«جنگی که هرگز سیری ندارد!»
محمدمحسن فایضی
کارشناس مسائل فلسطین
افرایم گانور نویسنده مشهور اسرائیلی در یادداشتی نوشته است که یهودا آمیخای از شاعران برتر اسرائیل که سال 2000 فوت کرده است در شعری به نام «شعری برای شنبه شب» جملهای دارد که میگوید: «جنگی که هرگز سیری ندارد!»
افرایم گانور تأکید میکند: «او هرگز تصور نمیکرد که این پیشگویی(شعرش) محقق شود. یک سال و نیم پس از آغاز جنگ، همانطور که برای همه روشن است، دو هدف مهم بازگرداندن اسرا و نابودی حماس محقق نشده است.» پاسخ به این سؤال (که چرا جنگ ادامه دارد؟) از سوی کابینهای که انگیزه اصلی آن انتقامجویی است تا تصمیم عاقلانه، این جمله است: «آنچه را که نمیتوان با زور به دست آورد، با زور بیشتر به دست خواهد آمد.»
جمله جالبی است! آنچه را که نمیتوان با زور به دست آورد، با زور بیشتری به دست خواهد آمد! جملهای که در طول طوفانالاقصی بارها از سوی تحلیلگران و شخصیتهای اسرائیلی تکرار شده است. این همان ماهیت واقعی اسرائیل یا به تعبیر صحیحتر «صهیونیسم» است؛ ماهیتی که گمان میکند در مسیر رسیدن به آنچه حق یا نیاز خودش میداند، هیچ مرز و مانعی وجود ندارد.
این ماهیت در کنار روحیه سیریناپذیری استعماریاش، اسرائیل را تبدیل به هیولایی کرده که 18 ماه در غزه دست به اقداماتی زده که در قرن اخیر بیسابقه است.
صهیونیسم نماد استعمار ماندگار «Settler Colonialism» است؛ استعماری سیریناپذیر! هدف اصلی این نوع استعمار حذف فیزیکی ، هویتی و فرهنگی ساکنین بومی است و به تعبیری حذف هر هویتی که استعمارسیریناپذیر دیگر را علیه ملتی نپذیرد و بایستد.
از 7 اکتبر 2023 رژیم صهیونیستی خود را در درون یک بازی پایان ناپذیری میبیند که اگر نتواند شرایط و معادلات را به پیش از 7 اکتبر برگرداند و در ضمن آن، بازدارندگی 6 اکتبر را به گونهای بازیابی کند که دیگر 7 اکتبر تکرار نشود، خود را در خطر موجودیتی قرار داده است. تلآویو برای عبور از این بحران که نشانههای آن در شکاف و نزاعهای داخلی قابل رویت است، مسیری را در پیش گرفته که یهودا آمیخای در شعرش سروده بود: «جنگی که هرگز سیری ندارد!»
ماهیت رژیم صهیونیستی و ماهیت هویت انسان فلسطینی جبراً هیچ راهی جز تحقق نابودی اسرائیل و پیروزی مقاومت در نهایت نبرد بزرگ باقی نگذاشته است. لذا صهیونیسم برای رهایی از مرگ راهی جز ادامه نبرد و آتش ندارد. این سیریناپذیری در تقابل، تنش، جنگ و... برآمده از ماهیت و وضعیت کنونی اسرائیل بالاخص پس از 7 اکتبر است. این مسأله تنها شامل غزه نخواهد بود، بلکه رفتار اسرائیل با کرانه باختری، لبنان، سوریه و ایران یا هر بازیگری که بتواند نقشی در مسیر نابودی هویت نژادپرستی این رژیم داشته باشد، همین خواهد بود.
مسیر اسرائیل در منطقه بر یک منطق است؛ تشدید زور به امید رسیدن به آنچه دست نیافته است. در غزه سه دهه است به دنبال دستیابی به اهداف خودش و خاموش کردن هویت مقاومت مردمی است، اما هر بار با شدت زور بیشتر در دردسری جدیتر فرو میرود. رفتار تلآویو با تهران هم در همین پازل خواهد بود و راهی جز درک و آمادگی و فهم این نبرد مهم و جدی نیست.