گزارشی از نمایشگاه هفدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر
اینجا درختی قصه میگوید
سعیده احسانیراد
گروه فرهنگی
«درخت، مقدس است و هر کس با آن سخن بگوید و به آن گوش فرا دهد، هستی را خواهد آموخت.» این جمله بیانیه نمایشگاه بخش «درخت زرین» هفدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر است که آغازگر بخش اصلی نمایشگاه در مجموعه فرهنگی-هنری آسمان است.
جمشید حقیقتشناس، نمایشگاهگردان بخش «درخت زرین» هفدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر امسال با موضوع درخت؛ هنرمندان را برای ارائه آثار و شرکت در نمایشگاه دعوت کرد؛ هنرمندان هم در رشتههای مختلف هنرهای تجسمی بجز خوشنویسی، با محوریت درخت، آثار خود را به این نمایشگاه ارائه دادند.
حقیقتشناس که خود نقاشیهای دیواری را با طرح درخت بر دیوارهای نمایشگاه کشیده، در گفتوگو با «ایران» درباره بخش «درخت زرین» گفت: هر امری که گرایش به سیاست داشته باشد بایکوت میشود و هر چیزی که تمایل به هنر در آن باشد مورد استقبال قرار میگیرد. در تمام دنیا ممکن است کسی حوصله تحمل گرایشات سیاسی را نداشته باشد، ولی تمایلات هنری چون به جهان آدمها کیفیت میدهد، حتی اگر متوجه هم نشوند، تمایل به رفتن، دیدن، شرکت کردن و شنیدن آن را دارند و با آن ارتباط برقرار میکنند. جشنواره هنرهای تجسمی فجر روزی فیروزه مردم بوده و سیاسی نیست، جشن است؛ رویدادی که با چاشنی هنر به زیباترین شکل در شهر و حتی همه دنیا برایش جشن گرفته میشود و با آن میتوان انرژی را منتقل کرد. تمام تلاش ما در هفدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر این بود که سیاست را حذف و فرهنگ را وارد کنیم چون انقلاب ما انقلاب فرهنگی بوده و یادمان رفته که موضوعمان فرهنگ و اعتلای آدمها و رشدشان بوده است که در این زمینه رشد هم کردهاند.
او ادامه داد: در تکتک آثار و افکاری که به این جشنواره پیشنهاد شد، گرایش به هنر و اعتلای آدمها مورد توجه قرار گرفته است. اگر درختی یا ماسکی از درخت یا فرشی و طرحی با موضوع درخت پیشنهاد شد، با این هدف بود تا حال مردم وقتی از این جشن خارج میشوند خوب شود و کارها را دوست داشته باشند و به آنها یادآوری شود که درخت نیز جزئی از سرزمین ماست.
حقیقتشناس در پاسخ به این سؤال که این نمایشگاه چطور با موضوع درخت شکل گرفت، گفت: در یک شرایطی، مجبور به قبول پیشنهاد نمایشگاهگردانی در بخش اصلی جشنواره هنرهای تجسمی فجر شدم. با اینکه زمان کمی داشتیم و باید به انسجام مناسبی برای تدارک نمایشگاه میرسیدیم، بعد از مدتی فکر و با اتکا به تجربهای که در دبیری هنری جشنواره هنرهای تجسمی فجر در سالهای قبل داشتم، به اینکه چرا پوسترهای جشنواره تجسمی فجر پراکنده است فکر کردم و همان جا پیشنهاد دادم «طوبای زرین» را مثل سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر که موضوع اصلی است، درخت محور اصلی آن باشد و هنرمندان با توجه به این درخت هر کاری که بخواهند میتوانند انجام دهند. چند دوره اینطور پیش رفت و آثار بر اساس طوبای زرین خلق میشد و تازه داشت شکل و شمایل پیدا میکرد که از جشنواره هنرهای تجسمی فجر مرخص شدم.
او در ادامه اینطور توضیح داد: چون تندیس جشنواره هنرهای تجسمی فجر، طوبای زرین یک درخت است، این درخت را داشتیم و گفتیم چه بهتر از این، درخت موجودی زنده است و دوام دارد، متعالی و مقدس است و سالهاست به آن میپردازیم و آدمها از طریق آن به روشنایی رسیدهاند و تمدنها ساخته شده است، بنابراین موضوع اصلی نمایشگاه شود. به دبیر جشنواره هنرهای تجسمی فجر پیشنهاد شد و ایشان ذوقزده شدند، بعد موضوع درخت را تبدیل به درخت زرین کردیم. باز با این انتخاب مشکلی حل نمیشد و باید دربارهاش فکر و طراحی صورت میگرفت؛ در طراحیای که برای این بخش انجام دادم به این نتیجه رسیدم که تاریخ توجه به درخت را در بخش علمی، هنری در سفالینهها و نقشهای مختلفی که در آن موضوع بوده، استفاده کنیم.
