علی ربیعی در نشست روابط فرهنگی ایران و اتریش مطرح کرد

نهادهای مدنی راهگشای صلح جهانی

دستیار اجتماعی رئیس‌جمهوری با اشاره به اینکه پس از جنگ‌های جهانی، با وجود سازمان ملل و نهادهای بین‌دولتی، تصور می‌شد فاشیسم و جریان‌های شبیه به آن امکان بروز نخواهند یافت، اظهارکرد:«اما اکنون ما شاهد نوعی بازگشت اقتدارگرایی استثناگرا در همین روزهای اخیر هستیم.»
علی ربیعی این سخنان را که به بازگشت دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری آمریکا و پیگیری سیاست‌های وی اشاره دارد، در نشست بزرگداشت تاریخچه روابط فرهنگی و دیپلماتیک ایران و اتریش با نگاهی بر آثار ایران‌شناسان اتریشی که در اندیشکده دیپلماسی ملل برگزار شد، عنوان کرد. همچنین این نشست با همکاری سفارت اتریش در ایران و به میزبانی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار شد.
به گزارش «ایران»، علی ربیعی در ابتدای سخنان خود در اظهاراتی که ناظر به برگزارکنندگان این نشست بود، گفت: «نهادهای مدنی و انجمن‌های علمی ظرفیت‌های بسیاری برای حل مسائل کشور و حتی دیپلماسی‌های پایدار با هم را دارا هستند.» وی اضافه کرد:«انتخاب کشور اتریش به عنوان کشوری صلح‌جو و با فرهنگی کهن و رابطه خوب با ایران، حسن سلیقه این نشست بوده است.»
دستیار اجتماعی رئیس‌جمهوری با بیان اینکه حال و روز این روزهای جهان نشان از خط بطلان بر خوشبینی‌های تاریخی در دهه‌های اخیر است، خط بطلان بر این خوشبینی‌ها را این‌طور بیان کرد:«گویی جهان باز هم به یک بی‌نظمی بازگشته و شاهد رفتارهای خشن و غیرقابل کنترل دولت‌های استثمارگراست.»
به گفته ربیعی، پایان تاریخ ادعا شده با لیبرالیسم رنگ و لعاب خورده با دموکراسی، آزادی و نظم بر پایه حقوق برابر، در سال‌های اخیر بیش از گذشته لطمه خورده است.
ربیعی تأکید کرد:«گاهی نه به عنوان یک سیاستمدار بلکه کسی که ذهن‌مشغولی سعادت جوامع جهان سوم و در حال توسعه را داشته، می‌اندیشم که همه اینها افسانه‌ای بیش نیست.»

بازگشت اقتدارگرایی استثناگرا
ربیعی اضافه کرد:«پس از جنگ‌های جهانی، با وجود سازمان ملل و نهادهای بین‌دولتی، تصور می‌شد فاشیسم و جریان‌های شبیه به آن امکان بروز نخواهند یافت، اما ما شاهد نوعی بازگشت اقتدارگرایی استثناگرا در همین روزهای اخیر هستیم.»
وی در تشریح بازگشت اقتدارگرایی استثناگرا اضافه کرد:«تصور بر این بود که رژیم‌های جهانی نظیر سازمان تجارت جهانی و سایر رژیم‌ها، نظم‌هایی را در جهان سامان می‌دهند. در وضعیت امروز شاهد کاسته شدن خاصیت و کارکرد حتی سازمان‌های بین‌المللی هستیم.»
دستیار اجتماعی رئیس‌جمهوری به حوادث منطقه اشاره کرد و افزود:«اتفاقات رخ داده در غزه نشان داد چقدر نظام‌های دموکرات جهانی غیراخلاقی و منفعت‌جو هستند.»
علی ربیعی با بیان اینکه نوعی ناسیونالیسم خودبین را شاهد بودیم، ادامه داد:«حتی در مورد اوکراین و روسیه فارغ از دلایل شکل‌گیری، سوگیری‌ها و موضع‌گیری‌های اخیر رئیس‌جمهوری آمریکا را نشان از خط بطلان کشیدن بر جهانی باثبات و متکی بر حقوق ملت‌ها می‌دانم.»

