«انتظار جامعه از علم سیاست» در گفتوگو با دکتر سیدصادق حقیقت
دفـــاع از خیــــر عمـــومـــی
علم سیاست «منافع ملی» را به سیاستگذاران گوشزد میکند
بررسی کارآمدی علم سیاست در ایران اگرچه همواره موضوعی با مسائل و پیشینه گسترده بوده، اما ارزیابی مستمر آن با نگاه به تحولات روز کشور، ضروری است؛ چرا که هر مقطع زمانی در سپهر سیاسی کشور دارای مؤلفههای منحصر به فرد بوده و از این رو در کنار بازخوانی زمینههای ثابت برای ارتقای سطح کارآمدی علم سیاست، بایستی متغیرهای جدید را نیز در نسبت با بحث کارآمدی علم سیاست بررسی و لحاظ کرد. به همین خاطر «ایران» در گفتوگو با دکتر سیدصادق حقیقت، استاد علومسیاسی، به واکاوی این موضوع به صورت خرد و کلان پرداخته است.
جناب دکتر حقیقت، «علم سیاست» چگونه در سیاستگذاری خرد و کلان دولتها و جوامع ورود پیدا میکند؟ یعنی کدام کشورها را میتوان مثال آورد که از معرفت و دانش علم سیاست به درستی بهره میگیرند؟
کشورهای جهان به دو دسته دموکراتیک و غیردموکراتیک تقسیم میشوند. در یک تعریف کلی میتوان گفت کشورهای دموکراتیک بر اساس خواست مردم اداره میشوند و کشورهای غیردموکراتیک بر اساس خواستههای اشخاص خاص. در مرحله سیاستگذاری کشورهای دموکراتیک، «علم سیاست» از بطن دانشگاه بیرون میآید و بر تصمیمات حاکمان تأثیر میگذارد؛ چرا که طبق فرض اولیه، حاکمان از خود مردم هستند و به شکل نوبتی جایشان را با دیگر مردم برای حکمرانی تعویض میکنند، اما در حکومتهای غیردموکراتیک یا همان اقتدارگرا چون توزیع عادلانه قدرت وجود ندارد و منافع ملی آنچنان تعریف نشده است، علم سیاست نیز به شکل شایسته نمیتواند در فرآیند سیاستگذاری ایفای نقش کند. بنابراین علم سیاست در کشورهای دموکراتیک، میتواند بر اساس «منافع ملی» به حاکمان خدمت کند ولی این امکان در کشورهای غیردموکراتیک اساساً یا ضعیف است یا وجود ندارد.
نکته قابل ذکر در جمعبندی این مقدمه آن است که میان «وضعیت دموکراسی» و «وضعیت اقتدارگرایی» طیفی از درجات وجود دارد؛ یعنی کشورها به شکل صفر و صد، دموکراتیک یا غیردموکراتیک نیستند بلکه درجاتی از دموکراسی را دارا هستند. بنابراین به همین میزان میتوان گفت که براساس این درجهبندی است که میزان بهرهمندی کشورها از «علم سیاست» در فرآیند سیاستگذاری آنها معین میشود. پس هرچه به درجه دموکراتیک نزدیکتر شویم، میزان بهرهمندی از علم سیاست نیز بیشتر خواهد شد.
از علم سیاست برای فهم جامعه ایران و تجویز نسخه درست چه انتظاری باید داشت؟
علم سیاست مانند هر علم دیگری باید جدی گرفته شود، اما متأسفانه در کشور ما اینگونه نیست. شاهد هستیم هر کسی با هر تخصصی ادعای سیاستگذاری و تفسیر درست از علم سیاست دارد. در پاسخ مشخص به سؤالی که مطرح کردید، باید تمامی جنبههای مختلف علم سیاست نیز متناسب با عرصه خود بررسی شود؛ یعنی باید دید از جنبه تجربی یا جنبه اندیشهای و حتی حوزهای مانند روابط بینالملل که همگی در علم سیاست وجود دارند، چه انتظاری داریم.
انتظاری که از سیاست به معنای کلی آن میرود آن است که عالمان آن به شکل تخصصی و آزاد از هرگونه اجبار، بتوانند به اهداف مدنظر این علم دست پیدا کنند و نتایج تحقیقات خود را در اختیار دولت و جامعه قرار دهند. انتظار دیگر آن است که هیچ چیز جز «منافع ملی» مدنظر این حوزه نباشد؛ یعنی فارغ از آنکه عالمان علم سیاست در کدام دستهبندی یا سلیقه سیاسی و به اصطلاح «چپ» یا «راست» قرار میگیرند و یا به کدامیک از مکاتب علم سیاست متعلق و وفادار هستند، باید به «منافع ملی» پایبند باشند.
