یا آمارهایی که از سطح پایین سرانه مطالعه در کشور میگوید؟ درباره این وضعیت دوگانه، خوانشهای مختلفی صورت میگیرد. برخی معتقدند رفتن به نمایشگاه کتاب بیش از اینکه برای خرید آگاهی باشد، بهزعم برخی مکان و امکانی برای سرگرمی است. ازدحام جمعیت و صفهای طولانی غرفههای غذا که ساندویچ و فستفود میفروشند یا شلوغی و تراکم افرادی که در چمنهای داخل محوطه باز نمایشگاه مشاهده میشود، گواهی بر این خوانش است تا نمایشگاه کتابرفتن را به مثابه یک سرگرمی فرهنگی معنا کند. بر این اساس بخشی از نمایشگاهروها برای تفریح و دورهمی و خوردن سیبزمینی سرخ کرده در چمن به نمایشگاه میروند. از سوی دیگر، برخی حضور ناشران کودک و نوجوان در نمایشگاه و غرفههای بازی و سرگرمی را که در کنار غرفههای کتاب برای بازدیدکنندگان این رده سنی در نظر گرفته شده، یکی دیگر از عوامل شلوغی نمایشگاه کتاب میدانند با این استدلال که این دلیل موجب میشود تا افراد به شکل خانوادگی یا جمعی و گروهی مثلاً از طرف مدرسه به نمایشگاه آمده و باعث شلوغی آن شوند.
برخی دیگر هم حضور نویسندگان در غرفههای انتشاراتی را دلیل بر این شلوغی میدانند. بخشی از بازدیدکنندگان برای تماشای نویسنده مورد علاقه خود از نزدیک و گپ و گفت با او یا مراسم امضای کتاب به نمایشگاه میآیند و حالا به واسطه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی این فرصت برای افراد ایجاد شده تا مثلاً با عکس سلفی گرفتن از نویسندهای معروف و انتشار آن در صفحه مجازی خود، اعتبار و شأنیت برای خود خریده و تفاخر کنند. برخی هم اساساً معتقدند که خیلیها نه برای خرید کتاب که برای خرید پرستیژ و منزلت اجتماعی به نمایشگاه میروند تا سرمایه فرهنگی نمادین برای خود دست و پا کنند. به این موارد میتوان متمرکز بودن انتشاراتیها در یک محل و دسترسی آسانتر به آنها یا تخفیف ویژه کتابها به مناسبت نمایشگاه را هم اضافه کرد. با این همه اما خیلیها هم به دلیل علاقه و عشق به کتاب و کتابخوانی به نمایشگاه میروند اما آنچه در پس این دلایل قابل تأمل است این است که آیا کتابخوانی عامل رشد و توسعه جامعه میشود یا محصول توسعهیافتگی است. برخلاف نظر عمومی که معتقدند جامعه ایرانی، جامعه کتابخوانی نیست و همین مسأله یک فاکتور و عامل بازدارنده در رشد و توسعه کشور شناخته میشود. بعضی از جامعهشناسان و صاحبنظران فرهنگی معتقدند که آنچه موجب کتابخوانی و افزایش آمار مطالعه در جامعه میشود یا مطالعه و کتابخوانی را به کنشی تأثیرگذار در فرآیند رشد و توسعه تبدیل میکند، کیفیت بالای زندگی است، نه صرف کتابخوانی. این دسته معتقدند برخلاف تصور عامه، مردم ایران کتابخوانند و با گسترش سواد و افزایش تحصیلات دانشگاهی، تولید و مصرف کتاب هم رشد کرده است اما مسأله بر سر مشکلات و چالشها در حوزه اقتصاد، صنعت و... است که موجب میشود کتابها نتوانند به میانجی رشد و اعتلای فرهنگی در جامعه تبدیل شوند.
از این رو شلوغی نمایشگاه کتاب را باید حاصل مسیر توسعهای دانست که در چند دهه اخیر در آن حرکت کردهایم.