کیانا و نیلوفر چگونه عاشق مکانیکی شدند؟

دختران آچار به‌ دست

مرجان قندی
خبرنگار

از وکالت تا مکانیکی
مسیر زندگی کیانا از وکالت به مکانیکی رسید؛ سرنوشتی که او را در مسیری قرار داد تا بین کتاب‌های قطور حقوق و آچار و پیچ‌گوشتی یکی را انتخاب کند. او از این مسیر و تصمیم بزرگ زندگی‌اش این‌گونه می‌گوید:«7 سال به عنوان کارشناس حقوقی در بخش‌های مختلف از جمله دفتر اسناد رسمی و دفتر حقوقی کار کردم. همیشه می‌گفتند وکیل خوبی می‌شوی چون خیلی خوب استدلال می‌کنی. حقوق را دوست دارم چون عاشق فضای دادگاه و اتفاقاتی که در آنجا می‌افتد هستم و به همین دلیل هیچ وقت از اینکه در رشته حقوق تحصیل کردم پشیمان نیستم؛ وقتی هم وارد حرفه مکانیکی شدم هیچ‌گاه ناراحت نبودم که کارم با رشته تحصیلی‌ام مرتبط نیست. به نظرم هر آدمی باید وکیل خودش باشد، یعنی هر کسی باید آنقدر به قانون اشراف داشته باشد که بتواند به کارهای قانونی خودش تا حدی رسیدگی کند. پس از فارغ‌التحصیلی وقتی برای آزمون وکالت آماده می‌شدم از هر فرصتی استفاده می‌کردم تا بتوانم خودم را در مکانیکی، شغلی که از کودکی به آن علاقه داشتم، محک بزنم. قرار شد تا زمان برگزاری آزمون وکالت در مکانیکی مشغول باشم و یاد بگیرم تا بعد از سه ماه تصمیم بزرگ زندگی‌ام را بگیرم. اینکه، ببینم می‌توانم در این شغل که شرایط خاصی دارد دوام بیاورم یا اینکه فقط از دور برایم جذاب است. سرانجام به این نتیجه رسیدم مکانیکی پر از هیجان است و این همان چیزی است که به دنبالش بودم، چون هر لحظه‌ای که در تعمیرگاه هستم نکته جدیدی یاد می‌گیرم. به اعتقاد من این حرفه مثل اقیانوس می‌ماند که انتهایش مشخص نیست.»

اولین زنان مکانیک
واکنش کسانی که برای تعمیر ماشین به مکانیکی می‌آیند و دختر آچار به دست را می‌بینند هم جالب است. کیانا از واکنش‌ مردم خاطرات جالبی دارد و می‌گوید:«روزهای اولی که در گاراژ مشغول کار بودیم زن میانسالی با سرعت داخل آمد و نگاه معناداری به ما کرد. من و نیلوفر گفتیم حتماً می‌خواهد به حضور ما در این فضا اعتراض کند و کنایه بزند که این کار، کار دخترانه نیست و شما به جای آچار باید کفگیر و ملاقه به دست بگیرید و... اما برعکس تصورمان با مهربانی گفت:«آفرین به غیرت شما دخترها؛ پسر من که در خانه خواب است!» اما یکی دیگر از روزها وقتی یک راننده زن برای تعمیر ماشینش به گاراژ ‎آمد با وجود اینکه مطمئن بود ما هم جزو تعمیرکاران هستیم، اما سعی می‌کرد طرف صحبتش را مردان مکانیک گاراژ قرار دهد. البته به نظرم در همین چند سال اخیر مشاغل زنانه یا فقط مردانه، دیگر تعریفی ندارد. در شغل‌هایی مانند مکانیکی با پیشرفت فناوری، حتی ابزارهایی که به دست می‌گیریم هم نیاز به قدرت مردانه ندارند و همین موضوع باعث شده کار در گاراژ بیشتر از قبل مورد توجه زنان قرار گیرد. زنان زیادی هستند که می‌خواهند مکانیک شوند و چون خیلی‌ها به من و نیلوفر لقب اولین زنان مکانیک داده‌اند و ما را می‌شناسند، مدام از ما مشاوره می‌گیرند. بسیاری هم پیشنهاد داده‌اند این حرفه را آموزش دهیم. برای همین تصمیم گرفتیم بخشی از گاراژ را برای آموزش و برگزاری کارگاه‌های تعمیر و مراقبت از خودرو راه‌اندازی کنیم. این کارگاه‌ اوایل فقط برای زنان برگزار می‌شد اما با استقبالی که زنان و مردان داشتند، تصمیم بر این شد فارغ از جنسیت و سن، این کارگاه‌ها را به دو شکل برگزار کنیم؛ یکی برای افرادی که می‌خواهند مباحث تعمیر و نگهداری ماشین خودشان را یاد بگیرند و یکی برای کسانی که می‌خواهند وارد این حرفه شوند.»
یاراحمدی بعد از یاد گرفتن فوت و فن تعمیر ماشین‌های ایرانی چند سالی است تمرکزش را روی تعمیر خودروهای خارجی گذاشته است. به گفته او شرایط کار در گاراژ تعمیرات خودرو سختی‌هایی دارد اما چون عاشق کارش است سختی‌ها هم برایش طعم شیرین دارند و می‌گوید:«برای تحقق آرزوی کودکی‌ام همیشه فکر می‌کردم باید به تعمیرگاهی بروم و مدتی شاگردی کنم، چون بیشتر مکانیک‌ها از شاگرد‌مکانیکی شروع کرده‌اند. در ابتدای کار با ناملایمت‌هایی از طرف برخی از مشتری‌ها و همکاران مواجه می‌شدم اما توجهی نمی‌کردم چون انگیزه و اشتیاقم به کار خیلی بیشتر از مشکلات بود.»

