از «هورهخوانی» و «خوانچه برون» تا شاهنامهخوانی و قصهگویی
چله با اجاق سنت گرم میشود
ایران زمین- «هورهخوانی» در کرمانشاه، «چله دوید» در آذربایجان شرقی، «خوانچه برون» در کردستان، شاهنامهخوانی و قصهگویی ریش سفیدان و بزرگان، خوردن تنقلات و تفألی بر حافظ تا حلوای کدوی گیلان و شولی یزد و خرما ماهی خوزستان و قلیه ماهی سیستان و بلوچستان و... هزار رنگ و هزار رسم پای سفرهای که در یک شب از 365 شب سال پهن میشود، شب دراز و سرد ایرانیها را به صبح پیوند میزند و خاطره یک یلدای دیگر را در ذهن کوچک و بزرگ خانوادهها به یادگار میگذارد. خوراکیها و آیینهای ویژه یلدایی در ایران رنگارنگ با قومیتها و جغرافیای متنوع، یک هویت واحد دارد و آن «شب خانواده» بودن یلداست؛ شبی که بزرگ و کوچک سنی هر خانواده، جایگاه و منزلت خاص خود را دارد.
«چله دوید» در آذربایجان شرقی
در آذربایجان شرقی «چیلله گئجه سی» به معنی شب یلداست. شب یلدا در تبریز همچون دیگر نقاط ایران، با گرد هم آمدن اعضای خانواده و فامیل دور هم آغاز میشود. در این شب که به آن «بویوک چیلله» (چله بزرگ) هم میگویند، کوچکترها به دیدار بزرگترها میروند. یکی از رسوم زیبای تبریز در شب یلدا، فرستادن خونچا (خوانچه) به خانه نوعروسان است. خونچا شامل هدایایی مثل میوههای تزیین شده، شیرینیهای محلی، آجیل و خشکبار و گاهی هم لباس و طلاست که توسط خانواده داماد به خانه عروس فرستاده میشود. این رسم نشان از اهمیت دادن به تحکیم روابط خانوادگی و ایجاد پیوند محبتآمیز بین خانوادهها دارد.
از دیگر آداب و رسوم شب یلدا در تبریز، نوازندگی عاشیقها میباشد که خواننده و نوازندههای محلی هستند و اشعار و موسیقی مردمی میسرایند. عاشیقها، داستان خوانده و فیالبداهه شعر سراییده و ساز مینوازند. داستانها در مورد افسانههای کهن از جمله «کوراوغلو» و قصههای مهر و محبت شبیه «قربانی و پری» میباشند.
از رسم و رسوم شب یلدا در آذربایجان شرقی «چله دوید» است. برای اجرا کردن این رسم، مردان و جوانان فامیل دور هم جمع شده و قوطی حلبی را سوراخ کرده، یک چوب داخل آن میکنند. سپس یکی پارچه را آتش زده و داخل قوطی میگذارند. به این صورت مشعلی درست میشود. سپس مشعل را در دست گرفته و شعر «قندیر اوغلیها قندیر اوغلیها بیر جیندا ویر یاندیر اوغلی چله قاشدیها چله قاشدیها» را میخوانند که به معنی «پسر قندیلها، پسر قندیل یک پارچه کهنه را آتش بزن، چله فرار کرد ها، چله فرار کرد» میباشد. با شعر خواندن به در خانهها رفته و پارچه نفتآلودی از هر کس میگیرند، سپس روی مشعل قرار میدهند تا خاموش نشود.
«چیلله لیک» در آذربایجان غربی
شب یلدا در آذربایجان غربی با آداب و رسوم خاصی برگزار میشود که از مهمترین آنها میتوان به شبنشینی در منزل بزرگ خانواده و فرستادن هدایا یا همان «چیلله لیک» به منزل نوعروسان اشاره کرد. مردم آذربایجان غربی در شب چله به منزل بزرگترها رفته و تا پاسی از شب با ریش سفیدان و بزرگترهای فامیل همنشین میشوند. غذای مخصوص آنها در این شب، پلو و رشته پلو است.
یکی از رسمهایی که کم و بیش در اغلب شهرستانهای آذربایجان غربی به قوت خود باقی است، رسم تهیه هدیه شب یلدا، «چیلله لیک» یا همان «چیلله پایی» است که خانوادهها طبق رسمی قدیمی، هدایا و سوغاتیهایی را تدارک دیده و به منزل نوعروسان میفرستند.
