چگونه تحریم‌ها و تهدیدهای اقتصادی را خنثی کنیم

شهرام گراوندی / عکسی که می‌بینید، مصداق کاملی از نوستالژی است. نمایی از پایان یک روز کاری در پالایشگاه نفت آبادان است در سال 1352. به احتمال بسیار آژیر فیدوس عصرانه بر فراز پالایشگاه‌ و تأسیسات نفتی نواخته شده و صدای فیدوس از هرکجای آبادان شنیده می‌شود. همه می‌دانستند آوای صبحگاهی فیدوس زمان شروع کار پالایشگاه و نوای پسین‌گاهی پایان یک روز کاری است.
 پالایشگاه نفت آبادان، روزگاری نه چندان دور، بزرگ‌ترین پالایشگاه نفتی خاورمیانه به شُمار می‌رفت. در سال‌های جنگ تحمیلی، آسیب بسیار زیادی به تأسیسات پالایشگاه وارد شد ولی به همت پرسنل، مهندسین و از همه مهم‌تر دلاورمردی رزمندگان غیور ما در برابر جنایات و دشمنی و تهاجم عراق علیه ایران، این پالایشگاه تبدیل به نماد مقاومت و صبوری و ایستادگی ایران و ایرانی در جهان شد.
در رابطه با نفت، امروزه دیگر همگان می‌دانند که این منبع انرژی و فی الواقع حیات انسان مدرن معاصر، رو به پایان است و عمر چندانی برای استفاده از آن باقی نمانده است. مواد نفتی دارای منابع محدودی است و این ذخایر باقیمانده، هر ساله به‌سرعت تحلیل می‌رود و به طرز فزاینده‌ای به‌سختی استخراج می‌شود و اکتشاف و استخراج آن با قیمت‌های بالای اقتصادی میسر است. حتی اگر همه منابع نفت تمام نشود بسیاری از دانشمندان معتقدند منابع سهل‌الوصول نفت خام شیرین سبک به‌سرعت تهی می‌شود و در آینده، دنیا محتاج منابع نفتی غیر معمول، گرانبهاتر و نیز نفت سنگین خواهد شد.
نفت برای دهه‌ها یکی از مهم‌ترین منابع اقتصادی بسیاری از کشورها بوده است، اما با پیشرفت فناوری، رشد انرژی‌های تجدیدپذیر و تغییرات اقلیمی، جهان به سمت کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی حرکت می‌کند. این موضوع نگرانی‌های زیادی برای کشورهای نفت‌خیز ایجاد کرده است. برخی از این کشورها از هم‌اکنون در حال اجرای برنامه‌هایی برای آمادگی در برابر آینده‌ای بدون نفت هستند.
بسیاری از کشورهای صادرکننده نفت، بخصوص کشورهای کمتر توسعه‌یافته نظیر کشور ما، اقتصاد خود را بر پایه درآمدهای نفتی بنا کرده‌اند. این وابستگی باعث می‌شود که با کاهش قیمت نفت یا کاهش تقاضا برای آن یا اعمال تحریم‌های موسمی، اقتصاد این کشورها دچار نوسانات شدید شود. این وابستگی نه‌تنها توسعه پایدار را تهدید می‌کند بلکه برنامه‌ریزی‌های اقتصادی را نیز با چالش‌های متعدد و گاه ناممکن روبه‌رو می‌سازد.
نمونه بارز سرمایه‌گذاری در منابع غیر معمول نفتی در ماسه‌های قیرگون کانادا دیده می‌شود که این شن‌های قیرگون، منابع نزدیک و مقرون به صرفه‌ای از نفت سنگین با درجه پایین‌تری نسبت به نفت خام هستند. زمانی که نفت با قیمتی بالاتر از 66 دلار در هر بشکه معامله می‌شود شن‌های قیرگون برای شرکت‌های تولیدی و حفاری جذاب می‌شوند و سراغ آنها می‌روند!
