«ایران» اهداف و ابعاد سفر شیخ تمیم بن حمد آل ثانی را بررسی میکند
حضور بهنگام امیر در تهران
مریم سالاری
روزنامهنگار
تلاش دوباره «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا برای دست گذاشتن بر گوی نورانی جهان اسلام به عنوان نماد ایجاد اتحادی برای منزوی کردن ایران با سفر روز گذشته «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر به تهران به باطل السحر خود تبدیل شد. او روز گذشته پشت تریبون مشترک با مسعود پزشکیان رئیسجمهوری ایران از روابط برادرانه و تاریخی تهران و دوحه گفت و از تفاهم برای تقویت گفتوگوهای سیاسی در منطقه خبر داد. این حضور در حالی انجام شد که محور اصلی ریلگذاری ایالات متحده بر نقطه کانونی جهتگیری متحدان عربیاش از جمله قطر در رابطه با ایران قرار داشت؛ رویکردی که از یک سو بر ناتوانی بازیگران خارج از منطقه برای اجماعسازی دوباره علیه ایران تأکید دارد و از سوی دیگر مؤید کارساز بودن دیپلماسی منطقهای پزشکیان برای قبولاندن موضع همگرایانه تهران حتی به کشورهایی است که در دایره نفوذ واشنگتن قرار دارند. دیپلماسیای که سعی دارد مناسبات حاکم بر منطقه را با وجود مجموعه حوادث پرشتاب اخیر از لبه تیغ تنش آفرینیهای بازیگران مداخله گرعبور دهد. در هفتههای اخیر مقامهای آمریکایی با طرح این ادعا که ایران عاملی برای بیثباتی منطقه است، برای ترسیم دوباره صحنهای در بطن روابط کشورهای منطقهای کوشیدهاند که ناگفته پیداست بیثباتی در منطقه دغدغه واقعی آنها نیست. آنچه در بیش از یک ماه اخیر در پی حوادث داخلی سوریه و پایان حکومت «بشاراسد» رخ داد در نمای نزدیک با تحرکاتی ارتباط داشت که از سوی کشورهای منطقه از جمله قطر، عربستان، امارات و ترکیه با فاصله کوتاهی از اتفاقات سوریه بروز یافت و به دورماندن ایران از این روند و تلاش مضاعف «ترامپ» برای دامن زدن به این فضا بروز یافت. در چنین فضایی سفر «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» به ایران که تلاش دارد کشورش روابط قوی با آمریکا و ایران را در آن واحد حفظ کند، نشان از این مهم دارد که جمهوری اسلامی ایران را وزنهای منطقهای میداند که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
نزدیک شدن دیدگاه ها
این نگاه در تعارض اساسی با دیدگاههایی است که نقش ایران را در موضوعات مهم منطقه از جمله سوریه به چالش میکشد و سعی در دور نگه داشتن آن از فرآیندهای جاری دیپلماتیک منطقه دارد. چنین است که با وجود اینکه آمریکا و اسرائیل به سبک آنچه در چهارسال اول ریاست جمهوری «ترامپ» در راستای جبههسازی علیه ایران انجام دادند، سیگنالهایشان به متحدان عربی برای قطع رابطه با ایران پاسخی نگرفته است. چنانکه رهبران سعودی نیز همچنان بر لزوم حفظ مناسبات دوستی تهران و ریاض در شرایط کنونی منطقه تأکید دارند و مقامهای کشورهای عربی نیز پس از آرایش کابینه ترامپ، علناً خواستار اتخاذ موضع ملایمتر در قبال ایران و اتخاذ رویکردی سختتر در قبال اسرائیل شدهاند. چه در رابطه با اسرائیل، آشکارترین تغییر در خلیج فارس از سوی «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی عربستان رخ داده است؛ زمانی که او در نشست اتحادیه عرب برای اولین بار جنگ اسرائیل در غزه را «نسلکشی» خواند. بنابراین میتوان این موضعگیریها را که بر ایجاد ثبات و آرامش در منطقه تمرکز دارد، تبری جستن از سیاستی دانست که کاخ سفید ذیل فشار حداکثری علیه ایران در پیش گرفته است و این در حالی بود که تا چندی پیش زیر بیانیههایی برای متهم کردن ایران به اتهام واهی بیثبات کردن منطقه امضای بسیاری از کشورهای عربی از جمله قطر و عربستان هم به شهادت گرفته میشد.