قصهگویی در اردبیل
اکثر مردم استان اردبیل در شب یلدا چیله قارپیزی (هندوانه چله) میخورند و معتقدند با خوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تنشان تأثیر نداشته و اصلاً سرمای زمستان را حس نمیکنند. شب چله افراد فامیل دور کرسی چوبی جمع شده و به قصهها و روایتهای شیرین بزرگترها گوش میدهند. زنان و دختران روستا در گرگ و میش شبهای چله، در تکاپو و هیجانی خاص ملزومات غذا و تنقلات ویژه این شب را مهیا کرده و برای گذران ساعات خوش در کنار فامیل لحظهشماری میکنند. آنها در سینیهای قدیمی مسی در فضای دوده گرفته آشپزخانههای قدیمی، انواع میوه و تنقلات را مهیا میکنند. دراین شب استثنایی پس از صرف شام و خواندن دعای شکر در پای سفره، همگان در کنار هم، از شادیها و غمها، موفقیتها، اعتقادات، امیدها و بیمهاشان میگویند. بزرگترها و ریش سفیدان فامیل در این شب علاوه بر خواندن برخی از اشعار محلی مانند بایاتی، خاطرات و داستانهای کهن ایران زمین را برای اعضای خانواده نقل میکنند. «گل یا پوچ» از جمله بازیهایی است که در شب چله با مشارکت همه اعضای خانواده رواج داشت، اما اکنون به ندرت میتوان چنین جلوههایی را به چشم دید.
«هورهخوانی» در کرمانشاه
در شب یلدا مردم کرمانشاه و مناطق زاگرسنشین آداب و رسوم خاصی مانند چیدن سفره و صرف خوراکیها و برگزاری آیینهای معنوی جذاب دارند. مردم استان کرمانشاه براساس آیینی کهن در شب یلدا بیدار میمانند تا با شعر خواندن، قصه گفتن، فال حافظ گرفتن و آجیل خوردن با مادر جهان در زادن خورشید همراهی و همدردی کنند. در استان کرمانشاه رسمهایی مانند هورهخوانی (گونهای از موسیقی کردی) و جوراب بازی نیز در بین مردم رواج داشته که امروزه کمرنگتر از قبل شده است.
«خوانچه برون» در کردستان
شب یلدا در استان کردستان که به آن «شهو زمسان» میگویند دارای آداب و رسوم خاص خود است که به بردن خوانچه (کادو) برای نوعروس تا تهیه خوراکیهای خاص این شب همچون کالک تورش (خربزه ترش) میتوان اشاره کرد. اصلیترین ویژگی شب چله، گردآمدن خانوادهها با هماهنگی قبلی در کنار هم است؛ بهصورتی که معمولاً یک هفته قبل از آن مشخص میشود شب چله این سال در خانه چه کسی جمع شوند. در تدارکات این جشن، سنندجیها چند ماه قبل از شب چله، خربزههای کوچکی که از روستای گردشگری سراب قامیش تهیه میشود را در تفاله سرکه میاندازند تا برای این شب «کالک تورش» (خربزه ترش) که از اصلیترین موارد سفره است را داشته باشند؛ پس از خوردن غذای چرب و سنگین شب چله، میل کردن این خربزه ترش هضم غذا را آسان کرده و باعث میشود بقیه شب نیز بتوان از تنقلات متنوع و میوههای رنگارنگ شب چله استفاده کرد. غذای مخصوص شب یلدا در استان کردستان معمولاً دلمه و رشته پلو است.
«فال سوزن» در همدان
شب چله برای همدانیها با پهن کردن بساط کرسی در هوای سرد آخرین روز پاییز همراه است. در حقیقت درست کردن کرسی برای شب یلدا در همدان یک امر واجب و ضروری است و بدون آن شب چله معنا ندارد؛ همدانیها به این مراسم «کرسیگذاران» میگویند. وقتی که تمام اعضای فامیل در خانه بزرگتر فامیل دور کرسی جمع شدند، خوردن شب چره و خوراکیهای نمادین شب یلدا آغاز میشود. در این شب یک رسم قدیمی «فال سوزن» انجام میشود. روال آداب چله در همدان چنین است که وقتی خوردنیها تمام شد، یک تکه پارچه تازه و آب نخورده میآورند. یک خانم مسن و با کمالات که اشعاری را از حفظ است، شعری میخواند. سپس دختر بچه کوچکی روی همان پارچه سوزن میزند. حاضران مجلس در دل نیت میکنند. خواندن هر شعر که تمام شد، در هر محلی که دختر سوزن زده (البته دیگران محل سوزن زدنها را نباید ببینند) مخصوص یک شعر است و هر کسی هر نیتی دارد، یکی از آنها را که مخصوص یک شعری است انتخاب و شعر را جواب نیت خود میداند.
«شالاندازی» در قزوین
آیینهای یلدایی مردم قزوین در کنار پیوندهای خانوادگی با آداب و رسوم خاصی همراه بوده و با خوردن شب چره و شالاندازی و گرفتن فال حافظ و قصهگویی پدربزرگها، شب بهیادماندنی را در آغاز فصل زمستان رقم میزند. یکی از برنامههای این شب در استان قزوین مَثلگویی است که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی محسوب میشود و از گذشته اجرا میشده و خانوادهها در این شب، گرد هم جمع میشدند و افراد سالمند و پدربزرگها و مادربزرگها برای دیگران قصه میگفتند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است و حاضران با انتخاب و شکستن گردو، از روی پوکی یا پُری آن، آیندهگویی میکنند.
