تحلیلگران سرنوشت روابط اروپا و آمریکای ترامپ را بررسی کردند

پایان اتحاد فرا آتلانتیکی؟

امیر فرشباف
روزنامه نگار

«تنهایی اروپا»، «بازگشت اروپا به جنگ جهانی اول» و «بازگشت سایه جنگ به قاره سبز» تعبیراتی هستند که این روزها در یادداشت‌ها و مقالات اندیشکده‌ها و رسانه‌های اروپایی مدام تکرار می‌شوند. این اضطراب گسترده و عمیق، قطعاً علل و زمینه‌های متعدد و متنوع تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی دارد و نمی‌توان آن را به یک عامل تقلیل داد؛ با این حال، یکی از رویدادهایی که این هراس و اضطراب را به طرز بی‌سابقه‌ای - حتی بعد از جنگ سرد – تشدید کرده‌، ظهور مجدد ترامپ در عرصه حکمرانی ایالات متحده است. در حقیقت در طول حدوداً 80 سالی که از جنگ جهانی دوم می‌گذرد، هیچ‌گاه اروپا تا این حد به جنگ گسترده نزدیک نبوده است؛ ظهور دولت‌های ملی‌گرا و تقویت جریان راست‌رادیکال در بطن اتحادیه اروپا، رهبران کشورهای عضو اتحادیه را در معرض تصمیمات دشوار و مردم این قاره را در معرض انتخاب‌های سرنوشت‌سازی قرار داده است. وابستگی عمیق امنیتی اروپا به ایالات متحده، معضلی تاریخی است که با ظهور ترامپ تشدید شده است و پرسش‌هایی که در ابتدا ذکر شدند، دغدغه مشترک طیف وسیعی از روزنامه‌نگاران و پژوهشگران اروپایی است که در ادامه چند مورد از آنها نقل می‌شوند.

 

POLITICO

سایه جنگ بر سر قاره سبز
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات متحده، از دیرباز از طرفداران وینستون چرچیل بوده است، اما رهبر نمادین بریتانیا در زمان جنگ، اگر در حال حاضر زنده بود، چه برداشتی از کنفرانس امنیتی مونیخ در سال 2025 می‌داشت؟
«به شما حق انتخاب بین جنگ و رسوایی داده شده است؛ شما رسوایی را انتخاب کردید و جنگ به سراغتان خواهد آمد.» اینها سخنانی است که چرچیل زمانی که نویل چمبرلین، نخست‌وزیر وقت، 87 سال پیش توافق مونیخ را امضا کرد، با خشم فریاد زد.
آیا واکنش چرچیل می‌تواند به تلاش ترامپ برای پایان دادن به جنگ در اوکراین هم باشد؟ این روزها واژه «مماشات» بر زبان اروپایی‌ها بسیار جاری است و برای کسانی که از نظر تاریخی حساس‌تر هستند - مانند بن والاس، وزیر دفاع سابق بریتانیا - پژواک توافق مونیخ در سال 1938 یک ارجاع آشکار به حال حاضر به نظر می‌رسد.
همزمان با گردهمایی مقامات اروپایی برای اجلاس مونیخ 2025، آنها هنوز در بهت و حیرت ناشی از گزارش تماس تلفنی 90 دقیقه‌ای ترامپ با ولادیمیر پوتین و اظهارات پیتر هگست، وزیر دفاع ایالات متحده در اواسط هفته در بروکسل، بودند. به عبارت بهتر، دیگر از پشتیبانی ایالات متحده خبری نیست.
سناتور راجر ویکر، رئیس کمیته نیروهای مسلح سنا، به POLITICO گفت که هگست در بروکسل «اشتباهی ناشیانه» مرتکب شده است: «من نمی‌دانم چه کسی این سخنرانی را نوشته است؛ اما می‌توانست توسط تاکر کارلسون (ستون‌نویس فاکس‌نیوز) نوشته شده باشد. کارلسون یک احمق است.» او با اطمینان خاطر گفت که افراد زیادی در اطراف ترامپ وجود دارند که تحت تأثیر آنهاست.در همین حال، سخنرانی معاون رئیس‌جمهوری جی دی ونس در مونیخ، که بر انتقاد از رویه‌های دموکراتیک اروپا متمرکز بود هم هیچ کمکی به کاهش نگرانی‌های اروپایی‌ها - و نه نگرانی‌های امریکایی‌های طرفدار ناتو- نکرد.ونس در این سخنرانی که با استقبال سردی روبه‌رو شد، گفت: «تهدیدی که من بیشتر در مورد اروپا نگران آن هستم، روسیه نیست، چین نیست، هیچ بازیگر خارجی دیگری نیست. آنچه من نگران آن هستم، تهدید از درون است (مهاجرت)».
مایکل مک‌فول، چهره دانشگاهی و دیپلمات سابق ایالات متحده در واکنش به اظهارات ونس گفت: «گستاخی چهره همراه مرد الهام‌بخش شورش علیه کنگره در سال 2020 (ترامپ) را بنگرید! دویده و به اروپا آمده تا بگوید شما با دموکراسی مشکل دارید.»
برای اروپا، ایالات متحده همچنان یک کشور استثنایی باقی مانده است، نیرویی ضروری برای فراخواندن در زمان‌های بحرانی؛ اما حالا به چه کسی باید روی آورد؟ شاید به خود. اتحاد فراآتلانتیکی به پایان رسیده است.

