رسانه های اصولگرا هم تلاش ها برای برکناری همتی را مفید نمی دانند
استیضاح وزیر اقتصاد؛نقطه افول سیاستورزی سلبی
مرتضی گلپور
دبیر گروه سیاسی
سیاست در ایران در حال پوستاندازی است و نقطه عطف این گذار، استیضاح وزیر امور اقتصادی و دارایی کابینه مسعود پزشکیان است. امروز آنچه در مجلس شورای اسلامی میگذرد، نقطه پایان یک فرآیند چند ماهه است. پس از اظهار نظرهای موافق و مخالف، امروز اصل طرح استیضاح به رأی گذاشته میشود. اما همه این فعل و انفعالات مربوط به استیضاح، سطح رویی فرآیندهای سیاسی است. سطح زیرین و زیربنایی جای دیگری درحال وقوع است. این سطح زیرین، حرکت از سیاستورزی سلبی مبتنی بر نزاع و طرد، به سمت سیاستورزی ایجابی مبتنی بر برنامه و عمل است. در سیاستورزی سلبی مبتنی بر نزاع و حذف، مسأله این است که چه کسی در قدرت و مدیریت باشد و چه کسی نباشد. اینجا بیشتر روی سابقه سیاسی افراد، حزب آنان، اینکه در گذشته با رقبا چه کردهاند و مانند اینها مطرح است. اما در سیاستورزی ایجابی به جای افراد روی طرح و برنامه تمرکز میشود، به جای نیتها اقدامات و به جای اشخاص، اعمال بررسی میشود. به طور خلاصه، امروز دیگر برای کسی چندان اهمیت ندارد که افراد دخیل در سیاست، موافق این فرد باشند یا مخالف آن، این شخص را بیاورند یا آن شخص را ببرند. آنچه امروز همگان درگیر آن هستند، این است که این رفت و آمدها بر چه پایه عقلانی و قابل محاسبه رخ میدهد و از این رفت و آمدها چه چیزی برای مردم حاصل میشود؛ خواه این فرد اصولگرا باشد یا اصلاحطلب. اینکه امروز اصلاحطلبان و بالاتر از آن، اصولگرایان هنگام مواجه شدن با استیضاح وزیر اقتصاد درباره رویکرد سیاسی و سابقه جناحی او داوری نمیکنند و میپرسند اگر همتی برود، چه اتفاقی برای بازار میافتد و آورده استیضاح چیست، به این معنی است که استیضاح همتی به یک نقطه عطف و گذار از سیاستورزی اول به سیاستورزی نوع دوم تبدیل شده است.
واکنش اصولگرایان به مسأله استیضاح
ضرورت پایان دادن به دعواهای بی حاصل و سرمایهسوز «زنده باد و مرده باد» سیاسی، چیزی نیست که فقط حامیان دولت بگویند. طیفهای زیادی از اصولگرایان هم به این نقطه رسیدهاند. به این جملات دقت کنید: «بدون اینکه طرفدار استیضاح یا مخالف آن باشیم، هر دو گروه را دعوت میکنیم یک گام جلو بگذارند و فردای استیضاح را گردن بگیرند. فردا وزیر اقتصاد استیضاح چه میشود؟ فواید یا مضرات اقتصادی این استیضاح برای کشور چیست؟ ...همتی رأی بیاورد یا نیاورد، آنچه زنده میشود، ادامه جر و بحث و دعوا و مشاجرات بیفایده است.» شاید به نظر برسد این جملات نوشته یک رسانه حامی وزیر اقتصاد کابینه پزشکیان است، اما این گزارش اصلی شماره دیروز «روزنامه جوان» است. این متن نقاط اوج دیگری هم دارد، مانند این: «دعوا بر سر استیضاح آسان است، اما یک گام برداشتن به جلو و تضمین فردای استیضاح که آن را «اقتصاد استیضاح» مینامم، آسان نیست. برای کار آسان میشود نطقهای آتشین کرد. مطامع سیاسی خود را در لایه زیرین آن پنهان ساخت. حتی خصومتهای شخصی موافقان و مخالفان بر سر یک موضوع ثانویه هم فرصت بروز و انتقام پیدا میکند، اما کار دشوار آن است که هر یک از دو گروه نشان دهند با چه چیز موافق یا با چه چیز مخالفند.» نویسنده با بیان اینکه «اینکه نمایندهای یا وزیری با چیزی مثل استیضاح مخالف باشد و محصول مخالفت خود را نتواند تبیین کند، یا گروه دیگری در مجلس و بیرون از مجلس با استیضاح موافق باشند و قادر نباشند که عواقب آن را تشریح کنند، یکی از آسیبهای شناختی در اداره امور کشور است» ادامه داد: «مسائل مرتبط با اقتصاد تکعاملی نیست که بتوان هر پیامدی را به فلان علت ربط داد. موافقان و مخالفان باید به یک سال یا دو سال آینده و تغییراتی که ماندن یا رفتن وزیر اقتصاد بهبار میآورد، بیشتر فکر کنند تا بتوانند آن گامی را که باید به جلو بردارند، درست بردارند.»