«شو چله» مردمان دیار کویر
یلدا یا به گویش محلی «شو چله» در خراسان جنوبی رنگ و بوی اوسونهخوانی و کفزنی دارد. اگرچه مردم این دیار هم مانند دیگر استانها در آخرین شب به یادماندنی پاییز به خانه بزرگترهایشان رفته و طولانیترین شب سرد سال را با دورهمی جشن میگیرند اما از 2 هفته مانده به شب چله، بزرگترها به تدارک یک دورهمی خانوادگی شاد و پر جنب و جوش میاندیشند و با آماده کردن گوسفند برای قربانی، راهاندازی کرسی، فراهم کردن آجیلهای خشک و میوههای پاییزی به استقبال یلدا و میهمانهایش میروند.
اوسونهخوانی مادربزرگها
در کنار همه این رسوم، استادان موسیقی خراسانی با نواختن ساز و دهل و دایرهزنی و جوانترها با اجرای رقصهای محلی حال و هوای خاطرهانگیزی به این شب میدهند. تعریف کردن قصه توسط مادربزرگ یکی دیگر از بخشهای شبزندهداری یلدا در خراسان جنوبی است. مادربزرگها قصههای قدیمی یا به اصطلاح محلی «اوسونه» که خودشان آموختهاند را برای بچهها تعریف میکنند که مورد استقبال خوب کودکان و نوجوانان قرار میگیرد.
کفزنی یا همان بستنی زمستانی
در کنار همه این تفریحات، مردم شهرستانهای قاینات و بیرجند رسمهای جالب دیگری دارند. آنها که از گذشتههای دور عادت به تهیه خوراکیهای سالم و مقوی داشتهاند، در شب یلدا تهیه کفزَنی یا کفبیخ (یک نوع دسر سنتی و قدیمی) را که اخیراً به آن بستنی زمستانی نیز میگویند، فراموش نمیکنند.
پذیرایی یزدیها از میهمانان شبچله با «آش شولی»
مراسم یلدا در یزد تلفیقی از سنتهای ایران باستان و اسلامی است. در بعضی محلههای یزد در شب یلدا مانند چهارشنبهسوری آتش میافروزند. آنها آتش را نمادی برای امید به طلوع خورشید و فراموش نکردن روشنایی میدانند. در بعضی جاها در کنار سفرههای یلدایی، سفرههای دیگری نیز پهن میکنند تا برای اهالی خانه و محله طلب دعای خیر کنند. سفرههای یلدایی در یزد در بزرگترین اتاق خانهها «ارسی»، روی کرسی انداخته میشود. خانوادههای یزدی نیز این شب را فرصتی برای دور هم بودن میدانند و در خانه بزرگترها جمع میشوند.
شولی یزدی از غذاهای سنتی مردم استان است که در شب چله بوی آن از هر خانهای به مشام میرسد. در این شب، افراد فامیل در خانه یکی از بزرگان فامیل جمع شده در کنار هم دیگ آش شولی را برپا میکنند.
شبچره و قصهگویی شب یلدا
در مازندران
آداب و رسوم شب یلدا در مازندران درست همانند دیگر شهرهای دیگر ایران جالب و با جزئیات فراوان است. مراسم شب یلدا یا «چله شو» در شهرهای استان مازندران آنقدر مهم است که برای مثال اگر خانوادهای در این شب تدارکی برای شام نداشته باشد، آن را امری بدشگون میدانند.
یکی از مهمترین آداب و رسوم شب یلدا در مازندران مثل سایر نقاط ایران «شبنشینی» است. اما از آنجایی که کشتی با نام این استان گره خورده است، در این شب جوانترها با هم کشتی میگیرند یا مچ میاندازند. بزرگترها هم شعرها و آوازهای قدیمی برای بچهها به زبان مازندرانی و منظومههای امیری و طبری میخوانند.
قاشقزنی یک رسم قدیمی
در شبیلدای مازندرانیها
یکی از جالبترین آداب و رسوم شب یلدا در رامسر قدیم و برخی شهرها و روستاهای مازندران مراسم «قاشقزنی» است. در این مراسم زنان و دختران روی صورت خود چادر میاندازند و یک قاشق چوبی بزرگ یا ظرف در دست میگیرند و به در خانه همسایهها میروند. سپس قاشق خود را به سمت همسایهها میگیرند و بدون اینکه حرف بزنند، از او درخواست میکنند تا ظرف را با انواع تنقلات یلدایی پر کند. بعد از جمع شدن انواع تنقلات شب یلدا، این خوراکیها را به فردی که لال است یا لکنت زبان دارد، میدهند تا درمان شود.
موسیقی و آواز خواندن یکی دیگر از رسوم جالب مازنیها در شب یلداست. در قدیم اکثر مازندرانیها در این شب (لَله وا) یا نی مینواختند و در کنار آنها فرد دیگری آواز میخواند. آواز خواندن و بازیهای محلی مازندران در شب یلدا هنوز هم از رایجترین تفریحات در بسیاری از شهرها و روستاهای مازندران در شب چله محسوب میشوند.