عادل بزدوده، عروسک‌ساز و داور جشنواره تئاتر عروسکی پاسخ می دهد

عرو سک های ماندگار چرا ساخته نمی شوند؟

سعیده احسانی‌راد
روزنامه‌نگار


عادل بزدوده را با زی‌زی‌گولو، مخمل خونه مادربزرگه، الو‌الو من جوجوام و بعضی عروسک‌های شهر موش‌ها می‌شناسیم؛ عروسک‌های به‌یادماندنی و خاطره‌انگیز چند دهه پیش. «بزدوده» عروسک‌ساز، عروسک‌گردان و کارگردان نمایش‌های عروسکی معتقد است، عروسک‌سازی واقعاً رشته‌ای دوست‌‌داشتنی و ناب بوده و چقدر محبت در عروسک نهفته است.
بزدوده یکی از اعضای هیأت داوران و انتخاب نمایش‌ها در بیستمین جشنواره تئاتر عروسکی تهران مبارک بود که دیروز به کار خود پایان داد. او در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره بیستمین جشنواره تئاتر عروسکی و وضعیت این رشته از هنرهای نمایشی، مطالبی را بیان کرد که می‌خوانید.

با توجه به اینکه جزو هیأت داوران و انتخاب نمایش‌ها در جشنواره تئاتر عروسکی تهران-مبارک بودید، کارها را چطور ارزیابی کردید؟
در این جشنواره در بخش کودک و خردسال حدود 80 نمایش دیدیم که از بین آنها 14 کار برای اجرا در جشنواره تئاتر عروسکی تهران-‌مبارک انتخاب شد.
 
ارزیابی‌تان از این دوره جشنواره نسبت به دوره‌های قبل چطور بود؟
ماجرا از این قرار است که وقتی باغ بزرگی دارید و کسی نیست برایش کار کند، مطمئناً این باغ بعد از چند سال از بین می‌رود. حالا اگر باغبان‌های متعدد در طول سال به این باغ و گلستان رسیدگی کنند، شاخ و برگ‌های اضافی آن را ببرند و مراقبت‌های لازم برای آن لحاظ شود، مطمئناً گل‌های خوشرنگ و خوشبو و درختان پربارتر و چشم‌نواز خواهیم داشت.
خب برای این کارها چه کسی باید برنامه‌ریزی کند، عادل بزدوده یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؟ این وزارتخانه در طول سال می‌تواند باغبان‌های متعدد را به شهرستان‌ها بفرستد، از گروه‌هایی که بوی عطر و گلاب و خوشمزگی میوه می‌دهند مراقبت‌های ویژه کند که خروجی‌اش برسد به جشنواره تئاتر عروسکی تهران-مبارک؛ امسال، سال‌های قبل و قبل‌تر هیچ کلاس و کارگاه آموزشی برای شرکت‌کنندگان جشنواره تئاتر عروسکی توسط اساتید برگزار نشده است، چطور انتظار داریم این درختان میوه خوشمزه داشته باشند وقتی که رسیدگی، نگاه گسترده و جهانشمول در رشته تئاتر عروسکی نیست. با دست بسته هنرمندان را به اقیانوس انداخته و می‌خواهیم شنا کنند، نمی‌شود و نشدنی است. این کار به یک آسیب‌شناسی اساسی نیاز دارد تا این انرژی‌های سطح بالا در مسیر درست قرار گیرند و تبدیل به سیلاب نشوند که هم به خودشان آسیب بزنند و هم به تئاتر عروسکی ما. در جشنواره تئاتر و سینما فجر باغبان‌های کارکشته نداشته و برایمان سؤال است که چرا در جشنواره‌ها کارهای خوب وجود ندارد.حالا علت چیست؟ نبود برنامه‌ریزی درست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این چهل‌واندی سال اخیر به استثنای مواردی که قاعده مندی هایی وجود داشته است. لازم است مسئولان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در هر پست و مقامی که هستند، نگاهشان به هنر بخصوص تئاتر و تئاتر عروسکی جامع باشد.
 
