دشواری مواجهه متخصصان وزارت خارجه با تصمیمسازان کاخ سفید
دوره اول ریاستجمهوری ترامپ برای وزارت امور خارجه بسیار سخت گذشت. به دلیل پیشنهادهای شدید کاهش بودجه - که تا حدی توسط کنگره تعدیل شد اما به روحیه کارکنان آسیب رساند - و توقف استخدام و خروج حرفهایهای باسابقه از این وزارتخانه، تعداد کارکنان وزارت امور خارجه طی دوران ترامپ ۱۰ درصد کاهش یافت.
دیدگاه بسیاری از محافظهکاران مبنی بر اینکه وزارت امور خارجه اساساً مخالف برنامه ترامپ است، نه ابزاری برای پیشبرد منافع ایالات متحده، در مصاحبه لورا اینگراهام از شبکه فاکسنیوز با رئیسجمهوری در نوامبر ۲۰۱۷ آشکار شد. اینگراهام پرسید: «آیا نگران نیستید که وزارت امور خارجه به اندازه کافی نامزدهای ترامپ را ندارد تا دیدگاه شما را پیش ببرد؟» و افزود: «دیگر وزارتهای امور خارجه، از جمله در دوران [رونالد] ریگان، گاهی برنامه او را تضعیف کردند... و نگرانی این است که وزارت امور خارجه کنونی در حال تضعیف برنامه شماست.»
ترامپ در پاسخ، با دقت گفت: «من تنها کسی هستم که اهمیت دارد، زیرا وقتی کار به جایی میرسد، سیاست همان چیزی است که من میخواهم. شما این را بهوضوح دیدهاید.» او همچنین مزایای خالی نگهداشتن پستها را برجسته کرد و گفت بهتر است هیچکسی در این نقشها نباشد تا افراد نامناسب: «بنابراین ما به همه افرادی که آنها [وزارت امور خارجه] میخواهند نیاز نداریم. فراموش نکنید که من یک تاجر هستم. به مردمم میگویم: «وقتی نیازی به پر کردن جایگاهی ندارید، پرش نکنید.» اما ما افرادی داریم که از حضورشان راضی نیستم.»
دومین دوره ریاستجمهوری ترامپ برای وزارت امور خارجه چه معنایی دارد؟ پاسخ واضح: رنج بیشتر. اما بیایید با یک جنبه مثبت احتمالی شروع کنیم؛ حداقل در زمینه رهبری وزارتخانه. انتخاب ترامپ برای وزارت امور خارجه، مارکو روبیو، بهراحتی از فرآیند تأیید سنا عبور میکند و به نظر نمیرسد که این وزارتخانه را بخشی از «دولت پنهان» بداند. روبیو که عضو کمیته روابط خارجی سنا بوده، همواره مداخلهگرا بوده و به ایده مادلین آلبرایت، وزیر خارجه پیشین، مبنی بر اینکه ایالات متحده «تنها ملت ضروری» است، اعتقاد دارد. روبیو یکی از جمهوریخواهان نزدیک به جریان اصلی سیاست است. اما این امر تقریباً تضمین میکند که روبیو با ناامیدیهای زیادی روبهرو خواهد شد، چرا که دیدگاه بینالمللگرایانه او و رویکرد «اول امریکا»ی ترامپ اختلافی عمیق دارند. اگر دوره اول ترامپ راهنمایی باشد، روبیو برای موفقیت در این سمت باید مانند پمپئو انعطافپذیری و وفاداری زیادی از خود نشان دهد. انتخاب روبیو برای این سمت نشان میدهد که او برخی از این ویژگیهای از خودگذشتگی را دارد، اما حفظ چنین انعطاف و وفاداری در زمان تصدی این مقام، بویژه هنگامی که توصیههای او بیپاسخ بمانند و ترامپ در شبکههای اجتماعی به انتقاد بپردازد، بسیار دشوارتر خواهد بود. ترامپ هدف گستردهتر خود را در اولین رویداد انتخاباتی ۲۰۲۴ به صراحت بیان کرد: «یا دولت پنهان امریکا را نابود میکند، یا ما دولت پنهان را نابود میکنیم.»
صرفنظر از آنچه در آینده رخ میدهد، وزارت خارجه با دوران سختی روبهرو خواهد شد. این وزارتخانه نمایندهای کامل از طبقه حرفهای-مدیریتی است؛ اصطلاحی که باربارا و جان ارنرایش ابداع کردهاند و مورد نفرت جنبش ترامپ است. این وزارتخانه از کارکنانی تشکیل شده که در دانشگاهها و آکادمیهای نظامی برجسته تحصیل کردهاند، مدعی بیطرفی دوحزبی هستند و ابتکاراتی در زمینه سیاست خارجی در حوزههایی مانند اتحادسازی و توافقنامههای تجارت آزاد اجرا کردهاند که با باورهای «اول امریکا»ی ترامپ در تضاد است. تاریخچه طولانیتر افول وزارت خارجه نیز بهطور طبیعی بسیار مهم است. در طول ۴۰ سال گذشته، این وزارتخانه در نبردی نابرابر برای حفظ نفوذ خود در شاخه اجرایی، از پنتاگون و «شورای امنیت ملی تقویتشده» شکست خورده است. همچنین باید به خاطر داشت که این وزارتخانه تحت سیاستهای ریاضتی رؤسایجمهوری جمهوریخواه و دموکرات نیز آسیب دیده است: کاهش بودجه و نیروی انسانی در دوران بیل کلینتون، که ناشی از تمایل اشتباه برای بهرهبرداری از «سود صلح» پس از جنگ سرد و کاهش شدید منابع دیپلماتیک بود، ویرانگر بود. اما تهدید ترامپ ایدئولوژیک، عمدی و در مقیاسی متفاوت است. این منبع عظیم تخصص با دوره دوم ترامپ حتی بیشتر از دوره اول او دشواری خواهد داشت و این خبری ناگوار برای ایالات متحده و جهان است.
منبع: Foreign Policy


