رهبر کاتولیکهای جهان در سن ۸۸ سالگی درگذشت
مسیحیان در سوگ پاپ
علیرضا حجتی
روزنامهنگار
پاپ فرانسیس رهبر کاتولیکهای جهان که چندی پیش در بستر بیماری بود و به گفته واتیکان دوره بهبودی را میگذراند، روز گذشته در 88 سالگی و در اقامتگاه کازاسانتا مارتای واتیکان درگذشت.
کاردینال «کوین فارل»، مدیر امور مالی و اداری واتیکان در توئیتی با اعلام اینکه پاپ فرانسیس فوت کرده است، گفت: «برادران و خواهران عزیز، با اندوه عمیق باید درگذشت پدر مقدسمان فرانسیس را اعلام کنم. ساعت ۷:۳۵ صبح امروز، اسقف رم، فرانسیس، به خانه ابدی سفر کرد.»
پاپ فرانسیس، زاده ۱۷ دسامبر ۱۹۳۶، در آرژانتین با نام اصلی خورخه ماریو برگولیو در سال ۲۰۰۱ مقام کاردینالی را از پاپ ژان پل دوم دریافت کرد. برگولیو در سال ۲۰۱۳ به جای بندیکت شانزدهم به عنوان پاپ انتخاب شد و لقب فرانسیس را برای خود برگزید. وی اولین عضو فرقه یسوعی، اولین پاپ اهل قاره آمریکا و پس از گرگوری سوم، اولین پاپ غیراروپایی بود.
آخرین حضور پاپ فرانسیس به مناسبت عید پاک در ۲۰ آوریل ۲۰۲۵، با درخواستی جهانی برای صلح، خلع سلاح و آزادی زندانیان بود. پاپ در پیامش که در این مراسم قرائت شد، آتشبس در غزه، آزادی زندانیان و دسترسی بشردوستانه، صلح در اوکراین، قفقاز جنوبی و بالکان غربی، خلع سلاح و آزادی مذهبی در آفریقا، از جمله سودان، کنگو و آشتی در میانمار را خواستار شد.
در طول دوازده سال پاپیاش، فرانسیس عامل تغییر بود. او در سال ۲۰۱۳ پس از استعفای غیرمنتظره بندیکت شانزدهم – پاپ محافظهکار کاتولیک – واتیکانی آشفته را به ارث برد.
در مارس ۲۰۱۳، کلیسای کاتولیک در بحران بود. در سراسر جهان، کشورها با رسوایی ناشی از سوءاستفاده جنسی کشیشان کاتولیک مواجه بودند، در حالی که در رم، مقامات اروپایی مبارزه با پولشویی از واتیکان میخواستند تا در معاملات مالی خود شفافتر عمل کند. اعتبار اخلاقی کلیسا نابود شده بود و داراییهای مالیاش کاهش یافته بود. مسیحیت خود در حال افول سریع بود و سکولاریسم رو به افزایش.
در همان زمان، بهطور ناگهانی جایگاه بالای کلیسا خالی شد: فقط یک ماه پیشتر، در ۱۱ فوریه، پاپ بندیکت شانزدهم جهان را با استعفای داوطلبانهاش شوکه کرد؛ اولین بار از سال ۱۲۹۴ که یک پاپ رومی داوطلبانه کنارهگیری میکرد.
در حالی که ۱۱۵ کاردینال برای انتخاب پاپ جدید گرد هم آمده بودند، خورخه ماریو برگولیو، اسقف اعظم آرژانتینی، سخنرانی چهار دقیقهای ایراد کرد که به نظر میرسید مسیر را تغییر داد. او گفت پاپ بعدی باید کسی باشد که به کلیسای کاتولیک کمک کند تا «از خود بیرون آید و به پیرامونها برود، نهتنها از نظر جغرافیایی بلکه از نظر وجودی.»
فرانسیس در مارس ۲۰۱۳، پس از استعفای بندیکت- اولین پاپی که در نزدیک به شش قرن کنارهگیری کرد-انتخاب شد؛ کاردینالها بهدنبال اصلاحگری به دست مدیریتی قوی بودند، اما کمتر کسی پیشبینی میکرد که فرانسیس ۷۶ ساله، اسقف بوئنوس آیرس، شور اصلاحطلبی را با جذابیتی مردمی در هم آمیزد و در تلاش برای تطهیر و تحول کلیسا گام بردارد. او در اولین سخنانش از بالکن مشرف به میدان سنپیتر گفت: «بونا سرا»، یعنی «عصر بهخیر»، و با لحنی خودمانی یخ را شکست. او با شوخی درباره اینکه اهل آرژانتین است، گفت: «به نظر میرسد برادران کاردینالم برای پیدا کردن پاپ، تا سرزمینهای دوردست رفتهاند.»
