«ایران» از سیاست خارجی دولت چهاردهم در ۱۰۰ روز اول گزارش میدهد
همصدایی در داخل؛اقتدار در خارج
یک وبگاه خبری مراکشی به تازگی مدعی شد که «یک فرستاده امنیتی ایرانی به همراه نمایندگانی از عربستان و امارات، نشستی با همتایان مراکشی در اوایل نوامبر (ماه جاری میلادی) در رباط، پایتخت مراکش برگزار کردهاند.» درصورت صحت چنین ادعایی و البته با کنار هم قراردادن ملاقات پزشکیان با همتای مصری خود در روسیه، یا دیدار وزیر امور خارجه با پادشاه اردن، میتوان گفت رویدادهای مربوط به سیاست خارجی دولت، از پویایی دیپلماسی با هدف احیای اقتدار جمهوری اسلامی ایران خبر میدهد.
دوران ریاستجمهوری پزشکیان در یکی از استثناییترین مقاطع تاریخ تحولات منطقه آغاز شد. جنگ غزه و تلاش رژیم اسرائیل برای گسترش تنش که نقطه اوج خود را در ترور اسماعیل هنیه نشان داد، واقعیاتی بودند که در کنار دیگر پروندههای بازمانده از گذشته خود را به سیاست خارجی تحمیل میکردند.
این در حالی بود که دیپلماسی دولت چهاردهم در کنار مأموریت برطرفکردن تحریمها، تأمین صلح و امنیت در همکاری با همسایگان و تعامل سازنده با دیگر بازیگران بینالملل برای کاستن از تعارضات را در فهرست اهداف خود قرار قرار داده بود. در چنین بزنگاهی تحرکبخشی بیشتر به دیپلماسی، راهبردی بود که نه فقط از سوی وزیر امور خارجه پیگیری میشد، بلکه بهواسطه دیپلماسی فردی پزشکیان، تحقق پیدا کرد. در این مدت بغداد، نیویورک، مسکو و ایروان چهار شهری بودند که کانون رایزنیهای دیپلماتیک پزشکیان بودند. رئیسجمهور در اولین سفر خارجی با بسنده نکردن به حضور در بغداد نشان داد قصد دارد از تمامی امکانات دیپلماسی فردی و عمومی خود در راستای اهداف دولتش استفاده کند.
بر همین اساس، در پنج شهر عراق حضور یافت و اولین رئیسجمهوری اسلامی ایران بود که ترجیح داد با سفر مرکز اقلیم کردستان عراق و دیدار با نچیروان بارزانی گام بلندی در پایان دادن به فعالیت گروهکهای تروریستی و فراهم ساختن بستر مناسب توسعه تجارت در مرزهای غربی بردارد. سیدعباس عراقچی نیز طی این مدت رکورد خوبی از رایزنیهای دیپلماتیک برجا گذاشت. تور منطقهای پس از اجرای عملیات وعده صادق2 که با سفر به 10 کشور منطقه از جمله لبنان، عربستان، قطر، سوریه، عراق، عمان، جمهوری آذربایجان، اردن، مصر و ترکیه انجام شد، اقدامی بود که نه تنها در راستای هماهنگی بیشتر با متحدان منطقهای ایران صورت گرفت، بلکه تلاشی ثمربخش برای تقریب رویکرد مقامات کشورهای میزبان با ائتلافی دیپلماتیک برای حمایت از جبهه مقاومت و فشار آوردن به تلآویو جهت پذیرش همزمان آتشبس در غزه و لبنان بود. این امر درنهایت دست رژیم اسرائیل را از هرگونه یارکشی منطقهای علیه ایران کوتاه کرد.
به این ترتیب دیپلماسی دولت چهاردهم نهتنها به مثابه پشتوانه اصلی نیروهای مسلح در میدان رویارویی با اقدامات رژیم صهیونیستی عمل کرد، بلکه در مقام تبیین مواضع جمهوری اسلامی ایران به نحوی عمل کرد که کمترین انتقاد را حتی در میان جریانهای منصف رقیب ایجاد نکرد. چراکه شنیده شدن صدای واحد از ایران و تقویت انسجام درونی در مواجهه با تنشهای بیرونی، مهمترین ضرورتی بود که دولت مبدع گفتمان وفاق ملی از عهده آن برآمد.
دستگاه سیاست خارجی در عین حال در سایه تلاش دولت برای ایجاد مفاهمه و همگرایی درونی پیرامون پروندههای مهمی همچون مذاکرات رفع تحریم و مدیریت و رفع تخاصم با برخی کشورها اقدامات قابل توجهی داشت. تقویت جدی روابط ایران و عربستان که در محتوای گفتوگوی تلفنی اخیر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان با رئیسجمهور ایران و موضعگیری بن سلمان در همصدایی صریح با مواضع تهران و محکومیت رژیم صهیونیستی نمود داشت.
مجموعه این تحرکات، نه تنها موجب تحولات جدی در سیاست خارجی ایران شد، بلکه روابط خارجی ایران را تنظیم دوباره کرد. این تنظیم، آن گونه که شواهد نشان میدهد، از کشورهای حوزه خلیج فارس تا کشورهای آفریقایی همچون مراکش و مصر را شامل میشود.