دو نقش مهم عماد الکتاب

دکتر حسین رضوی‌فرد
خوشنویس، پژوهشگر و مدرس هنر

عمادالکتاب دو نقش مهم را در تاریخ خوشنویسی ایران ایفا کرد؛ نقش اول وی تلاش برای انتقال سنت خط نستعلیق به فضای آموزش و پرورش و جلوگیری از حذف خط فارسی در بحبوحه تأثیرپذیری از فرهنگ مدرن غرب و در اثنای جنبش مشروطه و دوره پهلوی اول است.
 شیوه آموزش خوشنویسی با نقطه‌گذاری در «رس‍م‌ال‍م‍ش‍ق‌ ع‍م‍ادال‍ک‍ت‍اب‌ال‍س‍ی‍ف‍ی» البته شیوه‌ای نو بود و اقتباسی از همین شیوه را بعداً در «رسم‌الخط امیرخانی» می‌بینیم. برای اینکه ارزش کار عمادالکتاب مشخص شود، ذکر مختصر شرایط و تلاش‌های جدی وی برای تغییر رسم‌الخط آن روزگار ضروری است؛ جامعه ایران از سال 1240 شمسی با دو گروه تحول‌خواه مواجه می‌شود؛ گروهی که طرفدار تغییر خطند و به بیان ضعف‌های رسم‌الخط موجود فارسی بسنده می‌کنند و گروه دوم نخبگانی هستند که الفبای جدید تألیف می‌کنند تا جایی که بیش از 100 نفر شخصیت و صاحب‌نظر شناخته‌ شده در زمینه تغییر خط داریم؛ این افراد که غیر از زبان عربی حداقل با یک زبان اروپایی آشنا بودند، به برتری خط لاتین که یک موردش جدانویسی حروف در نوشتار لاتین بود، ایمان داشتند.  نکته مهم در این میان، تعداد خطوط ابداعی است، چنان‌که طی یک سده، بیش از 20 خط جدید برای حذف خط پیوسته فارسی که صد‌البته ضعف‌های قابل تأملی داشت، ابداع شده است. قابل ذکر است کسانی که به ابداع خط می‌پرداختند یا مایل نبودند خط لاتین جایگزین خط فارسی شود یا می‌دانستند ارتباط بخش‌هایی از جامعه و فرهنگ ایرانی با متون عربی، فرآیند تغییر خط به لاتین را دچار مشکل خواهد کرد، از همین‌رو الفبایی را تدوین می‌کردند که با زبان فارسی، عربی و ترکی همخوان باشد؛ حتی ملکم‌خان(سیاستمدار دوره قاجار) با رسم‌الخط جدیدش چند کتاب از جمله گلستان سعدی را تحریر، چاپ و منتشر کرد.  یوسف‌بن کاظم مستشارالدوله، مؤلف مشهور «رساله یک کلمه»، اثری دارد به نام «رساله در وجوب اصلاح خط اسلام.» وی در این رساله که در سال 1303 ق نوشته شده است، می‌گوید از سال 1273 ق، یعنی زمانی که فتحعلی آخوندزاده رسم‌الخط خود را تألیف کرد، با توجه به صعوبت آن خط و هم‌ اینکه خط فعلی مانع ترقی اهالی اسلام است، به فکر اصلاح خط رسمی بوده است. در این رساله، نظرات دیگر معتقدان به ضرورت تغییر خط از جمله میرزا ملکم‌خان را هم بررسی می‌کند. جدیت این اتفاقات آنجا مشخص می‌شود که در همین احوال، کشور ترکیه همسایه شمالی ایران، در جریانی موسوم به «انقلاب حرف»، خط در زبان ترکی را از عربی به رسم‌الخط لاتین تغییر می‌دهد. اولین جزوات رسم‌المشقی که از عماد‌الکتاب به ‌صورت رسمی ثبت شده و روش متفاوت نقطه‌چینی حروف و مفردات را برای یادگیری هنرجو به کار برده، در دوره مظفرالدین‌شاه است. این رسم‌المشق‌ها هشت برگ (16 صفحه) داشتند که تمامی صفحات، تکرار صفحه اول بودند.
بنابراین عمادالکتاب به صورت آگاهانه مسیر خود را از دوره مظفرالدین‌شاه و قبل از دوران زندان آغاز کرد تا در نهایت در سال 1303 شمسی رسم‌المشق‌های سی‌و‌شش‌گانه‌اش (چهار دوره 9 جلدی برای کلاس‌های سوم، چهارم، پنجم و ششم دبستان) ثبت و به مدارس ابتدایی ابلاغ شد. این رسم‌المشق‌ها چند نسل از معلمان و دانش‌آموزان را با شیوه کلهر آشنا و نقشی محوری در ترویج این سبک ایفا کرد. در نقش دوم، عمادالکتاب را نه به ‌خاطر کتابت‌های متنوع، باشکوه و پرکارش، بلکه بایستی به واسطه سیاه‌مشق‌های متفاوت و روایتگرش صاحب سبک دانست. این سیاه‌مشق‌ها که در زندان کمیته مجازات به نقطه عطف خود می‌رسند، پس از آزادی او از حصر نیز آگاهانه ادامه می‌یابند؛ عمادالکتاب در ادامه مسیری که در گونه سیاه‌مشق، پیش‌تر توسط میرزا محمدرضا کلهر ترسیم شده بود، وجه ریتمیک و موسیقایی به قالب سیاه‌مشق داد. از اشارات عبدالله مستوفی در «شرح زندگانی من» مشخص می‌شود که میرزا رضا کلهر در این سبک از سیاه‌مشق‌هایش که خود آنها را «خِرت خرت» می‌نامیده، اصولاً اعتقادی به فضاسازی در صفحه نداشته و صرفاً تقویت دست و اصلاح شاکله حروف و مفردات، مد‌نظر وی بوده است.  با توجه به اینکه نگاه کلهر معطوف به تمرین بوده، عملاً از این «خرت خرت»‌ها که می‌توانست موجد سبکی نوین به نام ایشان باشد، آثار قابل ملاحظه‌ای باقی نمانده است. عمادالکتاب در این سیاه‌مشق‌ها، هم از نظر بصری و هم از حیث معنای متن کتابت شده، شیوه روایتگری را در پیش گرفته و این ویژگی تفاوت محرز سبک او و سیاه‌مشق‌های قاجاری است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد و سیزده
 - شماره هشت هزار و ششصد و سیزده - ۰۴ آذر ۱۴۰۳