ای خدای راز دار و پرده پوش!

اگر آغوش تو برای‌مان باز نباشد؛ اگر دست محبت تو همواره بر سرمان سایه نیاندازد؛ اگر بخشنده و توبه‌پذیر نباشی؟ یا حتی اگر گناهان‌مان را به ثواب برنگردانی؛ به کجا باید پناه ببرم؟
مرا ببخش اما گاهی به تنگ می آیم و دوست دارم فریاد بزنم که «من درخت نیستم؛ پرنده نیستم؛ چشمه و سنگ و باد و فرشته هم نیستم که گناه نکنم!»
من انسانم! با همه ی خطاها و اشتباهات و گناهان کوچک و بزرگ.
ای خدای بزرگ! از تو در خواست می کنم که به ما آن چیزی را عطا کنی که برای ما بهترین باشد.  همین!

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • گزارش
  • اندیشه
  • اطلاع رسانی
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
<
۱۴۰۳ اسفند
>
ش
ی
د
س
چ
پ
ج
۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۱ ۲ ۳
۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰
۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷
۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴
۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۱
۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸
شماره هشت هزار و ششصد و نود و دو
 - شماره هشت هزار و ششصد و نود و دو - ۱۳ اسفند ۱۴۰۳
۱