یادداشت اول

تداوم سنت سیاسی در سئول

محسن شریعتی‌نیا
استاد دانشگاه شهید بهشتی

تصویر رسانه‌ای از کره‌جنوبی چنان آراسته بود که اعلام حکومت نظامی اضطراری در این کشور شوکی به افکار عمومی وارد کرد. رئیس‌جمهور کره‌جنوبی، برای دوازدهمین بار در تاریخ این کشور، حکومت نظامی اضطراری را با استناد به ماده ۷۷ قانون اساسی اعلام کرد. او مدعی است که این تصمیم با هدف حفظ امنیت ملی و نظم عمومی در مواجهه با تنش‌های سیاسی و کارشکنی‌های مجلس ملی تحت کنترل حزب دموکراتیک کره اتخاذ شد. «یون» این اقدام را برای مقابله با نیروهای طرفدار کره‌شمالی و حفاظت از دموکراسی لیبرال ضروری دانست و مجلس را به استیضاح‌های مکرر و کاهش بودجه‌های حیاتی متهم کرد. اعلام این وضعیت با واکنش شدید احزاب سیاسی مواجه شد. همزمان، ارتش تدابیر امنیتی ویژه‌ای را در پاسخ به این وضعیت به اجرا درآورد. طبق ماده ۷۷ قانون اساسی کره‌جنوبی، رئیس‌جمهوری اختیار دارد در زمان جنگ، درگیری مسلحانه یا شرایط اضطراری ملی که امنیت و نظم عمومی را تهدید می‌کند، مشروط به رعایت چهارچوب قانونی، حکومت نظامی اعلام کند. این قانون، حکومت نظامی را به دو نوع تقسیم می‌کند: حکومت نظامی فوق‌العاده که شامل محدودیت‌هایی بر آزادی‌های مدنی و اختیارات قوا می‌شود؛ و حکومت نظامی احتیاطی که جزئیات آن به قوانین عادی ارجاع داده شده است. پس از اعلام حکومت نظامی، رئیس‌جمهوری موظف است فوراً مجلس ملی را مطلع کند. مجلس نیز می‌تواند با رأی اکثریت، خواستار لغو آن شود که در این صورت رئیس‌جمهوری ملزم به اجرای تصمیم مجلس است. این سازکار در عالم نظر توازنی میان اختیارات اجرایی در شرایط اضطراری و نظارت قانونگذاران برقرار می‌کند تا حاکمیت دموکراتیک و آزادی‌های مدنی حفظ شود.
از زمان تأسیس کره‌جنوبی تاکنون ۱۶ بار حکومت نظامی اعلام شده که از این میان ۱۲ بار حکومت نظامی اضطراری بوده است. چنین اعلام‌هایی عمدتاً در دوره‌های بی‌ثباتی سیاسی، تهدیدات امنیت ملی یا ناآرامی‌های داخلی رخ داده است. موارد کلیدی شامل جنگ کره (۱۹۵۰–۱۹۵۳)، انقلاب آوریل (۱۹۶۰)، کودتای نظامی (۱۹۶۱)، و بخشی از دوره ریاست‌جمهوری پارک چونگ‌هی بوده است. رویدادهایی مانند قیام گوانکجو (۱۹۸۰)، جنبش‌های دموکراسی‌خواهی (۱۹۸۷)، و بحران‌های استیضاح در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۱۶ نیز منجر به اعلامیه‌های مشابهی شدند و تنش میان اقتدار دولت و مقاومت عمومی را نشان داده‌اند. حکومت نظامی معمولاً برای سرکوب مخالفت‌ها یا تمرکز قدرت در دوره‌های بحران اعمال شده است، هرچند اغلب با واکنش‌های شدید مردمی همراه بوده، بویژه در جریان‌ گذار کره‌جنوبی به دموکراسی.
بر این مبنا می‌توان گفت، به طور تاریخی، سیاست در کره‌جنوبی در فضایی پرتنش جریان یافته است. اعلامیه جدید بیش از آنکه گسستی از تاریخ سیاسی این کشور باشد، در تداوم سنتی است که تعارض و بن‌بست‌های موقتی در آن نقش مهمی ایفا کرده است. با وجود این، تصویری که در سال‌های اخیر از کره‌جنوبی عمدتاً به‌ واسطه قدرت نرم این کشور و پیشرفت‌های چشمگیر اقتصادی آن در اذهان پدید آمده، چنین رخدادی را برای جریان اصلی افکار عمومی جهانی شگفت‌آور جلوه می‌دهد. در جریان اصلی رسانه‌ای در پهنه جهانی، این رخداد نوعی گسست در سیاست کره تصویرسازی شده است، اما در متن تاریخ سیاسی کره می‌توان آن را نمادی از تداوم محسوب کرد. در متن بزرگ‌تر، تاریخ آسیا تاریخ استبداد بوده است. دموکراسی در این پهنه بسیار نوپا و شکننده است. دیگر آنکه برآمدن ترامپ در امریکا و سنگین‌تر شدن سایه فاشیسم جدید در اروپا، دموکراسی تنومند را هم به لرزه انداخته است. با وجود این، هنوز برای قضاوت‌های کلان در مورد تأثیرات این رخداد بر آینده سیاست در کره‌جنوبی بسیار زود است. ممکن است همچون برخی دوره‌های پیش، این بار هم دموکراسی جان به در ببرد؛ اما آشکار است که سایه آسیای غیرلیبرال بر دموکراسی نوپای کره سنگین‌تر می‌شود.