ارتباط عالمان علم سیاست با دو نهاد «دولت» و «جامعه» باید چگونه باشد تا «علم سیاست» کارآمد ظاهر شود؟
همانطور که اخیراً وزیر محترم علوم اشاره کردند، همه بر ضرورت ارتباط بین دولت و جامعه با دانشگاه واقف هستیم اما نحوه مطلوب این رابطه یا چرایی عدم تحقق آن را به درستی نمیدانیم. تعاریف وجود دارد اما در عمل این اتفاق نیفتاده است و رابطه علم سیاست در دانشگاه با دولت و جامعه تقریباً قطع است.
برای تحقق این رابطه و ظهور کارآمدی علم سیاست در ایران در مرحله نخست باید عالمان علم سیاست با بخشهای مختلفی از جامعه و اقشار آن و همچنین ردههای مختلف دولت ارتباط بگیرند. در مراحل بعدی این عالمان باید با زبان متناسب با مخاطب خود سخن بگویند. اما از طرف دیگر، حاکمان نیز باید اعلام نیاز خود به کارشناسان علم سیاست را ابراز کنند که البته در جامعه ما این احساس متأسفانه وجود ندارد و ارتباط به اندازه زیادی قطع است. دانشجوی علم سیاست نمیداند برای چه نیازی باید تحصیل کند و این امید نیز در او وجود ندارد که بعد از تحصیل علم بخواهد در بدنه دولت به کار تخصصی بپردازد.
بنابراین، به قول معروف، چرخ را دوباره نباید اختراع کرد. پاسخ بسیاری از نیازهای حاکمان ما همان مطالبی است که عالمان علم سیاست و دانشجویان تحصیلات تکمیلی در این حوزه، برای رفع این نیازها، پایاننامه و رساله و مقاله تولید کردهاند اما متأسفانه ارتباط همواره قطع بوده است و تفاوتی بین چپ و راست هم در میان دولتها در اینباره چندان وجود نداشته است.
راهکار شما برای این مسأله چیست؟
چاره آن است که حاکمان به شکل سیستماتیک از مشاوره عالمان علم سیاست حداکثر استفاده را بکنند. یکی از راحتترین مسیرها برای تحقق این مدل، پخش کردن Policy Paper یا همان «نامه سیاست» میان اساتید برجسته علومسیاسی و سپس جمع کردن این نامهها و تحلیل آنهاست. مقصود از Policy Paper در واقع آن است که در یک یا دو صفحه، دیدگاه اندیشمند علم سیاست در مسائل مورد نیاز حاکمان اخذ شود و دولت هم با بررسی مجموعه این دیدگاه و جمعبندی آرای مختلف بتواند پاسخ کارشناسی درخصوص نیاز خود را پیدا کند.
وضعیت کنونی علم سیاست در ایران و سفارش اجتماعی آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
با نگاه واقعبینانه باید گفت علم سیاست در ایران وضع خوبی ندارد و ارتباط این علم با سیاست روز و تصمیمگیرندگان چندان قوی نیست. همه میدانیم باید این ارتباط برقرار باشد اما چند و چون آن مورد بحث قرار نگرفته است. به طور کلی اگر دو راه «اصلاح ساختار» یا «بهبود کارگزار» را برای برقراری این ارتباط متصور شویم، نظر من این است که «اصلاح ساختار» بر بهبود عملکرد کارگزار تقدم دارد. بنابراین مشکل در این زمینه ساختاری است و باید به صورت ساختار نیز حل شود.
بــــرش
چشمانداز علوم سیاسی در ایران
با نگاه واقعبینانه باید گفت علم سیاست در ایران وضع خوبی ندارد و ارتباط این علم با سیاست روز و تصمیمگیرندگان چندان قوی نیست. همه میدانیم باید این ارتباط برقرار باشد اما چند و چون آن مورد بحث قرار نگرفته است. اگر دو راه «اصلاح ساختار» یا «بهبود کارگزار» را برای برقراری این ارتباط متصور شویم، نظر من این است که «اصلاح ساختار» بر بهبود عملکرد کارگزار تقدم دارد. پاسخ بسیاری از نیازهای حاکمان ما همان مطالبی است که عالمان علم سیاست و دانشجویان تحصیلات تکمیلی این رشته، برای رفع این نیازها، پایاننامه و رساله و مقاله تولید کردهاند اما متأسفانه از عالمان این علم و تولیدات این حوزه، بهره گرفته نمیشود.