دونالد ترامپ به امریکایی‌ها اطمینان داد که تحت رهبری جدید او، کشور شکوفا خواهد شد. او این روز را آغاز «عصر طلایی امریکا» نامید، زمانی که کشور دوباره رونق می‌گیرد و مورد احترام قرار می‌گیرد. ترامپ وعده داد، رویای معروف مارتین لوترکینگ را به واقعیت تبدیل کند و اعلام کرد که می‌خواهد «صلح‌آفرین و متحدکننده» باشد.
اهداف ترامپ مورد توافق بسیاری از امریکایی‌هاست. در چهار سال آینده، مردم می‌خواهند از اختلافات عبور کرده، کشوری بهتر بسازند و زندگی را برای همه بهبود بخشند. تا جایی که ترامپ بتواند در این مسیر کمک کند، از حمایت گسترده برخوردار خواهد بود.
با این حال، همه آنچه او گفت به این راحتی قابل قبول نبود. بویژه یک نکته نیاز به تصحیح دارد. ترامپ گفت: «افول امریکا به پایان رسیده است.» و در ادامه، با اشاره به تلاش‌های ترور علیه او در سال گذشته، افزود: خداوند مرا نجات داد تا امریکا را دوباره عظمت بخشم.
این به معنای بی‌نیازی امریکا از اصلاحات نیست. هزینه زندگی در امریکا به طرز غیرقابل تحملی بالا رفته و سیستم مهاجرت کشور دچار بحران است. - مسائلی که ترامپ عمدتاً برای رسیدگی به آنها انتخاب شد- اما او اقتصادی پویا را به ارث می‌برد که از همه‌گیری کووید-۱۹ بهبود یافته است؛ از نظر اشتغال، رشد اقتصادی و کنترل تورم رشد داشته است. ترامپ وظیفه دارد اطمینان حاصل کند که سیاست‌هایش این دستاوردها را با تعرفه‌های سنگین و اخراج‌ بی‌برنامه مهاجران غیرقانونی به خطر نمی‌اندازد.
ترامپ در روز دوشنبه همچنین مجموعه‌ای گسترده از دستورات اجرایی نگران‌کننده را امضا کرد. دولت او به دنبال پایان دادن به حق شهروندی بر اساس تولد است تا دولت بتواند افرادی را که به‌صورت غیرقانونی در امریکا زندگی می‌کنند و فرزندان شهروند دارند، اخراج کند؛ اقدامی که توهینی به متمم چهاردهم قانون اساسی است. او وضعیت اضطراری در مرز جنوبی اعلام کرد تا اعزام نیروهای نظامی به آنجا را مجاز کند و سیاست «ماندن در مکزیک» را از دوره اول ریاست‌جمهوری خود دوباره برقرار کند؛ سیاستی که پناهجویان را مجبور می‌کرد در اردوگاه‌های پر از فقر و خطر در جنوب مرز امریکا منتظر رسیدگی به درخواست‌های خود بمانند. این سیاست‌ها نه‌تنها به مهاجران و خانواده‌هایشان بلکه به اقتصاد امریکا آسیب جدی وارد خواهد کرد.
برای دومین بار، ترامپ ایالات متحده را از توافقنامه آب‌وهوایی پاریس خارج کرد و بار دیگر امریکا را به یکی از معدود کشورهایی در جهان تبدیل کرد که در تعهد جهانی کاهش انتشار کربن مشارکت نمی‌کند. او همچنین از کاهش موانع برای پروژه‌های آلاینده حمایت کرد و شعار داد: «حفاری کنید، فقط حفاری کنید.» در عین حال، او به‌صراحت مخالفت خود با انرژی پاک را اعلام کرد و انتظار می‌رفت که تمام اجاره‌های مربوط به انرژی بادی دریایی را متوقف کند؛ اقدامی که شاید پیش‌زمینه ممنوعیت گسترده‌تری باشد و مانع رقابت امریکا در این صنعت در حال رشد شود. باید به خاطر داشت که هر رئیس‌جمهوری در اعمال فوری تغییرات محدودیت‌هایی دارد. برای مثال، تلاش ترامپ برای پایان دادن به حق شهروندی بر اساس تولد با چالش‌های حقوقی قوی روبه‌رو خواهد شد، زیرا این مفهوم در قانون اساسی ذکر شده است. سیاست «ماندن در مکزیک» نیز تنها با همکاری مکزیک قابل اجراست.
ترامپ اکنون قدرتمندتر از همیشه است. حزب او، که اکنون در قالب شخصیت او شکل گرفته، توانایی پیشبرد برنامه‌های او را در کنگره دارد. دموکرات‌ها پس از شکست در انتخابات نوامبر، نفوذ کمی برای مقابله با ایده‌های ناپخته ترامپ دارند. اما امریکایی‌ها نحوه اجرای سیاست‌های رئیس‌جمهوری را زیر نظر خواهند داشت. آنها نمی‌خواهند شاهد کاهش اقتصاد یا افزایش قطب‌بندی سیاسی کشور باشند. ترامپ پس از سخنرانی رسمی خود گفت: «عمل مهم است، نه حرف.» در این موضوع، او درست می‌گوید.
منبع: Washington Post