کارشناسان و صاحبنظران با «ایران» طرح کردند

همگـرایی امروز؛ سرمـایه فـردا

رضوانه رضایی‌پور – الهام یوسفی
روزنامه‌نگار

دور اول مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا دیروز به پایان رسید. به گفته وزیر امورخارجه کشورمان مذاکرات شنبه هفته آینده از سر گرفته می‌شود. فراتر از رفت‌وآمدهای طرف‌های ایرانی و آمریکایی به عمان، فعل و انفعال دیگری درون کشور رخ داده که حائز اهمیت است؛ یعنی یک اجماع کلی و سراسری درباره مذاکره. این اجماع دارای شئون حمایت از تیم مذاکره‌کننده، پذیرش نفس مذاکره به معنای امر ملی، خودداری از جدل سیاسی و ایجاد دوقطبی حول مسأله مذاکره و مانند آن است. این اجماع، به هر دلیلی که حادث شده باشد، تجربه‌ای سترگ و مهم برای جامعه ایران است، تجربه‌ای که می‌تواند در حل سایر مسائل ملی در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی کارکرد داشته باشد. این کارکرد و ضرورت وجود چنین اجماعی در آینده ایران، مسأله‌ای است که کارشناسان و صاحبنظران با «ایران» در میان گذاشتند.

 

همگرایی ملی در حمایت از تیم مذاکره‌کننده

علیرضا خجسته پور
قائم مقام جامعه اسلامی مهندسین

در مقطع کنونی که گفت‌وگوهای حساس و راهبردی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در جریان است، شکل‌گیری اجماعی کم‌سابقه میان جریان‌های سیاسی کشور و قوای سه‌گانه، نشانه‌ای روشن از بلوغ سیاسی و درک مشترک از اهمیت مقطع پیش‌رو است. در این دوره آنچه به وضوح مشهود است، همدلی و حمایت همه‌جانبه جریان‌های مختلف از تیم مذاکره‌کننده کشور است که با اتکا به منافع ملی، بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت، مسئولیت سنگینی را بر عهده گرفته‌اند.
این همگرایی سیاسی و نهادی، در شرایطی شکل گرفت که ایران همچنان با چالش‌های ناشی از تحریم‌های یک‌جانبه و فشارهای ناعادلانه بین‌المللی مواجه است. اجماع موجود میان دولت، مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه، نشانگر آن است که نخبگان و مسئولان کشور به این باور رسیده‌اند که حمایت از تیم مذاکره‌کننده، نه صرفاً یک ضرورت سیاسی، بلکه یک الزام راهبردی برای تقویت موقعیت ایران در عرصه بین‌المللی است. رهبر معظم انقلاب نیز در سخنان خود همواره بر لزوم انسجام داخلی و وحدت در برابر جبهه دشمن تأکید کرده‌اند. اکنون نیز این رهنمود به‌درستی در سطوح مختلف حاکمیت و در میان نخبگان سیاسی مورد توجه قرار گرفته و به پشتوانه‌ای ارزشمند برای دیپلماسی کشور تبدیل شده است. بی‌تردید تداوم این انسجام و پرهیز از اختلاف‌افکنی‌های غیرسازنده، نقش مؤثری در موفقیت مذاکرات و صیانت از منافع مردم ایران خواهد داشت. امروز بیش از هر زمان دیگر، کشور نیازمند وحدت کلمه و اعتماد به ظرفیت‌های ملی خود است. امیدواریم تیم مذاکره کننده نیز براساس همین پشتوانه ارزشمند و با درنظر گرفتن منافع ملی و مصالح کشور، نسبت به احقاق حق ایران و اثبات منطق جمهوری اسلامی ایران در دفاع از دستاوردهای خود موفق باشد.

 

