در پیست دربندسر چه خبر است ؟

 سهیلا نوری
خبرنگار

«نوا» 4 سال دارد. امروز اولین‌بار است که با چوب اسکی (آلپاین) روی برف‌ها سُر می‌خورد. تا پیش از این هر هفته با پدربزرگ، پدر و مادر و خواهر بزرگ‌ترش به اینجا می‌آمد، اما فقط از دور به آنها نگاه می‌کرد تا اینکه امروز یکی از مربی‌های قدیمی به اینجا آمده و پدر و مادر نوا از او خواستند اصول اولیه اسکی را به دختر کوچولویشان آموزش دهد. مربی‌ یک مرد سرحال است که باورت نمی‌شود آخر همین ماه شمع تولد 69 سالگی‌اش را فوت می‌کند. از او دلیل این حال خوب را می‌‎پرسم، با دست اطراف را نشانم می‌دهد و می‌گوید:«اگر جای من بودی و بیشتر از 50 سال روی برف اسکی می‌کردی، همین‌‌قدر سرخوش نبودی؟ شانس بزرگ زندگی من این است که در همین منطقه به دنیا آمده‌ام و از آن قدیم‌ که پدر و پدربزرگ‌هایم با همین درخت‌ها چوب اسکی می‌ساختند و زیر آن را با پارافین شمع صیقل می‌‌دادند با اسکی آشنا هستم. آن وقت‌ها ارتفاع برف خیلی بیشتر از اینها بود و من روی اغلب کو‌ه‌های این منطقه اسکی می‌کردم. این روحیه وقتی صدچندان می‌شود که حجم برف بیشتر و بخش حرفه‌ای پیست باز باشد تا در قله که ارتفاع آن به 3 هزار و پانصد متر بالا تر از سطح دریا می‌رسد، اسکی کنم. آنجا حس یک عقاب را پیدا می‌کنم که بر فراز همه چیز در پرواز است.

فضای خانوادگی دربندسر
یک کیک تولد سفید با شمعی به طرح علامت سؤال دستش گرفته و در حالی که دوستانش برف روی سر او می‌ریزند، به دوربین لبخند می‌زند. به سرعت عکس تولد زمستانی‌اش را استوری می‌کند. برای یک ثانیه هم خنده از روی صورتش کنار نمی‌رود. هر چقدر اطراف سرد است، برخورد او گرم و مهربان‌ است. فقط برای یک جشن تولد ساده به اینجا نیامده؛ او عاشق اسکی روی برف است و با اینکه یک ورزشکار حرفه‌ای نیست، هر سال فصل زمستان چند باری به اینجا می‌آید و جلسات آموزشی یک روزه برمی‌دارد. از آن دخترهایی است که خوب فهمیده در زندگی هیچ چیز مهم‌تر از این نیست که حواسش به خودش باشد:«34 ساله هستم. کمی دیر ولی بالاخره فهمیدم که باید بیشتر از هر چیزی برای خودم و حال خوبم وقت بگذارم، البته برای این حال خوب چهارچوب خاص خود را دارم. متولد زمستان هستم و از هر چیزی که به زمستان ربط داشته باشد استقبال می‌کنم. ورزش اسکی هم سرآمد همه دوست‌داشتنی‌های من است و خوشحالم اینجا یک فضای خانوادگی و سالم حاکم است که در کمال آرامش می‌توانم از این همه برف و پاکی لذت ببرم.»