 

Chatham House

اروپا نمی‌تواند برای امنیت خود به آمریکا تکیه کند

اروپا همچنان امیدوار است در مذاکرات صلح احتمالی ترامپ با مسکو، از کارت‌های خود به خوبی استفاده کند. اما اکنون باید تصمیم بگیرد که چگونه هزینه دفاع از خود را بپردازد.
اعتبار ترامپ به عنوان یک معامله‌گر اکنون به طور غیرقابل انکاری آسیب دیده است. این هفته قبل از شروع هرگونه مذاکره، دولت او به طور علنی قول داده است که اوکراین بخشی از ناتو نخواهد بود و تلویحاً بیان کرده است که روسیه می‌تواند سرزمینی را که در جنگ خود تصرف کرده است، حفظ کند و قاطعانه اعلام کرده است که هیچ نیروی آمریکایی از اوکراین دفاع نخواهد کرد.
بوریس پیستوریوس وزیر دفاع آلمان، اولین کسی بود که به این نکته اشاره کرد که هیچ هنری در معامله‌ای وجود ندارد که مهم‌ترین امتیازات را قبل از شروع مذاکرات ارائه دهد.ترامپ روشن کرده است که دوستان و متحدان هیچ ارزشی ندارند. او به طور اساسی اعتماد اروپا به تعهد ایالات متحده به ناتو و اصل 75 ساله «دفاع جمعی متقابل» را تضعیف کرده است. او این مفهوم را که «ایالات متحده باید اصول نظم بین‌الملل را تعیین کند» کنار گذاشته است.در مورد اوکراین، کشورهای اروپایی چند کارت برای بازی دارند؛ آنها بیشتر دارایی‌های مسدود شده روسیه را در اختیار دارند که احتمالاً بخشی از مذاکره با پوتین خواهد بود.اما به سختی می‌توان تصور کرد که چگونه هرگونه دفاع صرفاً اروپایی از اوکراین می‌تواند بدون حمایت از نیروی هوایی و فناوری موشکی ایالات متحده مؤثر باشد.رویدادهای این هفته ممکن است به بریتانیا دلیل جدیدی برای همسویی محکم‌تر با اتحادیه اروپا بدهد. هر دو احتمالاً به دنبال روابط عمیق‌تر با خاورمیانه، آفریقا و بخش‌هایی از آسیا خواهند بود. اما هیچ روش آشکاری وجود ندارد که رهبران اروپایی براساس آن با ترامپی که ظاهراً مصمم به بازسازی روابط و اتحادهای بین‌المللی است، مواجه شوند.