پاپ غیره منتظره
برگولیو همان مرد بود، اولین پاپی که از جنوب جهانی آمده بود. ناظران دیرینه واتیکان بعدتر از اینکه مردی را برای رهبری نهادی مشهور به ثروت و قدرت برگزیدهاند، متعجب شدند؛ مردی که نام فرانسیس را برگزید، برگرفته از قدیس آسیزی، که به فروتنی و دلسوزی برای فقرا معروف بود.
او قوانین جدیدی وضع کرد تا رهبران مذهبی رده بالا از جمله اسقفها، در صورت ارتکاب سوءاستفاده جنسی یا پنهانکاری در قبال آن، پاسخگو باشند، هرچند شفافیت کامل یا الزامات گزارشدهی مدنی که بسیاری خواستار آن بودند را اعمال نکرد.
او رفتار و تصویری متفاوت از شهرتش در درون واتیکان به عنوان مدیری قاطع ارائه میداد؛ کسی که شفافیت بیشتری به امور مالی کلیسا آورد و بوروکراسی واتیکان را بازسازی کرد.
پایگاههای قدرت سنتی در ایتالیا از سبک رهبری عمداً غیرقابل پیشبینی او که بر حلقه کوچکی از مشاوران-اغلب یسوعی مانند خودش- و شهود شخصیاش تکیه داشت، ناراضی بودند.
کاتولیکهای محافظهکار او را به تضعیف تعالیم کلیسا متهم میکردند و دست از مخالفت با او برنمیداشتند. این نارضایتی گهگاه به شکل انفجارهای عمومی درمیآمد، گویی صحنهای از قرون وسطی، با صحبتهایی از جدایی و ارتداد.
اما فرانسیس همچنین بسیاری از لیبرالها را هم ناامید کرد، آنها که امیدوار بودند سیاستهای پیشروتری را اجرا کند. رویکرد باز او به بحث، به موضوعات تابو مانند تجرد کشیشان، عشای ربانی برای افراد مطلقه و دوباره ازدواجکرده و نقش بیشتر زنان در کلیسا، جان تازهای بخشید. هرچند دروازه گفتوگو را گشود، اما اغلب از تصمیمگیریهای اساسی خودداری میکرد.
استعفا میخواست اما پاپ شد
او بهسرعت سعی کرد کلیسا را از موضوعات تفرقهبرانگیز دور کند و تمرکز را به مشکلات جهانی مانند تغییرات اقلیمی، فقر و مهاجرت معطوف کند. اولین سفر پاپیاش از رم، به جزیره لامپدوسا در ایتالیا بود، جایی که مقصد هزاران مهاجر آفریقایی از مسیر مدیترانه شده بود.
او در سن ۳۶ سالگی به مقام رئیس ناحیه یسوعیان آرژانتین و اروگوئه رسید (۱۹۷۳ تا ۱۹۷۹). با وجود موفقیتهای زودهنگام، برگولیو به دلیل آنچه همقطارانش آن را سختگیری و سرسختی میدانستند، دشمنان زیادی پیدا کرد. مسألهای که خودش نیز بعدها به آن اذعان کرد. سبک او که در آن با الهیدانان و کشیشان دیگر درگیر میشد و کسانی را که با آنان اختلاف داشت کنار میگذاشت، موجب شد که فرقهاش بهدنبال رهبری جدیدی در رأس باشد.
پس از تبعید به کوردوبا، ۴۰۰ مایل دورتر از پایتخت آرژانتین، او سالها به سادگی به اعترافگیری، خدمت به فقرا، و مطالعه-از جمله تاریخ پاپها-پرداخت که درک او از اولویتهای یک کشیش را تغییر داد.
وقتی به ۷۵ سالگی، سن بازنشستگی معمول برای اسقفان، رسید، برگولیو مشتاق بود که پاپ بندیکت شانزدهم استعفای او را بپذیرد تا بتواند از مشکلات اداری کلیسا رهایی یابد و دوران بازنشستگیاش را در خدمت تماموقت به فقرا بگذراند. اما سپس بندیکت کاری کرد که هیچ پاپی در ۷۰۰ سال گذشته انجام نداده بود: کنارهگیری از پاپی. این اولین استعفای یک پاپ از زمان گرگوری دوازدهم در سال ۱۴۱۵ بود. کاردینال برگولیو برای شرکت در انتخاب پاپ جدید به رم رفت و هرگز بازنگشت.
حامی مهاجران
پاپ در آنجا از «جهانی شدن بیتفاوتی» نسبت به رنج مهاجران ابراز تأسف کرد و مهاجرت را بهطور مؤثر به یکی از ارکان پاپی خود تبدیل کرد؛ موضوعی که بارها او را در تقابل سیاسی با کسانی چون رئیس جمهوری وقت آمریکا دونالد ترامپ، سیاستمدار ایتالیایی ماتئو سالوینی، و نخستوزیر مجارستان ویکتور اوربان قرار داد.