 پیامی که باید از ایران مخابره شود

محمدجواد حق شناس
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی

گفت‌وگوی ایران و آمریکا در عمان، گامی تأثیرگذار و مثبت است. دو طرف به جمع‌بندی رسیده‌اند که می‌توان بدون حضور دیگر قدرت‌ها گفت‌و‌گو کرد؛ هرچند غیرمستقیم. در گذشته ایران و آمریکا مذاکرات غیرعلنی درباره عراق و افغانستان داشتند، اما موضوع مذاکرات اخیر مستقیماً به دوطرف مربوط می‌شود. این امر اجازه می‌دهد بدون دخالت طرف‌های دیگر، رفتارها بررسی شود. لذا نباید نسبت به شرایط جدید بی‌توجه بود و باید مراقب موانعی بود که در این سال‌ها مانع ایجاد چنین زمینه‌ای شده‌اند. به طور مشخص رژیم اسرائیل که درگیر تجاوز به منطقه است، تلاش خواهد کرد مذاکرات را به شکست بکشاند. در ایران و آمریکا نیز جریان‌هایی هستند که مخالف روش جدید دو کشور هستند. در آمریکا، لابی اسرائیل و جریان‌های مخالف جمهوری اسلامی از روند جدید ناخشنودند. در ایران جریان‌هایی، احتمالاً نسبت به شکست مذاکرات بی‌نظر نباشند. به رغم همه اینها وضعیت امروز متفاوت از گذشته است. به عنوان مثال مذاکره‌کننده ایرانی با اختیارات کامل به عمان رفته که نشان‌دهنده حمایت کامل نظام است. این مذاکرات دیگر صرفاً خواست یک جریان سیاسی نیست، بلکه برآمده از تصمیم کلان نظام برای پیشبرد منافع ملی است. بنابراین نباید اجازه دهیم مخالفان داخلی و خارجی، از سر افراط‌گرایی یا دلایل دیگر آن را مختل کنند. فضای رسانه‌ای کشور باید هوشمندانه عمل کند تا مذاکرات در فضایی آرام پیش برود. از ایران تنها باید این پیام را منتقل کنیم که گروه مذاکره‌کننده ایرانی از پشتیبانی تمام عیار برخوردار است. به طرف مقابل نیز نشان دهیم در ایران، با وجود اختلاف‌نظرهای داخلی، وقتی پای منافع ملی در میان باشد، صدایی واحد شنیده می‌شود.

 

تجربه جدید برای ایران و آمریکا

عباس آخوندی
استاد دانشگاه

در برخی مقاطع تاریخی رخدادها ایجاب می‌کنند در عرصه سیاست و دیپلماسی با فرصت‌شناسی عمل کنیم. اکنون زمان مناسبی برای مدیریت منازعه میان ایالات متحده و ایران است. این دو کشور به عنوان دو عضو سازمان ملل متحد، یکدیگر را به رسمیت می‌شناسند، اما ۴۶ سال است که روابط میان آنها در وضعیت تنازع قرار دارد. به باور من پس از گذشت بیش از چهار دهه اکنون زمان آن فرا رسیده‌ است تا این منازعه مدیریت شود. ایالات متحده دریافته که تهدیدات و اقدامات مختلفی که تاکنون علیه ایران به کار گرفته، آسیب وجودی به جمهوری اسلامی وارد نکرده و ایران توانسته‌ است به حرکت خود ادامه دهد. ایران هم به برآورد هزینه و فایده دست زده است. نکته این است که، فراتر از ایران و ایالات متحده، در مقطع کنونی جهان تمایلی به جنگ ندارد و از هر دو طرف می‌خواهد این منازعات را پایان دهند. این موقعیتی را فراهم آورده است که احتمال موفقیت مذاکرات را افزایش می‌دهد. اگر وضعیت کنونی را با زمان مذاکرات برجام مقایسه کنیم، درمی‌یابیم که در آن زمان، برخی کشورهای منطقه تمام تلاش را خود بکار می‌گرفتند تا مانع توافق شوند و از موفقیت برجام جلوگیری کنند. اما اکنون هیچ کشوری در منطقه تمایل ندارد این دو کشور به توافق نرسند. حتی امارات متحده عربی که شریک رژیم اسرائیل محسوب می‌شود و همچنین، عربستان سعودی، تمایل دارند ایران و آمریکا به توافق دست یابند. این امر نشان‌دهنده آن است که کشورهای منطقه منافع خود را در پایان یا دست‌کم در مدیریت منازعات میان ایران و ایالات متحده می‌بینند.
روسیه نیز که در گذشته رفتار آن در قبال مذاکرات ایران و ایالات متحده با تردید همراه بود، اکنون به دلیل درگیری‌ در اوکراین نمی‌تواند مانعی در این مسیر ایجاد کند و چه‌بسا بتواند نقشی مؤثر در تسهیل مذاکرات ایفا نماید. چین هم به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی با توجه به منافع خود در امنیت زنجیره تولید جهانی و اهمیت منطقه از منظر تأمین انرژی، بازار مصرف و نقش آن در فرآیند حمل‌ونقل جهانی، به امنیت منطقه اهمیت می‌دهد و خواستار موفقیت این مذاکرات است. اتحادیه اروپا نیز با وجود ناخرسندی از ایران، به نظر نمی‌رسد تمایلی به تداوم درگیری‌ها در منطقه داشته ‌باشد. در واقع ما در برهه‌ای از زمان قرار داریم که همه قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی، هم‌رأی هستند که منازعه میان آمریکا و ایران مدیریت شود و به سرانجام برسد. از سوی دیگر اگر به خواسته‌های آمریکا نگاه کنیم، خواسته‌های کنونی این کشور به هیچ وجه قابل مقایسه با خواسته‌هایی نیست که پمپئو در دوره گذشته مطرح می‌کرد. اکنون تمرکز صرفاً بر دستیابی به توافقی در حوزه هسته‌ای است، نه شرایط پیچیده و گسترده‌ای که در گذشته مطرح می‌شد. بنابراین ما در یک مقطع تاریخی ویژه قرار داریم که باید از این فرصت به خوبی استفاده کنیم. البته این به معنای خوش‌باوری نیست. مذاکراتی با این سطح از پیچیدگی، پس از ۴۶ سال منازعه، قطعاً دشواری‌های بسیاری خواهد داشت. مذاکرات کوتاه‌مدت نخواهد بود و به دلیل حساسیت موضوع و سابقه طولانی آن زمان‌بر خواهد بود. همچنین مذاکره با آمریکا به دلیل پیچیدگی‌ها و مزمن بودن بحث‌ها، قاعدتاً نیازمند فرآیندی طولانی است.
علاوه بر این باید به بازیگرانی که مخالف این مذاکرات هستند نیز توجه کنیم. در سطح جهانی، رژیم اسرائیل به هیچ‌وجه از موفقیت این مذاکرات نفعی نمی‌برد و تلاش خود را برای ایجاد مانع به کار خواهد گرفت. در داخل ایالات متحده نیز لابی اسرائیل اقدامات منفی خود را ادامه خواهد داد. در ایران نیز برخی گروه‌ها که منافع‌شان در تداوم وضعیت فعلی است، با موفقیت این مذاکرات مخالف هستند. با این حال در نگاه کلی به موضوع شرایط برای مذاکره فراهم است و باید از اجماع جهانی و داخلی بهره‌برداری کرد.
نکته دیگری که از اهمیت برخوردار است، سطح انتظارات ما از این مذاکرات است. آیا انتظار ما دستیابی به یک توافق همه‌جانبه است و گشوده‌شدن امکان سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران در کوتاه مدت؟ چنین چیزی محقق نخواهد شد. سرمایه ترسو است و زمانی انجام می‌شود که ریسک کشور در کمترین سطح خود باشد. در وضعیت فعلی، ریسک سرمایه‌گذاری در ایران از منظر مؤسسات ارزیابی کننده بسیار بالا است. بنابراین، بیهوده نباید انتظارات غیرقابل تحقق را طرح کرد. به نظر من در این مرحله هدف ما باید صرفاً مدیریت منازعه باشد. مسائل مربوط به سرمایه‌گذاری، توسعه روابط اقتصادی یا سایر موضوعات باید به مراحل بعدی موکول شود. در حال حاضر تمرکز اصلی باید بر رفع تحریم‌ها و امکان تجارت و مبادله مالی ایران باشد. در تعیین سطح انتظارات از مذاکرات باید بسیار دقیق عمل کنیم. نه در جامعه خودمان انتظارات غیرواقعی ایجاد کنیم و نه مذاکرات را بیش از حد دشوار سازیم. از این‌رو لازم است با دقت و حساسیت در این مسیر گام برداریم.