از این متن هر چیزی برمیآید، الا سیاست به معنای مرسوم کلمه، یعنی همان سیاستی که اکنون در فرآیند استیضاح همتی در جریان است. در متن نویسنده «روزنامه جوان» میتوان نوعی خستگی و بی اعتنایی به جدلهای سیاسی را دید که نویسنده از آنها برای مردم و جامعه حاصلی نمیبیند. او پیشنهاد میدهد به جای این جدلهای بی ثمر، باید به صورت ایجابی سخن گفت و به صورت ایجابی عمل کرد. نویسنده به جای اینکه بگوید همتی اصلاحطلب است یا در انتخابات 1400 علیه مرحوم رئیسی موضع گرفته، دو دوتا چهارتا میکند و میپرسد نتیجه این استیضاح برای مردم و بازار و اقتصاد چیست؟ یعنی همان چیزی که از آن با عنوان «اقتصاد استیضاح» نام میبرد، نه «سیاست استیضاح».
سیاست در تعلیق است!
مورد جالب دیگر متنی است که در شماره دیروز «روزنامه فرهیختگان» منتشر شد. نویسنده پس از بیان این ادعا که «سایه سیاست خارجی فعلاً اینقدر سنگین است که میتوان گفت سیاست داخلی به شکل کامل در تعلیق به سر میبرد» نوشت: «نشانه این تعلیق، ابتذالی است که همین یکی، دو روز اطرافیان دو نامزد اصولگرا رقم زدهاند. بازی بگمبگم درباره جلسه مشهد را نگاه کنید؛ دو طرف خیال میکنند در حال رمزگشایی از اتفاقی مهم هستند و مردم هم شیفته و واله صف کشیدهاند تا ببینند آنان چه میگویند، اما واقعاً این موضوعات مسأله مردم است؟»
سؤال مهم نویسنده این بود که آیا رمزگشایی از جلسه انتخاباتی مشهد اصلاً مسأله مردم است؟ این سؤال برای کسانی که سیاستورزی را همچنان بازی صفر و صدی حذف و طرد میبینند، باید تأملبرانگیز باشد. نویسنده در پایان پیشنهاد داده برای بررسی وضعیت ایران در سال 1404 باید به چند گزاره فکر کنیم؛ مثلاً اینکه «باید افقگشاییهای اجتماعی ولو در حد پروژههای کوچک ناظر به مسائل مردم صورت گیرد تا همه بفهمند سیاست داخلی زنده است و کار میکند»، باید رادیکالیسم از سوی ذینفعانش مهار شود و همه باید بدانند بازی رادیکالیسم ته ندارد و آخر این بازی آتش است» و در نهایت اینکه « باید برای مفهوم خیر جمعی فراتر از گعدههای چندنفره سیاسیون به اسم وفاق و غیروفاق تعریف روشن داشته باشیم.»
نگاه اصلاحطلبان به استیضاح
اینکه سیاست در ایران در حال گذار از بازی صفر و صد، یعنی بازی «یا ما، یا رقیب ما» درحال گذار به بازی «برنده کسی است که بیشترین آورده را برای مردم داشته باشد»، چیزی نیست که فقط اصولگرایان هم به آن رسیده باشند. اصلاحطلبان و رسانههای نزدیک به آنان هم بر این مشی هستند. مثلاً «روزنامه شرق» استیضاح را با رویکرد اقتصادی بررسی کرد و این سؤال را با کارشناسان به بحث گذاشت که پیامد استیضاح برای بازارها چه خواهد بود. «روزنامه دنیای اقتصاد» هم از 180 کارشناس و فعال اقتصادی (و نه سیاسی) درباره استیضاح پرسید که 80 درصد آنان معتقد بودند «تغییر وزیر اقتصاد اثر مثبتی بر روند بازار نخواهد داشت.»
نتیجهگیری
عبارت «نتیجهگیری» در این گزارش قدری قریب و عجیب است. زیرا اینکه سیاستورزی ایران درحال حرکت از رویکرد سلبی به رویکرد ایجابی است، «نتیجه»ای نیست که فقط از این نوشتار گرفته شود. این «نتیجه» محصول 3 دهه سیاستورزی سلبی است که بی حاصلی آن برای جامعه، مردم و سیاستمداران هوشیار را به این «نتیجه» رسانده که اصلاً باید بازی سیاست را عوض کرد. بنابراین تغییری که به آن اشاره میشود، خودش «نتیجه» است و به همین دلیل است که استیضاح وزیر امور اقتصادی و دارایی را باید نقطه عطف گذار سیاست در ایران دانست. به این معنی که استیضاح آخرین و بالاترین نقطهای است که در آن، کنشها و رویکردهای سیاسی سلبی و مبتنی بر طرد در اوج خود قرار دارد. چون این نوع سیاستورزی دیگر خریداری در جامعه یا میان سیاستورزان ندارد، دقیقاً همین امروز دوران افول و نشیب این نوع سیاست آغاز میشود. فارغ از اینکه امروز همتی به بابهمایون بازگردد یا نگردد، تغییری در فرآیند آن افول ایجاد نمیشود. زیرا مردم دنبال نتیجهاند، اینکه نتیجه سیاست و حرف و عمل سیاستمدار چه عایدی برای آنان دارد، نه اینکه چه کسی خوب است یا بد. برای همین است که امروز، یعنی روز استیضاح همتی مهم است. فارغ از اینکه استیضاح او رأی بیاورد یا نیاورد، سیاست در ایران در حال پوستاندازی است و نقطه عطف این گذار، استیضاح وزیر اقتصاد کابینه پزشکیان است.