ایرج محمدی تهیهکننده سریال «تانکخورها» در گفتوگو با«ایران» از پروسه تولید این اثر میگوید
کمتر دیده شده از دفاع مقدس
معصومه غفاری
خبرنگار
«تانکخورها» سریالی جذاب در ژانر درام، به کارگردانی پرویز شیخطادی و تهیهکنندگی ایرج محمدی است که از 15مهرماه سالجاری روی آنتن شبکه سوم سیما رفت. دراین سریال که همراه با رگههایی از طنزاست، به حواشی هشتسال دفاع مقدس و اتفاقات کمتر شنیده شده در آن دوران پرداخته شده است. ماجرای تانکخورها با شخصیت «هاشم دستطلا» مکانیکی ماهر، با نقشآفرینی باورپذیر«آرش مجیدی» آغاز میشود که در یک کارگاه مکانیکی در مشهد فعال است و درجایگاه قهرمان این داستان به میدان آمده و شاگرد او«محسن» با هنرنمایی «سروش جمشیدی» با شخصیتی بذلهگو، یار و همراه همیشگی هاشم در مسائل و مشکلات است. این سریال روایتگر قصه خانوادههای شخصیتهای آن در بسترعشق و درام بوده و در عین حال با فضاسازی مناسب دهه شصت، به مناسبات فرهنگی و اجتماعی این دوران پرداخته است. به عنوان مثال قسمتی از سریال ماجرای «حامد»، پسر خانواده است که همسر جوانش را رها کرده و برای دفاع از میهن به جبهه رفته است و در ادامه به ماجرای شکلگیری گردان 77 خراسان و رشادتهای او و همرزمانش میپردازد و دراین میان «هاشم» هم خواسته و ناخواسته با حواشی مسائل و موضوعات مرتبط با جنگ ایران و عراق، دستوپنجه نرم میکند. هنرنمایی ثریا قاسمی و احمد نجفی، از دیگر بازیگران پیشکسوت و خوشنام حاضر در این سریال، جلوه و رنگ و رخی ویژه به این اثر بخشیده است.
«ایرج محمدی»، تهیهکننده این مجموعه تلویزیونی در گفتوگو با «ایران»، 99درصد قصهپردازی «تانک خورها» را منطبق با واقعیت دوران دفاع مقدس دانسته و میگوید که تانکخورها را با در نظر گرفتن قصهپردازی قوی و قابل توجه آن انتخاب کرده است. به گفته او حدود دو سال در خصوص نویسندگی این اثر پژوهش شده و برداشتهای آزادی از خاطرات رزمندگان مورد استفاده قرار گرفته است.
محمدی در ابتدای صحبتهایش به همکاری با تلویزیون اشاره کرد و گفت: اوایل انقلاب، (سال 1358) وارد جام جم شدم وفعالیتم درتلویزیون همزمان با تدوین، نگارش و کارگردانی آغاز و سپس وارد عرصه تهیهکنندگی شدم. درادامه فعالیتم خلق یک اثر برایم لذتبخش شد، بنابراین ازسال 1365 به ساخت فیلم و تهیهکنندگی آثار سینمایی و سریالسازی روی آوردم.
قصهپردازی عالی در فیلمنامه تانکخورها
تهیهکننده سریال «تانکخورها» در ادامه افزود: از آنجایی که پایگاه اصلی من برخاسته از نگارش متن و سناریواست، لذا روی موضوعات و انتخاب فیلمنامهها بسیارحساس هستم. بنابراین تولید برخی از کارها شاید یک تا دو سال به طول بینجامد تا نگارش آن تمام شود و به نتیجه مطلوب و مدنظرم برسد. اینگونه نیست که بهصرف آماده بودن یک متن از سوی نویسنده، اقدام به استفاده از آن متن شود. در هر کاری بیشترین تلاش، توجه، رنج و انرژیام برای نگارش سناریوها است و این مهم در خصوص انتخاب فیلمنامه تانکخورها نیز صدق میکرد.
تنوع حضور بازیگران
این تهیهکننده به انتخاب بازیگران اشاره کرد و گفت: در
«تانکخورها» توانستیم ترکیبی ازبازیگران نامآشنا و مناسب را کنارهم جمع کنیم. البته با برخی ازبازیگران مانند آقای آرش مجیدی سابقه همکاری داشتهام. حضورسروش جمشیدی نیز هر چند یک ریسک بود، اما انتخاب شد و خوشبختانه با مهارت خود و تلاش کارگردان توانست خوش بدرخشد. بازیگران قدیمی مانند ثریا قاسمی و آقای نجفی نیز با حضور پررنگ خود جلایی به کار بخشیدند. بازیگران جوان تازهکار هم توانستند در این سریال به خوبی ایفای نقش کنند و همین تنوع حضور، ترکیب خوب و دلنشینی را دراین کارشکل داد، بهگونهای که همگی در یک هارمونی عالی به ایفای نقش پرداختند.
او با اشاره به استقبال خوب مخاطبان از تانکخورها در مقایسه با سریالهای مشابه، گفت: انتخاب درست قصه، بازیگران، کارگردان و در نهایت وجود یک تیم حرفهای درسریال تانکخورها، عامل خلق اثری دلنشین ومخاطب پسند در رسانه ملی شده است.