به نظر شما نبود روند رسیدگی به مقوله تئاتر عروسکی ریشه در چه دارد؟
فقط بحث مدیریت کلان است. ما برای مراقبت از هنری مثل تئاتر عروسکی که ریشه‌دار است، مدیر کم داشتیم. ما از آدمی مثل دکتر علی منتظری که از کمیاب‌ترین آدم‌هایی است که به مقوله تئاتر و تئاتر عروسکی توجه داشتند، برخوردار نبودیم و فقط مدیران بدون بازخورد داشتیم.
 
پس در این دوره در زمینه تئاتر عروسکی شاهد کار شاخص و خاصی نبودید؟
بله، کار خاصی ندیدم. گروه‌ها واقعاً زحمت کشیدند و طبق برنامه اجرا داشتند.
 
چرا ما دیگر شاهد رونق در جشنواره تئاتر عروسکی نیستیم؟
ساخت عروسک نخی و غیرنخی هزینه زیادی دارد و اگر افراد بخواهند خودجوش کار کنند باید زندگی‌شان را بفروشند. می‌دانید، یک عروسک دست‌کشی فک‌زن مثل زی‌زی‌گولو که من ساختم، الان هزینه ساختش 40 میلیون تومان است. هزینه ساخت عروسک نخی که وحشتناک گران است. این عروسک‌ها ابزار هنری است که ما با آن تابلوی زندگی می‌سازیم و زمانی که نباشد، به بی‌کیفیت‌ترین مواد و متریال بسنده می‌کنیم که بعدش مورد تحسین و به‌به و چه‌چه دیگران قرار گیریم.
 
یعنی عروسک‌های الان روی مخاطب تأثیر ندارد؟
زمانی عروسک تأثیر‌گذار می‌شود که قبل از ساخت درباره آن فکر و مطالعات اساسی اجتماعی، ادبی و اقتصادی صورت گرفته باشد تا آن عروسک بدرخشد. پوست‌مان کنده شد برای ساخت عروسک‌های شهر موش‌های یک و دو، خانه مادربزرگه و زی‌زی‌گولو؛ ما در مورد این عروسک‌ها بحث می‌کردیم که چه تأثیر اجتماعی و اقتصادی دارد، بعد وارد تولید کار می‌شدیم اما الان چه شده است، وقتی می‌گویند دو ماه دیگر جشنواره تئاتر عروسکی است، افراد در این مدت چقدر مطالعه می‌کنند، چه تفکر و اندیشه‌ای را می‌خواهند با عروسک  به مخاطب کودک و خردسال نشان دهند. برای ساخت عروسک‌ها مطالعات در سطح خیلی پایین است، برای همین ثمره‌اش هم بی‌نتیجه و تأثیر‌گذار نیست.
 
آیا هم‌اکنون تئاتر‌ها فقط وقت‌پرکنی هستند   و
بدون تأثیر؟
با این غلظتی که می‌گویید نیست، گروه‌ها زحمت می‌کشند؛ آدم‌هایی هستند که شنا کردن را دوست دارند ولی دست‌هایشان را بسته‌ایم و از آنها می‌خواهیم در اقیانوس شنا کنند و نتیجه‌اش هم غرق شدن و از بین رفتن خود و گروه‌های تئاتری است.
گروه‌های تئاتری نیاز به مراقبت ویژه دارند، حالا از طرف چه کسانی؟ تمام مراقبت‌های ویژه باید از طرف مدیریت کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کمک آدم‌های خبره تئاتری تدوین شود؛ کسانی که تجربه 50 ساله در این کار دارند که البته مسئولان آنها را نمی‌بینند و نمی‌خواهند ببینند. تنها راه نجات از این وضعیت این است که مسئولان این وزارتخانه با تعامل، رفاقت، همبستگی و به نتیجه درست رسیدن، به گروه‌هایی که می‌خواهند در جشنواره تئاتر عروسکی شرکت کنند، کمک مادی و معنوی داشته باشند.
 
