یادداشت
ثبات باز نمیگردد
کریستفر فیلیپس
استاد دانشگاه لندن
سقوط حلب در هفته گذشته از بسیاری جهات شبیه پیشرویهای برقآسایی است که توسط نیروهای شورشی در اوایل جنگ داخلی طولانی سوریه انجام شد، همانند تهاجم به شرق حلب در سال 2012، رقه در سال 2013 و ادلب در سال 2015. اما اینبار متفاوت است. سقوط هم غیرمنتظره و هم بیسابقه بود. حلب به عنوان دومین شهر سوریه و مرکز صنعتی قدیمی، یک غنیمت ارزشمند است. اسد مصمم بود در سال 2012 به نیمه غربی سوریه بچسبد و نیروهایش سالها شرق را محاصره کنند تا اینکه چهار سال بعد آن را با هزینههای گزاف پس گرفتند.
ضعف نیروهای اسد را میتوان تا حدی با غیبت حزبالله (بهدلیل درگیری با اسرائیل) و کاهش جنگندههای روسی که مجدداً در اوکراین مستقر شدهاند توضیح داد. هر دو نقشی کلیدی در بازپسگیری حلب داشتند. اما حتی بدون متحدان نیز از نظام سوریه انتظار میرفت که مقاومت بیشتری در برابر ائتلاف شورشی به رهبری «هیأت تحریرالشام» انجام دهد.
یک سناریو این است که این حمله نشان دهنده گشایش مرحله جدید جنگ داخلی طولانی مدت سوریه باشد. روسیه و ایران نسبت به دهه 2010 ظرفیت کمتری برای کمک به اسد دارند و تحریرالشام نسبت به گروههای شورشی که قبلاً با اسد می جنگیدند، جنگجویان کمتری دارد. اما این امر سوریه را به وضعیت 2011-2020 خود باز می گرداند: یک جنگ داغ در چند جبهه. اینکه این درگیری چقدر پایدار خواهد بود مشخص نیست.
برخی هم ادعا کردهاند که روسیه یا ایران ممکن است به دنبال جایگزین اسد برای تقویت منافع خود باشند. اما این خطر را به همراه دارد که وفاداران خشمگین او، این شخصیت جدید را نپذیرند و نظام را بیشتر تضعیف کنند.
پس از سالها انزوای بینالمللی، نشانههای بهبود اوضاع برای اسد دیده میشدند؛ از تجدید عضویت در اتحادیه عرب تا توفیقات سیاسی دیگر ازجمله احیای روابط با کشورهای اروپایی، بویژه ایتالیا.
روسیه، ایران و ترکیه همگی از این بیم دارند که نبرد طولانیمدت منجر به جریان بیشتر پناهجویان و بیثباتی منطقهای بیشتر شود. ترکیه همچنین نگران است که نیروهای کرد دموکراتیک سوریه (قسد) بتوانند قلمروهای بیشتری را در هرج و مرج اشغال کنند.
به احتمال زیاد نوعی آتشبس میان روسیه و ترکیه با رضایت ایران صورت گرفته است. همچنین احتمال صلح با میانجیگری سازمان ملل متحد برای دستیابی به یک راهحل پایدار بیشتر است، اما شواهد کمی وجود دارد که نشان میدهد دولتهای منطقهای یا غربی به اندازه کافی برای تحقق آن متعهد هستند. در عوض، آنکارا، تهران و مسکو به احتمال زیاد برای دستیابی به توافقی مانند آنچه در سال 2020 به دست آمد، اما با یک منطقه حائل بسیار بزرگتر تحت کنترل «تحریرالشام» شامل ادلب و حلب، مذاکره خواهند کرد. جمعیت متنوع حلب برای حکومت کردن شورشیان به رهبری تحریرالشام چالشبرانگیز خواهد بود. نشانههای اولیه حاکی از آناند که آنها به گروههای اقلیت مسیحی و کرد، اطمینان دادهاند که متعرض آنها نمیشوند. اینکه این رویکرد آشتیجویانه چقدر واقعی است باید منتظر ماند./ Chatham House