افزایش مدیاها و کمبود بازیگر
محمدی با اشاره به مشکلات موجود درعرصه تهیهکنندگی، اظهارکرد: یکی از سختترین مشکلات کار ما انتخاب بازیگراست. با توجه به اینکه حجم بسیاری از سریالسازیها در رسانه ملی، پلتفرمها و سینما وجود دارد؛ اما متأسفانه تعداد بازیگران بسیار کم است. درسالیان گذشته ما به اندازه مدیاهای پخش، بازیگر داشتیم؛ اما این روزها با توجه به افزایش تعداد مدیاها، با کمبود بازیگرروبهرو هستیم. لذا یکی ازمسئولیتهای کارگردانان و تهیهکنندگان این است که تلاش کنند از بازیگران و استعدادهای جوان بهره ببرند.
ضعف ما در تربیت بازیگران حرفهای
مشکل خروج بسیاری از بازیگران خوب و مطرح از دایره نسبتا تنگ صدا و سیما موجب شده تا فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی ساخته شده در سال های اخیر بی بهره از هنرنمایی بسیاری از بازیگران خوب ایرانی باشد. این جنبه تلخ ماجرا در صورتی رخ نموده است که آموزشگاههای بازیگری نیز علیرغم تبلیغات و سر و صدای زیادشان نتوانند خروجی قابل قبولی در این سال ها داشته باشند. تهیه کننده تانک خورها به جنبه اخیر ماجرا می پردازد.
این تهیهکننده درادامه صحبتهای خودعنوان کرد: متأسفانه تولید بازیگربه معنای آموزش صحیح آنها وجود ندارد، این در حالی است که آموزشگاههای بسیاری در این خصوص در حال فعالیت هستند و با تمام احترامی که برای آنها قائل هستم باید بگویم که بازیگر حرفهای از آنها بیرون نیامده است. درخصوص آموزش بازیگری یکی از کارهای مهمی که تلویزیون برعهده دارد؛ معرفی بازیگران قوی و کاربلد است البته باید گفت که حدود شصت تا هفتاد درصد بازیگران قوی ما، از تلویزیون بیرون آمدهاند. چرا که تلویزیون قدرت خلق بازیگران جوان را دارد و با این اوصاف تهیهکنندههای سینما با بهره بردن ازاین بازیگران جوان، روی اسب برنده سوار میشوند.
خلق بازیگر و تزریق آن به جامعه هنری وظیفه رسانه ملی است
محمدی در خصوص نقش تلویزیون در آموزش بازیگران، گفت: تلویزیون یک نهاد دولتی است و رسالت فرهنگی و تربیتی برعهده دارد. بنابراین خلق بازیگر و تزریق آن به جامعه هنری جزو وظایف این سازمان محسوب میشود. همچنان که درسریال تانکخورها نیز حدود بیست بازیگر جوان را معرفی کردهایم که اتفاقاً با توجه به نقشهای مهمی که به آنها دادهایم، توانستند نظر بسیاری از پلتفرمها را به خود جلب کنند.
کاهش تماشاچی تلویزیون!
اگرچه کلیه آمارهای مراکز و مراجع معتبر خبر از پایین آمدن چشمگیر میزان مخاطبان تلویزیون در چند سال اخیر میدهند، اما نظر تهیه کننده تانک خورها قدری متفاوت است.
محمدی افزود: میگویند تماشاچی تلویزیون کمتر شده است، باید دید که درچه موقعیتی داریم این حرف را میزنیم؟ این روزها رسانهها و پلتفرمهای بسیاری درحال رقابت با تلویزیون هستند. بخشی از این رسانهها را نمایش خانگی به خود اختصاص داده است که تعداد بالایی بیننده ثابت دارد و باقی تماشاچیان نیز از طریق ماهواره، تماشاگران این آثار هستند. بخش دیگر سینما است که تماشاچیان خاص خود را دارد. بنابراین طبق آمار میدانی، همچنان تماشاچی تلویزیون بیشتر از سایر رسانههای تصویری است. در نتیجه نمیتوان گفت که تماشاچی تلویزیون کم شده است.
داستان سراییهای ضعیف در فیلمنامهها
تهیهکننده تانکخورها درپایان بیان کرد: از نگاه من عمده آثار تلویزیونی از دوبخش نمایشی و برنامههای ترکیبی تشکیل شده است که این دو نوع نمایشی فی نفسه میتواند مخاطبان را بهخوبی جذب کند. اما واقعیت امراین است اگر بخواهیم این آسیبشناسی را درتمام مدیاها، پلتفرمها، سینما و...در نظر بگیریم، بیشترین لطمه را از بخش قصهها، داستانسراییها و فیلمنامههای ضعیف خواهیم دید.
بنابراین برای رفع این مشکل باید نویسندگان بهروز شوند تا به ادبیات نمایشی نزدیکتر شده و بتوانند به آثار خود عمق دهند تا به دنبال آن قصهها شکل درستی به خود بگیرند. چرا که مخاطبان تمامی رسانهها، در ابتدا تا چند قسمت میتوانند تحتتأثیر بازیگران یک اثر باشند و بعد از سه تا چهار قسمت متوجه میشوند با وجود لشکری از بازیگران تازهکار، قصهپردازی اثر بسیار ضعیف است، بنابراین از ادامه تماشای اثر منصرف خواهند شد.