به بهانه یازدهمین سالمرگ سعدیافشار
سیاه سپیدرو
سیام فروردین ماه سالروز درگذشت سعدی افشار بود. آخرین بازمانده از نسل طلایی سیاهبازان که به قول برخی بزرگان تئاتر، به هنرمندان بزرگ جهان نشان داد که تئاتر ایران زمین زنده است. او حتی محمود دولتآبادی را مجذوب خود ساخت و منبعی بود برای بهرام بیضایی تا پژوهشهایش را در زمینه سیاهبازی تکمیل کند و هم با هنرش، پیتر بروک، هنرمند سرشناس تئاتر جهان را که در دهه ۵۰ به ایران آمد و شد داشت، شیفته کرد. نامش «سعدالله رحمتخواه» معروف به «سعدی افشار» بود که شاید گزافه نباشد او را سرشناسترین و چه بسا میراثدار «نمایشهای روحوضی» ایران بدانیم. سعدیافشار در واقع بازمانده بازیگران نسل سیاهباز در نمایشهای روحوضی در ایران بود و برای اولینبار در سال ۱۳۳۰ روی صحنه رفته بود. در ایران بیشتر مردم آقای افشار را با بازی در نقش سیاه در نمایشهای سیاهبازی میشناسند. آقای سعدیافشار متولد ۱۳۱۳ بود و تا ششم ابتدایی درس خوانده بود. او با گرفتن نقشی کوچک در تئاتری از اسماعیل مهرتاش وارد تئاتر حرفهای شد و با چندین سیاهباز معروف تئاترهای لالهزار از جمله مهدی مصری، حسین یوسفی، ذبیحالله ماهری و رضا عربزاده همکاری داشت. سعدی افشار با پایهگذاری یک گروه تئاتری، مدتها در سالن تئاتر نصر به هنرنمایی پرداخت.
عالیجناب سیاه
اگر علاقهمند به شناخت بیشتری از سعدیافشار و هنر سیاه بازی باشید کتاب «عالیجناب سیاه» میتواند به شما کمک کند. این کتاب که به بیان «زندگی و خاطرات سعدی افشار» میپردازد، در ۱۳۶ صفحه توسط خانم «لاله عالم» به نگارش درآمده و نشر «پوینده» آن را چاپ کرده است، که مقدمه آن را «دکتر قطبالدین صادقی» نوشته است. به اعتقاد او: «سعدی افشار در تاریخچه نمایش روحوضی معاصر ایران یک استثناست. او چهرهای جذاب، خلاق، هوشمند و بسیار مردمی است که خلاقیتهای پنجاه سال اخیر نمایش روحوضی بدون حضور و کار و نام او معنا ندارد.» زندهیاد «مرتضی احمدی» هم در وصف شرح حال سعدی افشار گفته بود: «سعدیافشار پدیده هنر تخت حوضی است. دریغا که این زبده هنرمند مردمی در غوغا و هیاهوی بیهنران به کنجی گریخته، بستهلب مانده و در نداری و تنگدستی تنهای تنهاست.» یادش گرامی.