 

Foreign Policy

چشم انداز مبهم صلح
در مسکو، اوضاع مانند کریسمس، عید پاک و سال نو بود که با هم ترکیب شده باشند. در خلاصه‌ای پرشور از گفت‌و‌گوی تلفنی خود با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، از آغاز فوری مذاکرات درباره آینده اوکراین خبر داد؛ بدون هیچ پیش‌شرطی یا حضور کشورهای دیگر در میز مذاکره. پیش از این، پیتر هگست، وزیر دفاع آمریکا، عضویت اوکراین در ناتو و هرگونه احتمال بازگشت به مرزهای بین‌المللی شناخته شده این کشور را رد کرد و دو شرط کلیدی روسیه را برآورده ساخت. در همان روز، سنای آمریکا، تولسی گابارد - که نظراتش اغلب با تبلیغات کرملین همسو است - را به عنوان مدیر اطلاعات ملی تأیید کرد.
کرملین از زمان آغاز عملیات نظامی ویژه در فوریه 2022، تا این حد خوشحال و شادمان نبوده است. یوگِنی پاپوف، مجری یک برنامه تلویزیونی در روسیه، به بینندگان خود گفت: «ترامپ اکنون کار ما را انجام می‌دهد... و اروپا را به قطعاتی تقسیم می‌کند.»
از روز چهارشنبه، به نظر می‌رسد اوکراین توسط متحدانش رها شده است، اروپا مانند همیشه بی‌اثر و فلج است و آمریکایی‌ها با از بین بردن اتحادهای خود و دادن امتیازات گسترده حتی قبل از شروع مذاکرات، یک سری هدایا به روسیه می‌دهند. در میان انتصابات اصلی ترامپ، حتی یک مقام با دانش یا تجربه تخصصی در منطقه وجود ندارد؛ حتی کیت کلاگ، نماینده ویژه او در امور اوکراین و روسیه. اما در زیر این سرخوشی، شک و تردیدهای زیادی باقی مانده است؛ مقامات روسی قبلاً از غیرقابل پیش‌بینی بودن ترامپ ضربه خورده‌اند و به نظر می‌رسد که امروز نسبت به سال 2016 چندان پرشور نیستند. در آن زمان، پیروزی غافلگیرانه ترامپ در انتخابات، شور و شوقی در مسکو ایجاد کرد که در نهایت به ناامیدی ختم شد. ترامپ نه تنها در لغو تحریم‌های دولت اوباما علیه روسیه ناکام ماند، بلکه اندکی پس از روی کار آمدن، بسته تحریمی دیگری را امضا کرد.
فضای کنونی همچنین موانع اساسی برای هرگونه پایان مذاکره‌ای برای جنگ را پنهان می‌کند. حتی با اینکه ترامپ برخی از پیش‌شرط‌های پوتین را عملاً خواهد پذیرفت، لحن سازش‌ناپذیر کرملین فضای مانور زیادی در جاهای دیگر باقی نمی‌گذارد. پوتین از خواسته‌های خود مبنی بر تسلیم اوکراین، حتی آن سرزمین‌هایی که نیروهای روسی هرگز نتوانستند تصرف کنند، یک اینچ هم عقب‌نشینی نکرده است. طبیعتاً، این برای اوکراین کاملاً غیرقابل قبول است و مذاکرات را از همان ابتدا محکوم به شکست می‌کند.
با این حال، اوکراین نیز خسته شده است و هیچ یک از طرفین، قدرت لازم را برای یک پیروزی قاطع ندارند. تنها امید باقی‌مانده روسیه این است که ترامپ اوکراین را رها کند؛ از این نظر، مسکو به اندازه کی‌یف به تصمیمات غیرقابل پیش‌بینی ترامپ وابسته است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد و هفتاد و نه
 - شماره هشت هزار و ششصد و هفتاد و نه - ۲۸ بهمن ۱۴۰۳