در سال ۲۰۱۵، او اولین پاپی شد که سندی جامع درباره تهدیدهای تغییرات اقلیمی منتشر کرد و آن را «یکی از چالشهای اصلی پیش روی بشریت» خواند. این سند نزدیک به ۲۰۰ صفحهای انتقادی تند از سرمایهداری افسارگسیخته ارائه داد که به گفته او، سیاره را ویران کرده و فقیران جهان را تهدید میکند.
در حالی که پیشینیان بلافصلش-پاپ آلمانی بندیکت شانزدهم و پاپ لهستانی ژان پل دوم- تمرکز اصلیشان بر چالشهای سیاسی و اقتصادی اروپا در دوران پساکمونیسم و پسامسیحیت بود، فرانسیس تمرکز خود را به جهان اسلام معطوف کرد، با تأکید بر آنچه «فرهنگ دیدار» مینامید.
در سال ۲۰۱۹، طی سفری به ابوظبی در امارات متحده عربی، در آنجا با شیخ احمدالطیب، امام اعظم مسجد الازهر مصر، سند مهمی درباره برادری انسانی امضا کرد که اعلام میکرد مردم با ادیان مختلف میتوانند و باید در کنار یکدیگر در صلح زندگی کنند. در سال ۲۰۲۱، در اوج همهگیری کووید-۱۹، او اولین پاپی شد که به عراق سفر کرد و با آیتالله العظمی علی سیستانی، یکی از برجستهترین روحانیان شیعه جهان دیدار کرد. فرانسیس گفت: «خصومت، افراطگرایی و خشونت از دل دین زاده نمیشوند: آنها خیانت به دیناند. ما مؤمنان نمیتوانیم وقتی تروریسم از دین سوءاستفاده میکند، سکوت کنیم. بلکه فراخوانده شدهایم که بهوضوح تمام ابهامها را از میان برداریم.»
پس از مرگ بندیکت و پایان وضعیت بیسابقه دو پاپ زنده، برخی از حامیان فرانسیس انتظار داشتند او با آزادی بیشتری عمل کند. اما در واقع، ماندگارترین میراث فرانسیس ممکن است دگرگونی صفوف روحانیت و بازآرایی شورای کاردینالها باشد؛ شورایی که زمانی تحت سلطه محافظهکارانی بود که توسط بندیکت و ژان پل دوم منصوب شده بودند.
او در میانجیگری برای آشتی میان ایالات متحده و کوبا نقش داشت و دیپلماتهای واتیکان در توافق صلحی که به جنگ داخلی چند دههای در کلمبیا پایان داد، سهیم بودند. در اوج بحران مهاجرت اروپا در سال ۲۰۱۵، او آن را مسألهای اخلاقی خواند و بیوقفه از کسانی که برای رسیدن به اروپا جان خود را به خطر میانداختند، حمایت کرد.
مسیر ناتمام فرانسیس
در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا، فرانسیس گفت دونالد ترامپ «مسیحی نیست» چون ترجیح میدهد دیوار بسازد تا پل. ترامپ در پاسخ گفت: «برای یک رهبر مذهبی که ایمان یک فرد را زیر سؤال ببرد، شرمآور است. من به اینکه یک مسیحیام افتخار میکنم.»
او از حقوق دینی اقلیتهای غیرمسیحی نیز دفاع کرد، از جمله روهینگیاییها در بنگلادش و میانمار و ایزدیها در عراق.
پاپ فرانسیس، موضعگیریهای متعددی درباره جنگ غزه داشت. او در کتابش نوشت: «آنچه در غزه رخ میدهد، ویژگیهای نسلکشی را دارد.»
او 22 دسامبر 2024 پس از حملات اسرائیل به غزه گفت: «دیروز، کودکان غزه بمباران شدند… این وحشیانه است. این جنگ نیست. خواستم این را بگویم چون دل را به درد میآورد.»
در چین، او در سال ۲۰۱۸ توافقی موقت با دولت امضا کرد تا به نزاع چند دههای بر سر حق انتصاب اسقفها پایان دهد. او برای اولینبار به رسمیت شناختن رسمی اختیار پاپ بر کاتولیکهای چین را بهدست آورد، اما در مقابل، مشروعیت هفت اسقف منصوب دولت را که پیشتر تکفیر شده بودند، پذیرفت.
اکنون که کاردینالها بار دیگر گرد هم میآیند تا رهبر بعدی ۱.۳ میلیارد کاتولیک جهان را انتخاب کنند، وظیفه عظیمی که فرانسیس بر عهده گرفت، در این مسیر ناتمام باقی مانده است. اینک بر عهده آنان است که تصمیم بگیرند آیا میخواهند راه نوآورانه او را ادامه دهند یا مسیری کاملاً جدید در پیش گیرند.
منبع: Foreign Policy
The New York Times