روایت داریوش آشوری از مسأله توسعه در ایران
چطور «زبان» میتواند ابزاری برای توسعه شود؟
محسن رنانی، اقتصاددانی است که با دغدغه توسعه در ایران، مجموعه «دانشنامه اندیشهورزی درباره توسعه در ایران» را کلید زده است که قرار است ۵۰ عنوان کتاب ذیل این مجموعه منتشر شود که حاصل گفتوگو با متفکران ایرانی درباره توسعه است. کتاب «روایت داریوش» یکی از آثار این پروژه بلنددامن است که به تازگی منتشر شده و بر پایه گفتوگوهایی با او شکل گرفته است. اغلب، داریوش آشوری را بهعنوان زبانشناس میشناسند اما او متفکری بینارشتهای است که آرا و آثارش برای اهالی علوماجتماعی، فلسفه و علومسیاسی هم مورد توجه است. کتاب «روایت داریوش» نشان میدهد که اگرچه آشوری بهطور مستقیم به مسأله توسعه نپرداخته اما در اندیشه او ردپای تفکر توسعه را میتوان پیگرفت.
پروانه فردوست
خبرنگار
زبان؛ سنگبنای توسعه
آشوری «زبان» را سنگبنای توسعه میخواند و در این کتاب رابطه زبان و مدرنیته را نشان میدهد. در الگوی توسعه آشوری، تمام جنبههای زندگی مدرن به مقوله زبان پیوند میخورند. به این اعتبار، او معتقد است که با بررسی زبانی میتوان تفاوتهای ذهنیت مدرن و سنتی را فهم کرد و به درک جهان توسعهیافته و تفاوتهایش با جهان توسعهنیافته رسید.
در روایت آشوری، توسعه در عین حال که مستلزم دیدگاههای علمی است نیازمند توجه به علومانسانی و فلسفه است. بنابراین برای رسیدن به توسعه نباید نقش نخبگان و روشنفکران را در جامعه نادیده گرفت؛ چرا که آنان با تفکرورزی و افقگشایی میتوانند چراغ راه توسعه شوند. به زعم آشوری برای گذر از توسعهنیافتگی باید درک درستی از تاریخمان پیدا کنیم تا بتوانیم از فراز و فرودهای آن درس بگیریم. به روایت او، توسعه از نوعی مبارزه و کشمکش دائمی در پهنه هر جامعه با تاریخ آن بهدست میآید.
«زیست روادارانه» بسترساز توسعه
دکتر محسن رنانی در مقدمهای که بر این کتاب نوشته، آشوری را چنین توصیف کرده است: «از سیاست به اقتصاد، از اقتصاد به جامعهشناسی و سپس به فلسفه، از آن دو به ادبیات و سپس به فرهنگشناسی رو نمود و سرانجام در ساحت «زبان» سکنا گزید. این کلمات، توصیف رهنوردِ شورشگری است به نام داریوش آشوری که این کتاب درباره اوست. آشوری دست ما را میگیرد و به جایی میبرد که تاکنون کمتر کسی رفته و دیده است: زبان».
گرچه آشوری در این کتاب حرفی نظری درباره ریشههای زبانی توسعهنیافتگی ما ایرانیان نمیگوید، اما به گمان رنانی، او به ساحت ارائه تحلیل جامعهشناختی از نسبت میان زبان و توسعه نزدیک شده است: «با رویارویی با کثرت فهمهای دیگر، در ذهن من از اعتبار باورهایم کاسته میشود. اینگونه است که آدمی پای به مرحله رواداری میگذارد و زیست روادارانه را میآموزد و زبانش به روی زبانهای دیگر و فهم عالمِ معناییشان باز میشود. بنابراین، درخورترین ابزار رواداری (و سپس مدارا) وجود فناوری و ابزارهای زبانی مناسب برای کسب، دریافت و خلق کلمات و مفاهیم جدید است. و چنین امکانی در بستر زبانِ باز فراهم میشود.»
از نظر رنانی، الگوی توسعه آشوری، اثری قابل تأمل در راستای مسألهمند شدن توسعه ایرانی است که این مسألهمندی در زبان ما هم قابل ردگیری است.