ما از درخت یاد گرفتیم که میشود زمین را شخم زد و دانه کاشت. دعا کردن را از درخت آموختیم. نقشهای مختلفی از درخت را در این نمایشگاه داریم؛ از سرو ابرقو برای این نمایشگاه استفاده کردیم. در مجسمهها و بازیهای تصویری که بهره بردیم از عکسهایی استفاده کردیم که موضوعش کاشت درخت است و مجسمههایی که کنتراست زیادی با کل نمایشگاه دارد و هنرمندی با موضوع مهاجرت، درختی را در ورودی نمایشگاه قرار داده که بحث مهاجرت درختان را مورد توجه قرار داده است. جایجای نمایشگاه را به بخشهایی که به درخت مربوط میشود اختصاص دادیم. در آثار و فضاسازی نمایشگاه و فیلمهایی که انتخاب کردیم، «باغ سنگی» پرویز کیمیاوی بود که باغی که باغ نیست و قرار است باغ شود و محور آن توجه به درخت است و آیینههایی که نورانیت درخت را نشان میدهند؛ شادی و شعفی که انکسار نورها را پخش میکند و از فرشهایی استفاده کردیم که در آنها طرح سرو دیده میشود.
به اعتقاد حقیقتشناس، هر کس وارد این نمایشگاه شود و دقت کند، چیزی برای دیدن وجود دارد.
او در پاسخ به این سؤال که هنرمندان این نمایشگاه را با چه معیاری انتخاب کردید، گفت: هنرمندانی که آثاری در ارتباط با درخت داشتند و در کارهایشان به موضوع درخت میپرداختند، نه طبیعت و منظره. چون زمان کوتاهی داشتیم، کارهایی را انتخاب کردیم که بر اساس پیشینه کار هنرمندان در زمینه درخت باشد. دلمان میخواست اشعاری از خوشنویسها در زمینه گیاه و درخت هم در این نمایشگاه باشد که آن بخش جدا شد. فضا کوچک بود و زمان محدود و من چندبار تأکید کردم این نمایشگاه فاز صفر برای موضوع درخت است و باید یکی،دو سال کار کرد و این نمایشگاه پیشدرآمدی باشد برای یک نمایشگاه جهانی که از همه دنیا در آن شرکت کنند و کتابی هم در این موضوع چاپ شود و این کتاب در تمام دنیا بچرخد و چون موضوع درخت پتانسیلش را دارد، این نمایشگاه حق کلام را برای درخت ادا نکرد.
این نمایشگاهگردان بر این موضوع تأکید کرد که موضوع درخت قابلیت این را داشت که کل شهر را درگیر کند، نقاشی خیابانی در شهر اتفاق بیفتد، چون جشنواره هنرهای تجسمی فجر شو نیست، هنر نقاشی و مجسمه نمایشی نیست و به درد نمایش دادن نمیخورد. مثلاً وقتی زلزله میآید، میتوانید عکس بگیرید و مخابره کنید ولی اگر بخواهید نقاشی از آن اتفاق بکشید، زمان میبرد، برای همین خاطرهاش را نقاشی میکنند که ماندگارتر است، گزارش نیست و ما باید فرهنگمان به سمت گزارش دادن نرود و چیزهایی را بسازیم که عمیقاً روی فرهنگ ما تا آینده هم اثرگذار باشد. خوشبختانه کیفیت به هنرهای تجسمی راه یافته و امکان نمایش و سرمایهگذاریهای مردمی وجود دارد، چون هنر ایرانی حرف، عمل و پیامهای زیادی برای انتقال دارد و فقط نیاز به سرمایهگذاری است تا به گوش همه برسد.
حقیقتشناس با بیان اینکه در نمایشگاه به دنبال آمار نبودیم و نمیخواستیم بالا و پایین نمایشگاه پر از اثر باشد، گفت:ما فقط به دنبال این بودیم که فضای مناسبی برای دیدن باشد. خیلی اشتباه است که کیفیت را فدای کمیت کنیم. میتوان از کمیت به کیفیت رسید. به جای داشتن خودروهای زیاد، میشود یک خودروی باکیفیت داشت. هنرمندان بیشتر حرفهای بودند. هنرمندان از یک دورهای به بعد فقط موضوعی کار میکردند. وقتی موضوعی وجود دارد، باید تمام آرشیوها به روی آن باز باشد تا بتواند حق مطلب را ادا کند. جشنواره تجسمی فجر به اشتباه به این سمت رفته بود که آخرین کارها باید نمایش داده شود. آخرین کارها مربوط به بینالهاست. در جشنواره باید ارزندهترین و بهترین کارها به نمایش گذاشته شود، کارهایی که امتحانشان را پس دادهاند.