 

 اجماع ملی درباره مذاکره؛ تجربه‌ای برای آینده

غلامرضا ظریفیان
تحلیلگر مسائل سیاسی

چالش‌هایی که کشور با آنها روبه‌روست، همچون ناترازی‌ها یا شکاف‌های اجتماعی به نقطه‌ای رسیده‌اند که ضرورت اتخاذ راه‌حل اساسی را دوچندان کرده است. در حالی که بخشی از این مشکلات ریشه در عوامل داخلی چون ضعف مدیریت، استفاده نادرست از منابع موجود و ناکارآمدی سیاست‌گذاری‌ها دارد، بخشی دیگر نیز به تحریم‌های بین‌المللی و محدودیت‌های ناشی از آن بازمی‌گردد. یکی از راهکارهای کلیدی برای کاهش این مشکلات، گفت‌و‌گوی جدی با جهان، کشورهای غربی همچون کشورها و قدرت‌های شرقی است. البته این مذاکرات باید بر پایه منافع ملی و مصلحت کشور صورت گیرد. در عین حال نباید تصور کرد که همه مشکلات کشور صرفاً با روابط خارجی حل می‌شوند. توجه به اصلاحات داخلی نیز به همان اندازه اهمیت دارد.
شکل‌گیری اجماع ملی برای حل این مسائل، چه در حوزه داخلی و چه در عرصه بین‌المللی، یک نقطه امید است که باید از آن مراقبت کرد. همچنین، با بهره‌گیری از این همگرایی می‌توان موانع سرمایه‌گذاری خارجی را کاهش داد و راه را برای توسعه پایدار هموار ساخت. استفاده هوشمندانه از این فرصت می‌تواند شکاف‌های موجود را کاهش داده و مسیر آینده کشور را در مناسبات داخلی و بین‌المللی روشن‌تر سازد.

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • زیست بوم
  • گزارش
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و سیزده
 - شماره هشت هزار و هفتصد و سیزده - ۲۴ فروردین ۱۴۰۴