 دهه هشتادی‌های پایه
دهه هشتادی هستند. از آن جوان‌های سرخوشی که هر جای دیگری جز اینجا آنها را ببینی توجه‌ات را به خودشان جلب می‌کنند؛ نه برای ورزش که به قول خودشان برای فول‌انرژی شدن به اینجا می‌آیند. «پدرام» خوش‌صحبت‌ترین فرد جمع 8 نفره‌شان است. از او می‌پرسم این تجربه چندم شماست، با قهقهه می‌گوید:«نبین که خیلی ریلکسیم، اولین‌بار است که پیست اسکی دربندسر را می‌بینیم. خانه خریدن و سرمایه‌گذاری که با این وضعیت اقتصادی از ما گذشته، پس هر جای ایران بساط تفریح به راه باشد، ما پایه هستیم. هفته پیش یک کلیپ باحال دیدیم و آمدیم که از اینجا هم فول‌انرژی برگردیم ولی انگار کلیپ فیک بود؛ هیچ چیز اینجا شبیه کلیپی نیست که می‌گفتند دربندسر است؛ اینجا همه با خانواده آمده‌اند و در کنار هم خوشحالند، به نظرم  تجربه بدی نبود و کلی عکس و فیلم ناب گرفتیم.»
 
 معجزه برف
دختر کوچولوی چینی روی «اسنوبرد» ایستاده و «سروناز» به زبان انگلیسی اصول اولیه اسکی را به او یاد می‌دهد. 30 دقیقه‌ای منتظر می‌مانم تا آموزش تمام شود و این فرصت خوبی بود برای اینکه با شیوه کار او بیشتر آشنا شوم. علاقه زیاد او به این ورزش از حوصله و انرژی‌اش پیداست. با تسلط بالایی تمام ریزه‌کاری‌های اسکی را به زبان انگلیسی توضیح می‌دهد و به محض اینکه می‌بیند «کیوئی» توانست تعادل خودش را روی اسنوبرد حفظ کند، شروع می‌کند به دست زدن و خندیدن. دختر کوچولو یک ربع استراحت جایزه می‌گیرد و این زمان خوبی است که با هم بیشتر صحبت کنیم.«سروناز» متولد تیرماه 68 است و از 20 سال قبل اسکی می‌کند. فقط جلسه اول را با چوب اسکی آلپاین (ورزشکار روی 2 چوب اسکی حرکت می‌کند) تمرین کرد و از همان روز اول، عاشق اسکی با اسنوبرد (هر 2 پای ورزشکار روی یک چوب قرار می‌گیرد) شد و تا حالا که سال‌های زیادی می‌گذرد به صورت حرفه‌ای اسنوبرد  سواری می‌کند. عاشق وکالت بود و برای همین تا مقطع کارشناسی ارشد را در دانشگاه شهید بهشتی «حقوق خصوصی» خواند، اما برف مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر داد؛ «یادم هست زمان دانشگاه ترم‌های زمستان، واحد کم برمی‌داشتم تا حداقل هفته‌ای دو بار اسکی کنم. من عشق را با اسکی تجربه کردم و تمام بهار و تابستان‌ها انتظار می‌کشیدم تا پاییز و زمستان از راه برسد؛ قدیم‌ها که برف بیشتر می‌بارید حال من هم خیلی خیلی خوب بود و حالا که چند سالی است حجم برف خیلی کم شده و دیرتر هم می‌بارد، خیلی قدرشناس‌تر شدم و دوست دارم این گزارش تریبونی باشد تا برای همه مردم ایران از معجزه برف بگویم؛ ورزش کردن در طبیعت و در میان این همه سفیدی، بالا رفتن ضربان قلب و گرم شدن در دمای منفی صفر تجربه خیلی شیرینی است که با ورزش دیگری ممکن نیست.» از او در مورد آموزش اسکی به خارجی‌زبان‌ها می‌پرسم و می‌گوید:«بعد از اینکه «توماس» مربی سوئیسی برای برگزاری دوره مربیگری به ایران آمد و زیر نظر او مدرک مربی‌گری‌ام را گرفتم، آموزش اسکی را از پیست توچال شروع کردم. برای خارجی‌‌ها جالب است که در فاصله کوتاهی از تهران چند پیست اسکی وجود دارد و خیلی هم از این ورزش زمستانی استقبال می‌کنند. یک روز در توچال افرادی از سفارت رومانی برای اسکی آمده بودند و نیاز بود