اقتباسی آزاد و مدرن از «روز شغال» در سریال محبوب روزهای پایانی سال ۲۰۲۴
داستان یک کهنه سرباز
مجموعه تلویزیونی «روز شغال» (The Day Of The Jackal) محصول بریتانیا، یکی از سریالهای سرگرم کننده اواخر سال میلادی است که به تاز گی به پایان رسیده و بنابر اخبار تأیید شده، فصل دوم آن نیز بزودی ساخته میشود. زمانی که نام «روز شغال» را میشنویم، یاد شاهکار فیلم سینمایی «روز شغال» اثر زینه مان با بازی درخشان ادواردفاکس در سال ۱۹۷۳ میافتیم و دلهرهای که هنگام تماشای اثر، تجربه کردیم؛ ماجرای تلاشی برای ترور شارل دوگل، رئیسجمهوری فرانسه، توسط یک تک تیرانداز ماهر. فیلمی که با آن بزرگ شدهایم و حالا به استقبال سریالش با شکل و شمایلی جدید میرویم.
فرزانه متین
این سریال در واقع اقتباسی آزاد از رمان «روز شغال» اثر فردریک فورسایت است که رونن بنت ایرلندی در مقام نویسنده و براین کرک و آنتونی فیلیپس به عنوان کارگردانان این پروژه، مجموعه تلویزیونی آن را در ژانر جنایی و تریلری در 10 قسمت خلق کردهاند. در ابتدا، 5 اپیزود سریال همزمان از کمپانی رسانهای پیکاک پخش شد و سپس هر هفته، یک قسمت از آن را منتشر میکرد که باعث جذب بالای مخاطب شد. قسمت اول آن بالای ۴/۵ میلیون بیننده داشت که به بزرگترین سریال شبکه اسکای تبدیل شد.
«روز شغال» به عنوان یک اثر مهیج درجه یک که سکانسهای هوشمندانه و اکشن جذابی دارد مورد تحسین منتقدان قرار گرفته و نمره 2/8 از سایت IMDb را به خود تعلق داده است. «روز شغال» از سریالهای برتر سال ۲۰۲۴ محسوب میشود. ادی ردمین، لاشانا لینچ، اورسولاکور برو، چوکوودی ایووجی، خالد عبدالله، لیا ویلیامز و چارلز دنس در این سریال نقشآفرینی کردهاند.
داستان در مورد یک آدمکش توانمند ملقب به نام «شغال» است که پیش از آن جزو کهنه سربازان جنگ بریتانیا در افغانستان بوده است. او با ترور نامزد صدر اعظمی آلمان باعث شد که توسط کارشناس سلاحهای گرم در سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا به نام بیانکا، تحت تعقیب قرار گیرد. سریال که یک بازآفرینی جدید و نفسگیر از یک تریلر کلاسیک است با پخش اولین قسمت، توانست نبض مخاطب را در دست بگیرد و به خوبی آنها را درگیر مجموعه کند. برخی معتقدند این سریال مانند رمانی پرکشش است که نمیشود آن را بر زمین گذاشت. شروع آبرومندانه «روز شغال» بسیاری از تماشاگران را یاد سری فیلمهای جیمز باند میاندازد مخصوصاً شروع تیتراژ آن که بیشباهت به اثر اسکای فال، بیستوسومین فیلم «جیمز باند» نیست. این سریال سراسر تعلیق همراه با خرده پیرنگها، مخاطب را علاقهمند به ضدقهرمان داستان یعنی «شغال» میکند؛ قاتلی بیرحم، باهوش، خونسرد و نکتهبین که دائم در حال پنهان کردن هویت خودش است. او با تک تیراندازهایی که تا به حال در سینما و سریالهای متفاوت دیدهایم کاملاً متفاوت است. خونسردیاش به گونهایست که مخاطب هیجانزده را به سکوت و صبر دعوت و او را وارد دنیای خشن و بیرحمش میکند. ادی ردمین، بازیگر برنده اسکار در نقش «شغال» که کاراکتری عمیق و چندبعدی دارد، داستان سریال را به واسطه تغییر زمان، «اثری کاملاً متفاوت» میداند که با در نظر گرفتن هدفی جدید، درک و بهروز شده است. وی ترکیبی ترسناک از جذابیت، بیرحمی و آسیبپذیری را به کاراکتر شغال داده است. این بازیگر نشان داده در هر نقشی فرو رود از آن سربلند بیرون خواهد آمد.
اگر شغال، شخصیت اصلی سریال به شمار میرود در کنارش مأمور MI6، بیانکا، یک زن سیاهپوست، مکملی است که داستان وی را روایت میکند و روز شغال، قصه بازی موش و گربهای میشود که این دو نفر انجام میدهند هر چند که کاراکتر بیانکا با بازی لاشانا لینچ فاقد روح و اثرگذاری روایی است. در چهره او مخصوصاً چشمانش، مهربانی موج میزند و از همان ابتدا مشخص بود که کارگردان، بازیگر نامناسبی را برای شخصیت بیانکا انتخاب کرده است. از این رو قابل پیشبینی میشود که در تعقیب و گریز این دو کاراکتر، شغال برنده خواهد شد. حالا باید دید این نویسنده ماهر در فصل بعدی هم با این سریال همکاری میکند و در صورت همکاری، این بار «شغال» قرار است از چه ترفندهایی برای ادامه استقبال و اعتماد مخاطبان استفاده کند. ریتم خوب و تند قصه باعث شده که اشکالات درشت و ریزی که در سریال وجود دارد به چشم نیاید هرچند اگر این اشکالات و هجویات از سریال حذف میشد، مجموعه به جای 10 قسمت تقریباً ۶۰ دقیقهای تبدیل به یک مینی سریال ۶ قسمتی جمع وجور میشد، با این حال موفق بودن این سریال مدیون جهانی است که رومن بنت آن را با بازی ادی ردمین پدید آورده است. سریال غیر از جنبههای اکشن و سرگرمیاش، در خدمت پیامهای مهمی است؛ از جمله اشاره به کثیف بودن سیاست، جلوگیری از شفافیت مالی سرمایهداران، پولشویی و از همه مهمتر بلایی که کشورها بر سر کهنه سربازان نازل کردهاند و تا الان هم درگیر این بخش آسیبپذیر جامعهشان هستند.