جهان نیازمند مراودات مدنی جوامع مختلف
وی اضافه کرد:«پس از شرایطی که تصویر کردم و بخشی از این شرایط را در قالب گزاره‌ها مطرح کردم، معتقدم با وجود شبکه‌های اجتماعی گسترده، نیازمند نوعی بازگشت دیپلماسی مردم با مردم، برای گفت‌و‌گو و مراودات مدنی بین جوامع مختلف هستیم.»
 دستیار اجتماعی رئیس‌جمهوری ادامه داد:«نهادهای مدنی برخاسته از جوامع و شکل‌گیری روابط بین آنها می‌تواند روزنه‌هایی امیدبخش خلق کند. نمی‌گویم معجزه‌ای در روابط نابرابر جهان خلق خواهد کرد، اما می‌تواند در شکل‌گیری افکارعمومی در مصائب و رنج‌های مشترک جهان نگاه مشترک به وجود بیاورد.»
ربیعی گفت:«در ماجرای غزه باز هم دانشگاهیان بودند که در کشورهای اروپایی و آمریکا صدایی متفاوت از صاحبان قدرت را بلند کردند.»
وی با بیان اینکه بر اساس همین نگاه، ایران و اروپا هم نیازمند بازشناسی جدیدی از همدیگر در دوره جدید هستند، ادامه داد: «اروپا بخشی از اوراسیا بوده و اروپایی‌ها با همه فرازو‌نشیب‌های تاریخی، در دوره جدید بر اساس برخی هنجارها متحد ماندند. البته متأسفم که برخی از کشورهای اروپایی بدون نگاه به هنجارهای اروپایی‌ساز، با ناسیونالیسم استثمارگرای آمریکایی که معتقد است اول هر چیزی آمریکاست و آمریکا یکه و تنها تعیین‌کننده جهان است، همراهی کردند.»
دستیار اجتماعی رئیس‌جمهوری با اشاره به اینکه اروپا می‌تواند نقش خود را با توجه به هنجارهایی که بر اساس آن ایجاد شده ایفا کند، گفت:«معتقدم ما هم در ایران امروز بیش از گذشته باید به نهادهای مدنی و ارزش‌های آن واقف باشیم.»
وی گفت:«متأسفانه یک نگاه سنتی در ایران وجود دارد که نهادهای مدنی مدرن را نمی‌پسندد و این نهادها را همواره پایگاهی برای دشمنان ایران تصور می‌کند، در صورتی که معتقدم نهادهای مدنی به عنوان ظرفیت‌های اجتماعی ایران امروز می‌توانند هم در داخل ایران راهگشا باشند و هم با یک دیپلماسی بین نهادهای مدنی، پایه‌هایی از دیپلماسی مدنی را استوار کنند.»
دستیار اجتماعی رئیس‌جمهوری تصریح کرد که پایداری این نهادهای مدنی در مراودات‌شان است که اتفاقاً در تاریخ اثربخش‌تر خواهد بود.
وی گفت:«معتقدم با ارتباطات مردم با مردم، از طریق نهادهای مدنی و تبادل اندیشه و فکر و شناخت از یکدیگر، پایداری به قدمت تاریخی را ایجاد خواهد کرد. با اینکه سازگاری بین علت‌ها را دوام و قوام بیشتری خواهد بخشید.»
دستیار اجتماعی رئیس‌جمهوری با بیان اینکه تولیدات فرهنگی ملت‌ها همواره قوام‌دهنده جامعه جهانی مشترک بوده است، اظهار کرد:«وقتی به پدیده انسان‌هایی که جهانی می‌اندیشند نگاه می‌کنیم، افرادی را می‌بینیم که با اندیشه‌ها و تهدیدات فرهنگی جهان آمیخته شده‌اند که در جوامع مختلف دارای چنین خصوصیتی هستند.»
وی با اشاره به اینکه در کودکی خودم جغرافیای جهان را به خوبی نمی‌شناختم اما دانمارک را خیلی خوب می‌شناختم، اضافه کرد:«کشور دانمارک را با هانس کریستیان آندرسن شناختم، انگار که در این کشور زندگی کردم. در سال‌های بعد وقتی با آثاری از گوته در اروپای غربی، اقبال لاهوری در آسیا و حافظ ایرانی خودمان آشنا شدم و شباهت آنان را در پیام‌های انسانی دیدم، بیشتر وقوف یافتم که چه اندازه رابطه هنر و ادبیات و رابطه بین مردم می‌تواند پایه‌های نظم جدید را سامان و فشار قدرت‌ها را برای تن دادن به نظم خاتمه دهد، آنجا که گوته و حافظ و اقبال، هر سه گفتند شرق و غرب از آن خداست.»
علی ربیعی با تأکید بر اینکه هنوز هم طبق این‌گونه برداشت‌ها افرادی را می‌شناسیم که در جوامع مختلف حضور داشته و با هم مکاتباتی دارند، به انجمن ایران و مطالعات فرهنگی اشاره کرد و افزود:«بیشتر این نوع ارتباطات شکل‌دهنده نوعی صلح‌خواهی جهانی و برابری‌خواهی و عدالت‌خواهی بوده است.»
وی به شناخت خود از کشور اتریش اشاره کرد و افزود:«من بیش از یک‌بار وین را ندیده‌ام، اما از طریق سینما و مطالعات تاریخی، همواره وین به عنوان یک شهر بی‌طرف و صلح‌جو برایم مطرح بوده است. البته 10 سال پیش نمایشگاهی از نقاش معروف گشتاو را دیدم؛ تابلوی بوسه این نقاش چقدر تأثیربرانگیز بود. در اتریش علاوه بر ادبیات، موسیقی هم رابطه بسیار قرینی میان ملت‌ها ایجاد کرده است. هر چند اتریش میزبان برخی از این موسیقیدانان بزرگ بوده اما نمی‌توانیم از استاد بتهوون، باخ و اشتراوس غافل شویم، زیرا وقتی ارکستر سمفونی‌های آنان پخش می‌شود، گویی نوعی گوش و درک جهانی از زیباشناختی از خود ایجاد کرده است.»