یک نفر که زبان انگلیسی می‌داند به آنها آموزش دهد. از همانجا بیشتر آموزش خارجی‌‌زبان‌ها را بر عهده گرفتم و تاکنون به تعداد زیادی از کارمندان سفارت‌های چین، ژاپن، روسیه و رومانی که به اسکی علاقه داشتند آموزش دادم. اغلب این آموزش‌ها هم در پیست اسکی دربندسر انجام شده چراکه من این پیست را به دلایل زیادی به سایر پیست‌های تهران ترجیح می‌دهم. ضمن  اینکه اینجا پیست مبتدی از پیست پیشرفته جداست و خارجی‌ها این نظم و ترتیب را خیلی دوست دارند.»
«سروناز ثانوی» که تاکنون چندین مرتبه به عنوان مربی زن برتر انتخاب شده به فیلم کوتاهی اشاره می‌کند که طی هفته‌های گذشته پربیننده شد، اما متعلق به پیست دربندسر نبوده بلکه یک پیست اسکی در فرانسه بوده است: «سال 1401 یک ایونت داشتیم و همه ما برگزارکننده‌های آن رویداد، 3 یا 4 شب را در دمای منفی 20 درجه تا صبح بیدار بودیم تا مسابقات به بهترین شکل برگزار شود. روز مسابقه هم مردم جمع شده بودند و من که مسابقه را گزارش می‌کردم هر بار که مردم شادی می‌کردند، با خوشحالی آنها گریه کردم و جز همین دقایق کوتاه از آن رویداد، باقی تصاویر آن فیلم متعلق به پیست اسکی ایران نبود. اینها را گفتم تا بگویم پیست‌های اسکی ایران بخصوص پیست دربندسر یک محیط خانوادگی دارد و همه اسکی‌بازهایی که به اینجا می‌آیند عاشقانی هستند که فقط ورزش، حال خوب، گوش دادن به سکوت و وقت گذراندن با طبیعت برایشان مهم است و بس.»
 موقعیت عالی ایران و محدودیت‌هایش
«سفیدی برف و حس خوب سرما، اینجا هر کسی را به وجد می‌آورد. این خاصیت ورزش‌های زمستانی بخصوص اسکی است و پیست بین‌المللی دربندسر پُر است از آدم‌های خوشحال که حواسشان به خود و تفریحات‌ سالم‌شان هست.»
«پویا کلهر» که مدیر پیست دربندسر و اهل همین منطقه است با این جمله‌ها از آدم‌هایی می‌گوید که حاضر می‌شوند تعطیلات خود را در دل این طبیعت متفاوت بگذرانند.
از او می‌پرسم آیا واقعاً اسکی یک ورزش لاکچری است و او پاسخ جالبی می‌دهد:«واقعیت این است که ورزش اسکی به اشتباه یک ورزش لاکچری معرفی شده چراکه تهیه ملزومات ورزش‌هایی مثل تنیس، سوارکاری، موتورسواری، اتومبیلرانی و رشته‌هایی از این دست، بسیار پرهزینه‌تر است و هر فردی با هر درآمدی می‌تواند این ورزش مفرح و مهیج را آموزش ببیند و آن را دنبال کند. مثلاً یک فرد مبتدی که برای یک روز آموزش به اینجا می‌آید می‌توان کفش، چوب اسکی و تجهیزات اولیه این رشته ورزشی را با مبلغی بین 700 تا 800 هزار تومان اجاره کند، رقمی که در ورزش‌هایی مثل اسب‌سواری و رالی مثل یک شوخی می‌ماند.»

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • زیست بوم
  • گزارش
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
<
۱۴۰۳ بهمن
>
ش
ی
د
س
چ
پ
ج
۲۹ ۳۰ ۱ ۲ ۳ ۴ ۵
۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲
۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹
۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶
۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۱ ۲ ۳
۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰
شماره هشت هزار و ششصد و شصت و یک
 - شماره هشت هزار و ششصد و شصت و یک - ۰۴ بهمن ۱۴۰۳
۱