ایده «مودت»
حضور بهنگام امیر قطر در تهران از منظر روابط دو جانبه به رغم همه فراز و فرودهای پیش آمده در مجموع، روابطی دوستانه و رو به جلو بوده است. چنانکه روابطی که پس از قطع رابطه ایران و عربستان سعودی در سال 94 به سردی گراییده بود، پس از تحریم سیاسی- اقتصادی قطر از سوی عربستان، بحرین، امارات و مصر از خرداد سال 96 جایگاهی راهبردی یافت؛ زمانی که تصمیمات کشورهای تحریم کننده، قطر را در محاصره قرار داده بود ایران به عنوان کشور دارای کریدور هوایی با قطر، نه تنها از ارسال کمکهای انساندوستانه دریغ نکرد که به یگانه مسیر حملونقل کالاهای مورد نیاز این کشور تبدیل شد. در همین راستا و در دوره پس از آن تحول، قطر یکی از همسایگانی بود که رفت و آمدهای انجام شده در سطوح بالای دیپلماتیک و محتوای رایزنیهایی که در پایتخت دو کشور انجام شد، دو طرف را در مسیر توسعه همه جانبه روابط قرار داد. با این حال پزشکیان در مواضع منطقهای خود ایدهای را مطرح کرد که تسلسل رخدادهای روی داده در جهان و بویژه اتفاقات اخیر منطقه خاورمیانه سبب شد بر ویژگی ماندگاری و ضرورت توجه به آن افزوده شود. ایده سیاست خارجی آشتی جویانه و «مودت» با کشورهای خاورمیانه اگر چه متأثر از مختصات در حال تغییر مناسبات بینالملل مطرح شده اما بروز تحولات جدید همچون تحولات دمشق و سیاستهایی که در پی این تحول در رقابتهای پیدا و پنهان به اجرا درآمده است، آن را به ایدهای روزآمدتر از آنچه بود، تبدیل کرده است.
پاسخ به سیاست پزشکیان
بنابراین دیدار روز گذشته «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» پاسخی به سیاست منطقهای پزشکیان است که ضربان مهم رویکرد خود را از همان آغاز با تأکید بر اولویت دهی بر روابط دوستانه و نزدیک با همه همسایگان و بازیگران عربی در جایگاه رئیسجمهوری منتخب مردم ایران به صدا در آورد. حضور چند ماه پیش او در دوحه نشانه زودهنگامی برای اجرای ایده پیشنهادیاش جهت تعمیق همکاریهای درون منطقهای بود که رفت و آمدهای دیپلماتیک سطح بالا را کلید زد که از یک سو تهران و پایتختهای عربی را به بیشترین مقاصد سفر کاری دیپلماتها برای تحکیم و توسعه نفوذ منطقهای ایران تبدیل کرد و از سوی دیگر بر خواست ایران برای توسعه همکاریهای منطقهای و همگرایی با همه کشورهای منطقه تأکید داشت. از این منظر ملاقات صمیمانه روز گذشته دو مقام عالی رتبه ایران و قطر در شرایط کنونی از تحول جدی در اتمسفر سیاسی حاکم بر مناسبات راهبردی ایران و کشورهای عربی در عرصه سیاست خارجی حکایت دارد؛ مناسباتی که بیتردید در بطن آن نشانههای مهمی از چرخش سیاسی به سمت چرخشهای اقتصادی بازتاب یافته و میتواند هدایت کننده فضا به سمت نظم نوین اقتصادی میان این کشورها باشد. در همین راستا تأکید روز گذشته «شیخ تمیم بن حمد آلثانی» بر ضرورت هماهنگی و همکاریهای دوجانبه و منطقهای ایران و قطر و برگزاری منظم کمیسیونهای مشترک همکاریهای اقتصادی نشان از روندی دارد که دو طرف برای رساندن به سطوح عالی هدفگذاری کردهاند. این درحالی است که آنچه برای ایران نیز اهمیتی کانونی یافته است سوق دادن روابط با کشورهای همسایه به سوی مراودات تجاری و همکاری اقتصادی است؛ این واقعیتی است که رد پای آن را نیز میتوان در نیت سیاست خارجی کشورهای عربی جستوجو کرد. چنانکه درحال پیمودن فرآیندهای دیپلماتیک با هدف تحقق اهدافی هستند که در زمینه خواستهای بلندپروازانه اقتصادی برای خود تعریف کردهاند.