مکانیک‌ها دلشان دریاست
یاراحمدی به ویژگی‌های این شغل اشاره می‌کند و معتقد است مکانیکی انسان را صبور می‌کند:«کسی که در مکانیکی کار می‌کند در نهایت به انسانی صبور و سازنده تبدیل می‌شود چون مکانیک‌ها صورت‌مسأله را پاک نمی‌کنند، بلکه تلاش می‌کنند با صبوری علت مشکل را پیدا کنند و برایش راهکاری بیابند. مکانیک‌ها وقتی کارشان را به خوبی انجام می‌دهند، به خاطر صبوری و ذهن سازنده‌ای که دارند از نتیجه کار لذت می‌برند. معروف است که مکانیک‌ها دل‌شان دریاست. می‌دانم که کمتر دختری تجربه همکاری با مکانیک‌ها را دارد و نمی‌داند مکانیکی و گاراژها برخلاف ظاهرشان و باور خیلی‌ها فضایی امن دارد و تا در این فضا کار نکنی، نمی‌دانید اکثر کسانی که وارد این حرفه می‌شوند پولدار نبودند و نیستند اما انسانیت و مردانگی‌شان خیلی زیاد است.»

کسانی که جا نمی‌زنند
«وقتی صحبت از شرایط سخت می‌شود، افراد به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ افرادی که با آغوش باز آن را می‌پذیرند، به آن به چشم یک فرصت تازه نگاه می‌کنند و کسانی که جا می‌زنند و نمی‌توانند خودشان را با شرایط جدید وفق دهند.» این را علی بابایی‌راد، مدیر یا همان اوستای مکانیکی می‌گوید؛ کسی که معتقد است زنان ذهن قوی و خوبی برای مکانیکی دارند. او می‌گوید: «15 سال می‌شود در این حرفه فعالیت می‌کنم. تا قبل از اینکه کیانا یاراحمدی برای کار به مجموعه ما بیاید، دو مکانیک زن دیگر برای یاد گرفتن مکانیکی اینجا آمدند اما سختی کار را که دیدند دوام نیاوردند، اما کیانا هدف دارد. این حرفه از قدیم مردانه محسوب می‌شده اما یک جا باید این استارت می‌خورد. به نظرم زن‌ها ذهن خوبی برای این شغل دارند اما به این بستگی دارد که خودشان هم فشارهای کار را بپذیرند و بتوانند به صورت دائم آچار و جعبه‌بکس و...  را به دست گیرند. این دختر گزینه خوبی برای خودش انتخاب کرد و با اینکه خیلی از مسائل روی انتخابش تأثیرگذار بود، اما کم نیاورد و موفق شد.»

 

آوازه جهانی مکانیک‌های ایرانی
تفاوت زیادی بین تعمیر ماشین و تعویض قطعات وجود دارد؛ تفاوتی که باعث شده مکانیک‌های ایرانی به دلیل نبوغ در عیب‌یابی و تعمیر، شهرت جهانی پیدا کنند. کیانا با اشاره به این موضوع می‌گوید:«در بیشتر کشورهای دنیا از امریکا گرفته تا آلمان که تکنولوژی برتر خودروسازی دنیا را دارند یا ژاپن که خودروهایش شهرت جهانی دارد، ماشین را تعمیر نمی‌کنند و معتقدند خودرویی که خراب شده باید تعویض شود و تعمیر آن فقط وقتشان را می‌گیرد، اما در کشور ما اولویت با تعمیر ماشین است و برای همین مکانیک‌های ایرانی را در دنیا خیلی قبول دارند چون فوت و فن همه خودروها را می‌دانند.»