 علاوه بر نگرانی جهانی در مورد ذخایر نفتی، عوامل فراوان دیگری نیز اثراتی چند بر قیمت‌های نفت می‌گذارد؛ جنگ‌های آمریکا و متحدانش علیه تروریسم بعد از 11 سپتامبر، اعتصابات کارگری، تهدیدات دائمی طوفان علیه سکوهای نفتی، آتش‌سوزی و تهدیدات تروریستی علیه پالایشگاه‌ها، همه این موارد هرکدام گاه به تنهایی باعث افزایش قیمت‌های نفت شده است. چنین مشکلاتی به صورت موقت بالارفتن قیمت‌ها را تسریع کرده‌اند، اما به صورت تاریخی افزایش بلندمدت قیمت انواع نفت را سیاست‌های کشورهای بزرگ رقم می‌زنند.

سرآغاز اعمال تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی
 در دولت‌های نهم و دهم همزمان با تحریم‌هایی که بر کشور ایران اعمال شد و اقتصاد کشور را با بحران‌های بی‌شمار مواجه کرد، سیاست‌هایی اعمال شد که برخی از آنها مانند دور زدن تحریم‌ها با برخی افراد، خود تبدیل به پیدایش بحران‌های داخلی دیگری شد. اگر چه بخشی از سیاست‌های اعمال شده از سوی دولت اجتناب‌ناپذیر بود.
در دوره اول دولت یازدهم و نیز با پذیرش برجام، فضای مستعدی برای سرمایه‌گذاری و اکتشاف و فروش نفت در ایران ایجاد شد که بعدها با خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریم‌های مجدد، مشکلات بزرگ‌تری برای صنعت نفت کشورمان رخ داد که تا امروز نیز این تحریم‌ها به اشکال مختلف وجود دارد. در دوره بایدن تا حدودی سیاست‌های سختگیرانه آمریکا علیه ایران کاهش یافت و امروزه نیز با برآمدن مجدد ترامپ در کاخ سفید، همان سیاست‌های خصمانه با شدت بیشتری ابلاغ شده است.
 اعمال فشار از طرق مختلف، رشد و تقویت ساختارهای صنعتی اقتصادی ایران را با مانع مواجه می‌کند.
تا پیش از این نگرانی‌هایی نسبت به برداشت زیادتر طرف مقابل از میادین نفتی مشترک و کم تحرکی ما و ادامه سیاست‌های مخرب دولت‌های خارجی، مسأله اصلی و مشکل آفرین در صنعت نفت و اقتصاد تک محصولی ما به‌شمار می‌رفت؛ ولی اکنون تنگناهای دیگری کشور ما را با مشکل مواجه می‌کند.
یکی از راهکارهای مهم برای عبور از اقتصاد نفت‌محور، سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، بادی و هیدروژنی است. بسیاری از کشورهای نفت‌خیز، در حال توسعه پروژه‌های عظیمی در این زمینه هستند. توسعه صنایع پتروشیمی، خودروسازی، الکترونیک و گردشگری از دیگر روش‌هایی است که این کشورها برای کاهش اتکا به نفت دنبال می‌کنند.
 کشورهای نفت‌خیز برای آمادگی در برابر آینده‌ای بدون نفت، استراتژی‌های مختلفی اتخاذ کرده‌اند؛ از سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر گرفته تا توسعه صنایع غیرنفتی و ایجاد صندوق‌های سرمایه‌گذاری، همگی بخشی از این تغییرات هستند. آنها که این مسیر را جدی‌تر دنبال کنند، در آینده موفق‌تر خواهند بود. واقعیت این است که جهان به‌سمت استفاده از منابع پایدار انرژی حرکت می‌کند. کشورهایی که زودتر برای این تغییر آماده شوند، آینده‌ای روشن‌تر خواهند داشت. آنهایی که همچنان به نفت وابسته بمانند با چالش‌های بزرگی روبه‌رو خواهند شد. اگر اتکا به خام فروشی نفت ادامه پیدا کند، شاید در آینده ناقوس فیدوس شنیده شود. اگر به سمت انرژی‌های نوین و توانمندی‌های دیگر و توسعه کشور در جهات مختلف اقتصادی و صنعتی نرویم، این اتفاق دور از ذهن نیست.