گفتوگوی «ایران » با سهراب پاکزاد به بهانه کنسرت برای کودکان کم توان ذهنی
شادیانهای پیشکش ۱۶۰۰ کودک توانخواه
ندا سیجانی
روزنامهنگار
ابتدا درباره ایده برگزاری این کنسرت توضیح دهید. این پیشنهاد از سوی خود شما مطرح شد یا کانون توانگران امروز؟
پاکزاد: موضوع این کنسرت از مدتها پیش برنامهریزی شده بود و اهداف اصلیاش پرداختن به بخشی از مسئولیت اجتماعی ما در حوزه موسیقی بود. در واقع تمام دغدغه من و گروه و تهیهکننده، ادای دین به جامعه است تا در این روزگار سخت و حتی عجیب، بتوانیم حال بخشی از مردم را که کمتر مورد توجه قرار میگیرند، خوب کنیم. سالهاست در تلاشم بتوانم علاوه بر کنسرت، برگزاری برنامه و انتشار آثارم، یک نگاه عمومی به اطرافیان و مردم عزیز کشورم داشته باشم ولی این فرصت روی نمیداد و این بار خوشحالم که تا این حد مورد توجه قرار گرفت و حال آدمها خوب شد.
محمدی: از نگاه من شاخصه اصلی سهراب پاکزاد، قلب بزرگی است که دارد. همواره برای مردم و جامعهاش کوشیده و این موضوع در سالهای اخیر بیشتر نمود پیدا کرده است. ایدهپردازی این کنسرت هم از مدتها پیش بود و در این بین مشاوره با برخی جامعهشناسان در حوزه کودک نیز تأثیرگذار بود و از اینکه همکاران ما در برگزاری این کنسرت و دوستانمان در «کانون توانگران امروز» هم پای کار ماندند، حس خوشایندی داریم.
دیدگاه شما درباره رسالت هنر و هنرمند در بیان دغدغههای اجتماعی و موضوعاتی از این دست چیست؟
پاکزاد: من با این فاصلهگذاریها بین مردم و هنرمند چندان موافق نیستم. از نگاه من، هنرمند بخشی از جامعه است و در همین اکوسیستم تنفس و زندگی میکند. با همین مردم نشست و برخاست دارد و مشکلات اجتماعی را با بند بند وجود حس میکند. در این بین برخی در تلاشاند که بخشی از مشکلات عمومی را مرتفع کنند و بخشی نیز به این موضوع بیتفاوت هستند. اما به باور من هر دو دسته باید مورد احترام باشند. ولی به هر حال ما باید در یک جامعه، در کنار هم باشیم و سعی کنیم دغدغههای اجتماعی را به شکلی روشن و بیپرده بیان کنیم.
محمدی: شاید هیچ هنرمندی توان حل مشکلات بزرگ اجتماعی را نداشته باشد ولی حداقل میتواند از تریبونش برای بیان آنها استفاده کند. در این بین، بیان این معضلات بخش بزرگی از حل بسیاری از آنهاست. این را باید بپذیریم.
برگزاری چنین رویدادهای اجتماعی از سوی یک هنرمند موسیقی، تئاتر، سینما و... چه میزان اثرگذار است؟ در واقع چرا چنین کنسرتهایی که در قالب پویشهای اجتماعی برگزار میشود کمتعداد است و دیگر هنرمندان تمایل چندانی برای ارائه چنین کارهایی ندارند؟
پاکزاد: حجم تأثیرگذاری بسیار بالاست. در چند روز گذشته علاوه بر رسانههای داخل ایران، بسیاری از رسانههای خارجی هم به این تصاویر واکنش نشان دادهاند و اتفاقات بسیار خوبی در پیشبرد اهداف ما رخ داده است. درباره بقیه اجازه بدهید من کامنتی ندهم. من درباره مسیر خودم مسئولم و برای کسی، نمیتوانم مرزبندی کنم.
محمدی: پویشهای اجتماعی باید واقعی باشند. من با احترام به همه، معتقدم هیچکس نمیتواند برای یک دغدغه اجتماعی نقش بازی کند. همه چیز باید واقعی باشد. برای این ماجرا هم قطعاً داستان همین است. امیدواریم این مسیر ادامهدار باشد و بقیه هم به آن بپیوندند.
برای تداوم چنین پویشهای اجتماعی آیا بهتر نیست در دیگر شهرهای ایران هم به آن پرداخته شود تا کسانی که امکانات و دسترسی کمتری دارند از این اتفاقات بهره ببرند؟
پاکزاد: در استانها به لحاظ ساختاری کمی محدودیت وجود دارد و باید با داستانهای عریض و طویل در مکانیسم صدور مجوز دست و پنجه نرم کنیم که گاه آزاردهنده هم هست. ولی در تلاشیم در سه استان این لحظات ناب را دوباره تکرار کنیم. دعا کنید مجوزها صادر شوند و اگر نشد، حتماً اطلاعرسانی خواهیم کرد.
محمدی: من مخالف جار زدن رفتارهای انسانی هستم. راستش معتقدم بایستی در ناخودآگاه هر هنرمندی، این موضوع به شکلی جدی وجود داشته باشد. خوشحالم از اینکه این کنسرت تا این حد بازتاب داخلی و خارجی داشته است و قطعاً در ادامه مسیر، این قبیل رویدادها برای ما بیشتر و بیشتر خواهد بود.