به نظر شما محتوای تئاتر عروسکی باید در چه موضوعاتی باشد؟
تکلیف تئاتر عروسکی که برای کودک و نوجوان ساخته می‌شود مشخص است؛ تربیت، آموزش، تجربه درست صحبت کردن و دوست پیدا کردن، ایثار، فداکاری و به هم رسیدن؛ همه اینها باید از طریق تئاتر عروسکی به کودک و نوجوان منتقل شود و مسائل مرتبط با مشکلات زیست‌محیطی، آموزشی و اقتصادی را به آنها و خانواده‌هایشان گوشزد کند. یکی از اشکال انتقال مفاهیم انسانی، نمایش عروسکی است که این نمایش‌ها از لحاظ تکنیک‌های مختلف متفاوت است و تأثیر‌گذاری بی‌نظیری دارد؛ حالا نه در ایران بلکه در تمام دنیا همین‌طور است. در دنیا حرف‌های بزرگانه، با عروسک به بچه‌ها گفته شده و آنها متوجه می‌شوند و منتقل می‌کنند. عروسک جزو سمبل‌های ازلی و ابدی بشر بوده و هست؛ ابزاری منتقل‌کننده هر چه که انسان قادر به انتقال آن نیست به حساب می‌آید.
 
بچه‌ها دیگر مثل گذشته خیلی با عروسک‌ها ارتباط نمی‌گیرند، دلیلش این است که عروسک‌های خوبی نداشتیم؟
وقتی سواد، شعور، مطالعه، تحقیق و پژوهش به زیر صفر رسیده، نباید از گروه‌های تئاتری انتظار داشته باشید کار شایسته ارائه دهند. همه در کنار هم هستیم و در این مسیر خیلی کارها باید صورت گیرد. وقتی کار خوب عروسکی انجام نمی‌شود، انتظار داریم گروهی که این همه پول گرفته اثری در جامعه داشته باشد.
در حفظ عروسک‌های خاطره‌انگیز هم سهل‌انگاری شده؛ شما برای از بین نرفتنشان چه مسئولیتی دارید؟
اکثر عروسک‌هایی که ساختم تهیه‌کننده داشتند که صاحب تمام عروسک است، به عنوان مثال عروسکی به نام مخمل که من خلق کردم، صاحبش تلویزیون است، باید از آنها بپرسیم چطور از این عروسک محافظت کردند که جواب هیچ است. تمام مجموعه عروسک‌های خانه مادربزرگه در آرشیو شبکه دو از بین رفته، مقصر چه کسی است؛ عادل بزدوده و مرضیه برومند؟ نخیر، تلویزیون است که نتوانسته آن را حفظ کند، چرا؟ چون از نظر تلویزیون عروسک دو اسفنج است که قیچی خورده و نمی‌داند این عروسک چه تأثیر اجتماعی، فرهنگی و روانی در جامعه و خانواده‌ها گذاشته است. اینها فوق‌العاده مهم هستند. من عروسک می‌سازم اما صاحب آن نیستم. اگر این عروسک مهم باشد، فضایی مثل موزه می‌سازند تا بچه‌ها با دیدن آن متوجه شوند در نسل‌های قبل در تلویزیون، سینما و تئاتر چه کارهایی ساخته شده تا برای نسل‌های بعد تکرار ‌شود اما وقتی چنین نگاهی نیست، عروسک‌ها از بین می‌روند.
 
الان مکانی به عنوان موزه عروسک‌ها برای حفظ عروسک‌های خاطره‌انگیز داریم؟
در موزه سینما عروسک‌های من و بعضی از دوستانم هستند که خودمان مجدداً آن را بازسازی کردیم چون بازدیدکنندگان روی گوش عروسک شماره تلفن و آدرس نوشتند، چرا این اتفاق افتاده؟ چون برای موزه‌دار بحث حفاظت مهم نبوده اما بعد از بازسازی عروسک داخل شیشه قرار گرفتند تا از تکرار چنین اتفاقاتی جلوگیری شود. عروسک‌ها به لحاظ موادی که در ساختشان به کار رفته نیازمند مراقبت‌هایی از نظر نور، دوری از آفتاب و کلی ماجراهای دیگر هستند تا یک شخصیت عروسکی طی سالیان حفظ شود.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد و سی و هفت
 - شماره هشت هزار و ششصد و سی و هفت - ۰۵ دی ۱۴۰۳