این نمایشگاهگردان درباره تمهای تأثیرگذار در جشنواره هنرهای تجسمی فجر گفت: تمهای تأثیرگذار زیادی برای جشنواره هنرهای تجسمی فجر وجود دارد و هر سال باید یک تم باشد. اگر طی 10 سال تمهایی را رویداد کنیم، این تمها زایش پیدا میکنند. بعد از این جشنواره، یک عده در موضوع درخت اثر خلق میکنند و کمک به سیاستگذاری برای هنرهای تجسمی میشود، کاری که در ادوار قبل هم انجام میشد.
او درباره اینکه در دولت چهاردهم در جشنواره تجسمی فجر چه اتفاق خوبی صورت گرفته است، بیان کرد: نمیدانم، هنرهای تجسمی مشکلش پول نیست. کشور ما بیشتر از پول به مدیریت نیاز دارد، چون مدیریت است که پول، مشارکت و کیفیت میآورد و باید از منابع درست استفاده کرد. امیدوارم در دولت چهاردهم این کیفیت را شاهد باشیم. نمایشگاه بخش «درخت زرین» در مجموعه فرهنگی و هنری آسمان تا دهم اسفندماه برقرار است.
نادره رضایی: جشنواره هنرهای تجسمی به بازار هنر و اقتصاد متصل میشود
با اینکه عدهای اعتقاد دارند سیاستهای جشنوارههای هنری فجر نیاز به بازنگری دارد در هفدهمین جشنواره تجسمی فجر امسال با رویههای متفاوتی روبه رو شدیم که نشان از توجه مسئولان برای تغییر رویههای قدیمی و تزریق فکر وایدههای نو به این جشنواره است.
نادره رضایی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد در گفتوگو با «ایران» درباره تغییرات هفدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر گفت: این جشنواره فراخوان نداشت و بخش رقابتیاش به سیاق گذشته نبود و به شکل دیگری برگزیده خواهد شد زیرا بخشی از گلایه و دلخوری هنرمندان تجسمی در این بود که جشنوارههایی که در مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد به صورت حاکمیتی برگزار میشود باعث شده دو سالانهها و بینالهای هنری از رونق بیفتند و در رویدادهای هنری جایی نداشته باشند.
رضایی ادامه داد: به همین منظور برای ترمیم وضعیت بینالها تصمیم گرفتیم برای احیای بینالها فضای رقابتی را به آنها بدهیم تا جشنواره فجر هم از لحاظ کیفی جدا از بینالها بتواند روند کار خودش را داشته باشد و فرصت فراخوان را با نگاه حمایتی اعمال کردیم؛ اگر این اتفاق در سال آینده با رویکردی که مقدماتش امسال فراهم شد، صورت گیرد از هنرمندان دلجویی شده و گلایهها کم میشود زیرا احیای بینالها درخواست هنرمندان تجسمی بوده که انتظار به حقی هم هست. زیرا اگربینالها در کنار جشنواره تجسمی فجر توأمان باشند منجر به رضایتمندی هنرمندان میشود.
او در پاسخ به اینکه جز احیای بینالها برنامه دیگری در حوزه تجسمی دارید، گفت: نگاهی که در بخش افتتاح سرزمین من در شیراز بر آن تأکید کردیم در راستای این هدف بود که بتوانیم جشنوارهها را به بازار هنر و اقتصاد هنر متصل کنیم و جشنواره هنرهای تجسمی فقط در بازه زمانی برگزاری جشنواره متوقف نشود چون اتصال جشنواره به بازار هنر موجب رونق اقتصادی میشود. معاون هنری با بیان اینکه در دوسالانه سرامیک همین رویکرد را با تعدادی از مدیران مطرح کردیم تا در جریان قرار بگیرند و رویکرد و نگاهشان به این فضا نزدیک شود؛ حتی دکترافشین معاون علمی ریاست جمهوری از بینال سرامیک اثر خریدند و گفتوگوهایی انجام شد تا تفاهمنامههایی برای کمک به صنایع خلاق در بحث اقتصادی منعقد شود، ایشان هم برای تسهیل حضور هنرمندان تجسمی در رویدادهای خارج از کشور قول مساعد دادند، زیرا این کار خیلی مهمی است چون هنرمندان جوان شخصاً نمیتوانند این کار را انجام دهند.