گمشدگی اعتبار یک جشن سینمایی در هیاهوی سلبریتیمحوری
اینجا چراغی روشن است؟
نرگس عاشوری/ «هنرمند خموده و تحقیر شده به درد این مملکت نمیخورد.» این عبارات را که بخشی از آخرین گفتههای علی معلم به «ایران» است، شاید بتوان بنمایه جشنی عنوان کرد که خود بانی راهاندازیاش بود: «جشن حافظ»؛ جشنی که جرقه اولیهاش در دهه ۷۰ زده شد. در مراسمی که منتقدان برای تقدیر از منتخبان سینماییشان گرفتهاند، علی حاتمی یکی از برگزیدگان است. نامش که اعلام میشود، این فیلمساز قدرندیده از سوی جشنوارههای دولتی چنان هول میشود که روی پلهها پایش میلغزد و نزدیک است زمین بخورد. هنگام دریافت جایزه با سرعت حرفهایی میزند و سن را ترک میکند. اما این بخش از دلگویههای فیلمساز فقید سینمای ایران بعد از مراسم، ایده برگزاری جشنی مستقل و مردمی را به ذهن علی معلم متبادر میکند: «آنقدر هنرمندان در ایران تحقیر شدهاند که تشویق شدن بلد نیستند و اگر بخواهیم تشویق شویم، خودمان را گم میکنیم. هنرمندان ما همیشه تضعیف شدهاند. کاش کاری کنید این تشویق شدن را بلد بشویم.» حالا عمر این جشن در حالی به ۲۳ سالگی رسیده که حدود هفت سالی است در فقدان علی معلم، توسط خانواده او و همکارانش در تحریریه «دنیای تصویر» برگزار میشود؛ جشنی که کیفیت برگزاری و داوری آن را هم بر همین مبنا میتوان به دو دوره حیات علی معلم و بعد از او تقسیم کرد.
تمام اعتبار یک جشن
«از انجام هرگونه عکسبرداری و فیلمبرداری (حتی توسط خبرنگاران) در این مراسم ممانعت خواهد شد. تقاضا میشود دوربین عکاسی یا تصویربرداری به همراه نیاورید.» چند سالی است که این عبارات روی کارت دعوت اهالی رسانه و میهمان مراسم قید میشود؛ عبارتی که به تنهایی گویای بخشی از سیاستهای این جشن است. قرار است تنها منبع اطلاعرسانی و تصاویر منعکس شده از مراسم در اختیار تیم برگزارکنندگان مراسم باشد؛ تنها مراسم سینمایی که در سالهای اخیر محل دورهمی این میزان از حضور ستارههای سینماست. با همه تدابیر اما چه با منبع رسانه برگزارکننده و چه تصاویر غیر رسمی؛ آنچه از شامگاه شنبه 3 آذرماه در شبکههای اجتماعی وایرال میشود، تصاویر و فیلمهای بیست و سومین دوره جشن حافظ است. دیدن ستارههای سینما همچنان برای مخاطب درگیر مشکلات شخصی و اجتماعی جذاب است. این گزاره را هم تعداد تماشاگرانی که با خرید بلیت در مراسم حضور یافتهاند، تصدیق میکند و هم حجم اخبار و تصاویری که در شبکههای اجتماعی وایرال میشود. «حضور ستارهها» مهمترین مؤلفه و برگ برنده جشن حافظ است. در شرایطی که (فارغ از اعتبار جوایز که قابل قیاس نیست) طی دو سال اخیر بنا به دلایل مختلف به سختی میتوان تماشاگران را به سالنهای اختتامیه جشنوارههای رسمی و دولتی کشاند، مخاطب برای دیدن چهرههای مطرح سینما بلیت میخرد و اسپانسرها با خیال راحت حامی چنین جشنی میشوند. حفظ اسپانسر اما در ذات خود تبعاتی دارد؛ اهمیت دیده شدن، ویترین و استیج گاهی نفس برگزاری این جشن را زیر سؤال میبرد و پررنگ شدن این دغدغه حتی شائبه سلامت داوری این رویداد سینمایی را بویژه در دوران بعد از علی معلم به وجود میآورد. اختصاص سهم یک جایزه سالانه برای الناز شاکردوست یا انتخاب میلاد کیمرام به عنوان بهترین بازیگر یا جوایز متعدد به «خائنکشی» با توجه به کارگردانی مراسم توسط تهیهکننده این فیلم یعنی علی اوجی، از جمله جوایز سؤالبرانگیز این دوره است. تأثیر دورهمی چهرههای شناخته شده در دیده شدن یک جشن بر کسی پوشیده نیست به شرط آن که کیفیت و اعتبار داوری که سرمایه اصلی و معنوی هر جایزهای است، فدای آن نشود آنقدر که حتی اهدای جایزه هم منوط به حضور در مراسم باشد. البته که تشویق و دیده شدن هم میتواند با اعتبار فرهنگی عجین شود.
ستارههای رو به خاموشی
رسیدن به «23 سالگی» برای یک جشن سینمایی مستقل که توسط بخش خصوصی برگزار میشود، خود به تنهایی یک دستاورد است. برای درک اهمیت این عدد کافی است نیم نگاهی به عمر چند ساله شب منتقدان و نویسندگان سینمایی، جشن مجله گزارش فیلم، جشن آکادمی سینما به همت کیوان کثیریان و علی علایی یا جشن روزنامه سینما با سردبیری فریدون جیرانی داشته باشیم. دوام آوردن برای یک جشن مستقل سینمایی اتفاقی مهم برای برگزارکنندگان این رویداد است. «تا دو ساعت قبل از برگزاری جشن، از در اختیار داشتن سالن مطمئن نبودیم» این جمله آشنای علی معلم در سخنرانی افتتاحیه چند دوره این مراسم دیباچهای کوتاه بر مثنوی مشکلات برگزاری جشنوارههای فرهنگی از سوی بخش خصوصی در ایران است. با در نظر گرفتن تمام موانع و سختیهای برگزاری چنین مراسمی انتظار میرود برگزارکنندگان جشن حافظ به دور از زرق و برقهای این گردهمایی به خاطر اعتبار نام این تندیس؛ حافظ و مؤسس آن؛ علی معلم، با آسیبشناسی دورههای متأخر این آیین، برگزاری این جشن را به مسیر درست هدایت کنند. ادامه وضع موجود مسلماً در آینده نزدیک برگ برنده این جشن یعنی حضور و درخشش ستارههایش را هم باطل میکند.