قدردانی فرمانده فراجا از رئیسجمهوری
سردار رادان: پویش «نه به تصادف» حرکتی به سمت توسعه پایدار و حفظ سرمایه های انسانی و اجتماعی بود
وفاق در کاهش تصادفات رانندگی در جادههای کشور هم توفیق نسبی داشت. این امر از پیام فرماندهی کل فراجا به رئیسجمهوری فهمیده میشود. به گزارش ایرنا، سردار احمدرضا رادان در پیامی به مسعود پزشکیان از وی بابت حمایت از پویش ملی «نه به تصادف» قدردانی و تشکر کرد. فرماندهی کل فراجا در این نامه، پویش «نه به تصادف» را سرآغازی برای یک «وفاق» در جهت فائق آمدن بر موضوع تصادفات رانندگی، به عنوان یک خواست جمعی و مردمی عنوان کرد.
سردار رادان نوشت: «این پویش (نه به تصادف) سرآغازی بر ایجاد یک وفاق همه جانبه نشان دهنده عزم دولت در راستای فعالسازی ظرفیتهای کشور و بهرهمندی از مشارکت فعالانه بخشهای مسئول در کنار خواست جمعی و اراده مردم برای فائق آمدن بر چالش تصادفات رانندگی و نتایج زیان بار آن و حرکت به سمت توسعه پایدار و حفظ سرمایههای انسانی و اجتماعی بود که با رهبریهای ارزشمند دولت بویژه معاون اول، وزیر کشور، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در گستره جمهوری اسلامی ایران فراگیر و علاوه بر ارتقای سرمایههای اجتماعی، احساس امنیت و جلب مشارکت و اعتماد عمومی، ارتقای ایمنی سفرهای هموطنان و کیفیت ارائه خدمات سفر را به دنبال داشت.»
ممکن است در نگاه اول ارتباط کاهش تصادفات رانندگی با وفاق، امری عجیب، یک نتیجهگیری پر از اغراق یا یک سخن تبلیغاتی به نفع دولت به نظر برسد. اما بسته به اینکه «سیاست» و «امر سیاسی» را چطور تعریف کنیم، این گزاره که «وفاق در کاهش تصادفات رانندگی در جادههای کشور هم توفیق نسبی داشت» هم معنادار میشود.
شاید به نظر برسد پیام سردار رادان یا اساساً پویش «نه به تصادف» امری اجتماعی و فرهنگی است و اصلاً به سیاست ارتباطی ندارد. اما همچنان که «اسلاونکا دراکولیچ» نویسنده اهل کرواسی عنوان کرد؛ «هر امر پیش پا افتاده، امر سیاسی است.» «آدریان لفتویچ» هم در کتاب «دولتهای توسعه گرا»، «توسعه» و «رشد اقتصادی» را امر سیاسی دانست و نشان داد که کلید توسعه یافتگی یا نیافتگی هر ملتی را باید در حوزه سیاست آن جستو جو کرد. بنا بر این ملاحظات، مسأله رانندگی و تلاش برای کاهش تصادفات، فراتر از مسألهای ترافیکی، جادهای یا فرهنگی و اجتماعی، یک امر سیاسی است. البته اگر سیاست را همچون دراکولیچ یا لفت ویچ تعریف کنیم؛ یعنی سیاست به مثابه نوعی گفتوگو و ارتباط میان کنشگران، نیروها و نهادهای هر جامعه برای حل مسائل مبتلابه همان جامعه و نه سیاست به معنای رقابت و درگیری جناحها برای کسب قدرت. از این منظر است که میتوان پویش «نه به تصادف» را امری سیاسی درنظر گرفت.
ارتباط وفاق و کاهش تصادفات
پس از اشاره به ارتباط وفاق با کاهش تصادفات رانندگی در نوروز که به تأیید فرماندهی کل فراجا رسید، حال میتوان پرسید این ارتباط چگونه است؟ مفهوم «وفاق» بیانگر ارتباطی چندگانه است؛ ارتباط دوسویه دولت و حاکمیت با مردم براساس اصل اعتماد و ارتباط اجزای حاکمیت برپایه اصل همکاری. از 25 اسفندماه 1403 تا 15 فروردین ماه امسال ۱۰۱ هزار و ۶۴۳ فقره تصادف ثبت شد و در این تصادفات ۸۸۰ ایرانی جان خود را از دست دادند. نکته این است که به رغم افزایش 3درصدی مسافرتهای نوروزی، تلفات ناشی از تصادفات در این مدت 8 درصد کاهش داشت. این میزان کاهش پایینتر از حد انتظار است، اما جلوگیری از فوت هر یک ایرانی، یک دستاورد ملی است که این بار با پویش «نه به تصادف» رخ داد. این آمارها و موفقیتی که مورد توجه سردار رادان قرار گرفت، ناشی از این است که در این کارزار ملی، ابتدا خود مردم به کنش فراخوانده شدند. دعوت به کنشگری مردم در پویش «نه به تصادف» به معنای تعریف یک منفعت مشترک میان مردم و اجزای حاکمیت بود. با اینکه تعیین این منفعت مشترک و تعریف زمینه برای کنش مردم، ناشی از یک ارتباط دوسویه میان حاکمیت و ملت است و در هر ارتباطی از این دست «سیاست» به وجود میآید و معنا مییابد. ضلع دیگر این وفاق، همراهی، هماهنگی و همکاری دستگاههای مختلف بود. به گفته سردار رادان این موفقیت، «با رهبری دولت بویژه معاون اول، وزیر کشور و وزیر بهداشت در گستره جمهوری اسلامی ایران» کسب شد که «علاوه بر ارتقای سرمایههای اجتماعی، احساس امنیت و جلب مشارکت و اعتماد عمومی، ارتقای ایمنی سفرهای هموطنان و کیفیت ارائه خدمات سفر را به دنبال داشت.»
به این ترتیب، کاهش مرگ ناشی از تصادفات جادهای در نوروز امسال که با پویش «نه به تصادف» رقم خورد، میتواند محک و تجربهای باشد برای اینکه چگونه تعریف زمین بازی مشترک و تعریف منافع مشترک، به گونهای که آن زمین و آن منفعت، مورد اجماع همه کنشگران و بازیگران باشد، میتواند به یک توفیق ملی منجر شود. به دیگر سخن، همانطور که در ادبیات جدید توسعه آمده است، مردم بازیگران خوبی برای تأمین منافع شخصی و منافع ملی هستند؛ اگر دولتها و حاکمیتها در رویکرد بیطرفانه، زمین یک بازی عادلانه با رویکرد برد-برد را برای آنان فراهم کنند. این وظیفه ثابت همه دولتهاست.